آیندهفروشی به جای تحلیل
چهارده ماه است که خیزاب حوادث ژرفاشوبْ جنوب باختری آسیا را بهسرعت و باشدت درمینوردد.
دامنهی امواجی که از محیط متلاطم غزه و لبنان برخاستند، حالا سوریه را هم در برگرفته و محتمل است علاوه بر عوارضش، خودش هم به دامنههای عراق و یمن برسد و چهبسا از آنها فراتر رود.
سرعت و غافلگیرکنندگی این حوادث فضای تحلیل روندهای گذشته را تیره و تار، زاویهی دید حال را تنگ و تاریک، و خط افق آینده را پرچینوشکن و ناخوانا کرده است.
در چنین هنگام و هنگامهای که «بودن یا نبودن» در بخش مهمی از محیط متلاطم جنوب باختری آسیا «مسأله» شده است، یکی از خطاهای خطیر و پرخطر گرفتار آمدن در دام شبهتحلیلهایی است که آیندهفروشی میکنند و به جای روشنگری واقعبینانه دربارهی گذشته و اکنون و آیندهی نزدیک، هنرشان پراکندن امیدهای مبهم و محال یا نومیدیهای موهوم و بیمحل دربارهی آیندههای دور است.
تحلیل حال با حوالت دادن به آیندهی دور و نامعلوم یکی از تلههای شناختهشدهی شناختی در مقام تحلیل تلاطمهای شتابان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است.
نخستین بار، جان مینارد کینز نقاب از چهرهی ممسوخ این سنخ تلههای تحلیلی برداشت. او در نقد رواج این قبیل تحلیلها میان اقتصادانان نوشت:
«برای راه بردن به امور جاری و سر در آوردن از آنها، توسل به تحلیلهای دوردست راهنمای گمراهکنندهای است. در بلندمدت همگی مردهایم. اگر تنها حرفی که اقتصاددانان در دورههای پرتلاطم میتوانند به ما بگویند این باشد که بعد از توفان، آرامش به دریا باز میگردد، کار بسیار ساده و بیفایدهای را بر عهده گرفتهاند.»
کشتیشکستگانی که تا آیندهی رؤیتپذیر به احتمال بالا در امواج ژرفاشوب بحران گرفتار خواهند بود، نباید فرصت کوتاه و طلایی ترمیم کشتی خود را تلف کنند، ازجمله با روایتسازی و رؤیاپردازی دربارهی خسارات دشمن، چه رسد به روایتبازی و آرزواندیشی دربارهی شکست محتوم دشمن در درازمدت یا در آیندهی دوردست، یا در آخرالزمان.
حتی غرق شدن کشتی دشمن در آینده نمیتواند منجی کشتیشکستگان اینجا و اکنون باشد.
کشتیشکستگان اینجا و اکنون ضمن پیشگیری از گسترش شکستها و شکستگیهای محتمل آینده، باید با درنگ در شکستهای قبلی و فعلی، بکوشند به ارزیابی صادقانهای از شکستگیهای کشتی خود برسند و در فرصت بسیار کوتاه و طلایی ترمیم، همهی همت خود را صرف بازسازی خود کنند.
ایشان حتی اگر مانند دشمن بخواهند درگیری را در آینده ادامه یا گسترش دهند، باز هم چارهای جز گشودن چشم واقعنگر بر شکستها و شکستگیهای گذشته و اکنون و بازسازی و ترمیم فوری آنها در فرصتهای تنگ و طلایی باقیمانده ندارند.
۱۶ آذرماه ۱۴۰۳
@mmojahedi
چهارده ماه است که خیزاب حوادث ژرفاشوبْ جنوب باختری آسیا را بهسرعت و باشدت درمینوردد.
دامنهی امواجی که از محیط متلاطم غزه و لبنان برخاستند، حالا سوریه را هم در برگرفته و محتمل است علاوه بر عوارضش، خودش هم به دامنههای عراق و یمن برسد و چهبسا از آنها فراتر رود.
سرعت و غافلگیرکنندگی این حوادث فضای تحلیل روندهای گذشته را تیره و تار، زاویهی دید حال را تنگ و تاریک، و خط افق آینده را پرچینوشکن و ناخوانا کرده است.
در چنین هنگام و هنگامهای که «بودن یا نبودن» در بخش مهمی از محیط متلاطم جنوب باختری آسیا «مسأله» شده است، یکی از خطاهای خطیر و پرخطر گرفتار آمدن در دام شبهتحلیلهایی است که آیندهفروشی میکنند و به جای روشنگری واقعبینانه دربارهی گذشته و اکنون و آیندهی نزدیک، هنرشان پراکندن امیدهای مبهم و محال یا نومیدیهای موهوم و بیمحل دربارهی آیندههای دور است.
تحلیل حال با حوالت دادن به آیندهی دور و نامعلوم یکی از تلههای شناختهشدهی شناختی در مقام تحلیل تلاطمهای شتابان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است.
نخستین بار، جان مینارد کینز نقاب از چهرهی ممسوخ این سنخ تلههای تحلیلی برداشت. او در نقد رواج این قبیل تحلیلها میان اقتصادانان نوشت:
«برای راه بردن به امور جاری و سر در آوردن از آنها، توسل به تحلیلهای دوردست راهنمای گمراهکنندهای است. در بلندمدت همگی مردهایم. اگر تنها حرفی که اقتصاددانان در دورههای پرتلاطم میتوانند به ما بگویند این باشد که بعد از توفان، آرامش به دریا باز میگردد، کار بسیار ساده و بیفایدهای را بر عهده گرفتهاند.»
کشتیشکستگانی که تا آیندهی رؤیتپذیر به احتمال بالا در امواج ژرفاشوب بحران گرفتار خواهند بود، نباید فرصت کوتاه و طلایی ترمیم کشتی خود را تلف کنند، ازجمله با روایتسازی و رؤیاپردازی دربارهی خسارات دشمن، چه رسد به روایتبازی و آرزواندیشی دربارهی شکست محتوم دشمن در درازمدت یا در آیندهی دوردست، یا در آخرالزمان.
حتی غرق شدن کشتی دشمن در آینده نمیتواند منجی کشتیشکستگان اینجا و اکنون باشد.
کشتیشکستگان اینجا و اکنون ضمن پیشگیری از گسترش شکستها و شکستگیهای محتمل آینده، باید با درنگ در شکستهای قبلی و فعلی، بکوشند به ارزیابی صادقانهای از شکستگیهای کشتی خود برسند و در فرصت بسیار کوتاه و طلایی ترمیم، همهی همت خود را صرف بازسازی خود کنند.
ایشان حتی اگر مانند دشمن بخواهند درگیری را در آینده ادامه یا گسترش دهند، باز هم چارهای جز گشودن چشم واقعنگر بر شکستها و شکستگیهای گذشته و اکنون و بازسازی و ترمیم فوری آنها در فرصتهای تنگ و طلایی باقیمانده ندارند.
۱۶ آذرماه ۱۴۰۳
@mmojahedi