از احکام ضد انسانی دولت اشغالگر ایرانی تا سوء استفادە از جنایت نیان چلبیانی در کوردستان؛ مروری بر ماهیت جنایی دولت ایرانی
دولت اشغالگر ایران در طول تاریخ حاکمیت خود بر سرزمینهای اشغال شده، همواره از دو حربه اساسی برای تداوم سلطه خود بهره برده است: خشونت عریان و مشروعیتبخشی ایدئولوژیک به این خشونت. این رژیم با بهرهگیری از متون و فتاوای مذهبی، نه تنها به توجیه اعمال غیرانسانی میپردازد، بلکه آنها را به عنوان هنجارهای اجتماعی و قانونی تثبیت میکند.
بنیانهای ایدئولوژیک خشونت علیه کودکانکتاب "تحریرالوسیله" خمینی، به عنوان یکی از مهمترین منابع فقهی ایران اشغالگر، حاوی فتواهایی است که به صراحت خشونت جنسی علیه کودکان را مجاز میشمارد. در مسئله دوازدهم از باب نکاح، خمینی مینویسد:
«نزدیکی با زوجه قبل از تمام شدن نُه سال جایز نیست ـ نکاحش دائمی باشد یا منقطع ـ و اما سایر لذتها مانند لمس نمودن با شهوت و بغل گرفتن و تفخیذ (لاپایی) با او حتی در شیرخوارگی، اشکالی ندارد.»
این فتوا که به صراحت آزار جنسی کودکان حتی در سن شیرخوارگی را مجاز میداند، نشاندهنده عمق فاجعه در ذهنیت عمومی ایرانی و بالاخص نظام فکری دولت ایرانی است. این تنها یک فتوای منزوی نیست، بلکه بخشی از سیستم ایدئولوژیکی است که خشونت علیه کودکان را نهادینه میکند.
نهادینهسازی خشونت در قوانین و ساختارهااشغالگر با تبدیل این فتواها به قوانین رسمی، عملاً چارچوب قانونی برای خشونت علیه کودکان ایجاد کرده است. قوانینی مانند جواز ازدواج دختران در سن ۱۳ سالگی (و حتی پایینتر با اجازه دادگاه)، مصونیت قانونی پدر و جد پدری در موارد قتل فرزند، و عدم حمایت قانونی کافی از کودکان در برابر خشونت، همگی ریشه در همین نگرش ضد انسانی دارند.
تراژدی نیان و سوءاستفاده سیاسی رژیمدر چنین بستری است که قتل فجیع نیان چلبیانی، دختر شش ساله بوکانی، رخ میدهد. این جنایت هولناک که جامعه کوردستان را در شوک و خشم فرو برد, بار دیگر ماهیت متناقض دولت اشغالگر را آشکار کرد. رژیمی که خود با فتواها و قوانینش مروج خشونت علیه کودکان است، اکنون میکوشد با بهرهبرداری از این فاجعه، خود را حافظ امنیت و اخلاق معرفی کند.
تحلیل عمیقتر تناقضاتاین تناقض آشکار در چند سطح قابل بررسی است:
۱. تناقض ایدئولوژیک: دولتی که در متون اصلی خود آزار کودکان را مجاز میشمارد، چگونه میتواند مدعی حمایت از کودکان باشد؟
۲. تناقض قانونی: نظامی که در قوانین خود خشونت علیه کودکان را نهادینه کرده، چگونه میتواند ادعای تأمین امنیت آنان را داشته باشد؟
۳. تناقض عملکردی: رژیمی که در عمل با سرکوب اعتراضات، کودکان معترض را به قتل میرساند، چگونه میتواند خود را حافظ جان کودکان معرفی کند؟
اشغال فرهنگی و ذهنیاشغالگر علاوه بر اشغال فیزیکی سرزمین کوردستان، با ترویج ایدئولوژی مسموم خود، به دنبال اشغال ذهن و اندیشه مردم است. این دولت اشغال و جنایت با:
- نهادینه کردن خشونت در قالب فتوا و قانون
- عادیسازی رفتارهای ضد انسانی
- مشروعیتبخشی به آزار کودکان
به تخریب سیستماتیک ارزشهای انسانی و اخلاقی جامعه میپردازد.
راهکارها و چشمانداز مبارزه
مقابله با این دولت اشغالگر نیازمند مبارزهای همهجانبه است:
۱. مبارزه فکری و فرهنگی: افشای ماهیت ضد انسانی ایدئولوژی اشغالگر ایرانی و مقابله با نفوذ فکری آن
۲. مبارزه حقوقی: مستندسازی جنایات رژیم و پیگیری آن در مجامع بینالمللی
۳. مبارزه سیاسی: تلاش برای آزادسازی سرزمینهای اشغال شده و پایان دادن به حاکمیت رژیم اشغالگر
ضرورت رهاییتنها راه نجات از این وضعیت، پایان دادن به اشغالگری و رهایی از سلطه رژیمی است که با فتواها و قوانین خود، خشونت علیه کودکان را نهادینه کرده است. ملت کورد با درک عمیق این واقعیت، در مسیر مبارزه برای رهایی و استقلال گام برمیدارد. آیندهای که در آن کودکان ما در امنیت و آزادی زندگی کنند، تنها با پایان دادن به سلطهی این دولت اشغالگر محقق خواهد شد.
🐦
نیشتمانی جوان در ایکس (تویتر)📷
اینستاگرام نیشتمانی جوان
✅@NISHTMANIJOAN✅