چو جلوه در چمن آن سرو لالهرو گیرد
به هر گلی که کند روی، رنگ او گیرد
ز بس حریص به خون میام عجب نبوَد
که تاک پنجه گشاید، مرا گلو گیرد
ره نفس مگشا ای نسیم صبح، مباد
که بشکفد گل و آفاق بوی او گیرد
مرو به گلشن و میخانه بیرفیق، مباد
می از تو رنگ ستاند، گل از تو بو گیرد
لقای دوست شود روزیاش به وقت نماز
به آب دیدهٔ من زاهد ار وضو گیرد
ز مهر ساختهام کلبهای به آن نیت
که بیدلی چو رسد یاد دل در او گیرد
چو آیدم به نظر بکر معنیِ طالب
چو غنچه دست حجابی به پیش رو گیرد
#طالب_آملی
@Iove_Poems
به هر گلی که کند روی، رنگ او گیرد
ز بس حریص به خون میام عجب نبوَد
که تاک پنجه گشاید، مرا گلو گیرد
ره نفس مگشا ای نسیم صبح، مباد
که بشکفد گل و آفاق بوی او گیرد
مرو به گلشن و میخانه بیرفیق، مباد
می از تو رنگ ستاند، گل از تو بو گیرد
لقای دوست شود روزیاش به وقت نماز
به آب دیدهٔ من زاهد ار وضو گیرد
ز مهر ساختهام کلبهای به آن نیت
که بیدلی چو رسد یاد دل در او گیرد
چو آیدم به نظر بکر معنیِ طالب
چو غنچه دست حجابی به پیش رو گیرد
#طالب_آملی
@Iove_Poems