Репост из: artist kai¦r𝓞ver 𖣠
جونگین: ”من واقعا کنجکاوم، دوستپسر داری؟“
فن: ”الآن نه.“
جونگین: ”پس قبلاً داشتی؟“
فن: ”آره قبلاً با یکی قرار میذاشتم“
جونگین: ”که اینطور، همینطور امیدوارم بازم قرار بذاری. چونکه ما ۱۱ ساله که باهمیم و این بین تو حتما باید حداقل یه بار دوستپسر داشته باشی“
فن: ”درسته“
جونگین: ”پس اگه یه وقتی دوستپسر داشته باشی هنوزم منو دوست داری؟“
فن: ”معلومه!“
جونگین: ”قبلاً چطور پیش رفت؟“
فن: ”اولش بهش نگفته بودم ولی یبار مچم گرفته شد چون داشتیم باهم ورایتیشوی تو رو میدیدیم. اون گفت جوری که من به تو و خودش نگاه میکنم متفاوته! واسه همین من بهش گفتم نههه فرقی ندارن!“
جونگین: ”اما اگه من دوستپسرت بودم و تو این حرف رو بهم میزدی من اینجوری میشدم که 'نباید عشقت نسبت به من بیشتر از اون باشه؟' “
فن: ”اما من فکر میکنم که کاری ازم برنمیاد. چون ما ۱۱ ساله باهمیم و اون نمیتونه برنده باشه!“
جونگین: ”درسته. فکر کنم باید در آینده سخت تلاش کنم تا دوستپسرت باهام کنار بیاد“
فن: ”الآن نه.“
جونگین: ”پس قبلاً داشتی؟“
فن: ”آره قبلاً با یکی قرار میذاشتم“
جونگین: ”که اینطور، همینطور امیدوارم بازم قرار بذاری. چونکه ما ۱۱ ساله که باهمیم و این بین تو حتما باید حداقل یه بار دوستپسر داشته باشی“
فن: ”درسته“
جونگین: ”پس اگه یه وقتی دوستپسر داشته باشی هنوزم منو دوست داری؟“
فن: ”معلومه!“
جونگین: ”قبلاً چطور پیش رفت؟“
فن: ”اولش بهش نگفته بودم ولی یبار مچم گرفته شد چون داشتیم باهم ورایتیشوی تو رو میدیدیم. اون گفت جوری که من به تو و خودش نگاه میکنم متفاوته! واسه همین من بهش گفتم نههه فرقی ندارن!“
جونگین: ”اما اگه من دوستپسرت بودم و تو این حرف رو بهم میزدی من اینجوری میشدم که 'نباید عشقت نسبت به من بیشتر از اون باشه؟' “
فن: ”اما من فکر میکنم که کاری ازم برنمیاد. چون ما ۱۱ ساله باهمیم و اون نمیتونه برنده باشه!“
جونگین: ”درسته. فکر کنم باید در آینده سخت تلاش کنم تا دوستپسرت باهام کنار بیاد“