دیشب چهارشنبه یه بیمار اومد
با ضعف، یه خانم جوان بود.
استعلاجی خواست البته شروع از شنبه تا دوشنبه
براش ننوشتم
گفت من طی ده سالی که کار میکنم هروقت گفتم برام از روزهای کاری بنویس نوشتند.
گفتم من نمینویسم.
گفت: چرا نوشتی خودم خواستم استعلاجی بنویسی؟
گفتم: اصولش اینه
گفت: چرا اسم
اداره ام رو اوردی؟
گفتم: اصولش اینه.
واکنشش؟📑
گفتم حالا بفرمایین از اتاق بیرون بیمار بعدی رو دارم میبینم مزاحم کار من نشید.
رفته گزارش من رو به پذیرش میده🤣
جالبه نه؟
حالا دیگه تا جمعه زمان داره استراحت کنه.
تفاوت صدای قبل از استعلاجی
و صدای بعد از استعلاجی گرفتنش محسوس بود
▪️tirmahi1
به جمع دانشجویان علوم پزشکی بپیوندید ❤️
@Mss_twitter
با ضعف، یه خانم جوان بود.
استعلاجی خواست البته شروع از شنبه تا دوشنبه
براش ننوشتم
گفت من طی ده سالی که کار میکنم هروقت گفتم برام از روزهای کاری بنویس نوشتند.
گفتم من نمینویسم.
گفت: چرا نوشتی خودم خواستم استعلاجی بنویسی؟
گفتم: اصولش اینه
گفت: چرا اسم
اداره ام رو اوردی؟
گفتم: اصولش اینه.
واکنشش؟📑
گفتم حالا بفرمایین از اتاق بیرون بیمار بعدی رو دارم میبینم مزاحم کار من نشید.
رفته گزارش من رو به پذیرش میده🤣
جالبه نه؟
حالا دیگه تا جمعه زمان داره استراحت کنه.
تفاوت صدای قبل از استعلاجی
و صدای بعد از استعلاجی گرفتنش محسوس بود
▪️tirmahi1
به جمع دانشجویان علوم پزشکی بپیوندید ❤️
@Mss_twitter