⭕️مسئولیت نابسامانیهای کشور بر عهده کیست؟
✍️ درباره اعتراضات مشهد
صادق زیباکلام| ۸دیماه۱۳۹۶
§eایکاش میشد معجزهای میتوانست اتفاق بیفتاد و مردم ریشههای گرانی، فقر، بیکاری، تورم، رکود اقتصادی، از بین رفتن سپردههایشان در صندوقهای موسسات مالی، ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، بیآبی، آلودگی هوا، از بین رفتن جنگلها، خشک شدن دریاچه اورمیه، تخریب هولناک محیط زیست کشور، زلزله، ناامیدی جوانان و فارغالتحصیلان برتر دانشگاههای کشور، افزایش اعتیاد، فحشا، خشونت و سایرمصیبتها و بلیههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور را به پای بیکفایتی و مدیریت ناتوان روحانی و دولتش مینوشتند. به خیا بانها ریخته و شعار «مرگ برروحانی» سر میدادند. البته اگر شعارهای «مرگ بر آمریکا»، «مرگ برانگلیس»، «مرگ برفتنهگر» هم سر میداندند که دیگر نورعلینور میشد و تندروها به وجد در میآمدند.
🔹اما در دنیای واقعی معجزهها کمتر اتفاق میافتند. نه اینکه روحانی کارنامه خیلی موفقی داشته، اما به سختی میتوان به مردم القا کرد که اگر بودجه جنگلداری یا محیط زیست کشور بر روی هم به ۸۰۰میلیارد تومان در سال هم نمیرسند اما در عوض بودجه موسسات تبلیغی–فرهنگی حوزوی ده برابر جنگلبانی و محیط زیست است، مقصرش روحانی است.
🔹اگر از بودجه ۳۸هزار میلیارد تومانی عمرانی کشور، تا پایان آبانماه فقط ۸هزار میلیارد آن هزینه شده و مابقی را دولت نداشته که هزینه نماید، مقصرش صرفا دولت روحانی نیست. صد البته که روحانی و دولتش هم بیتقصیر نیستند. اما قصورش بیشتر از این بابت است که وقتی روحانی در تلویزیون ظاهر میشود بجای صحبتهای سطحی، کانه مخاطبینش کودکان دوره ابتدایی هستند، به طرح مسائل جدی و واقعی کشور نمیپردازد، به مردم نمیگوید که چقدر از درآمدهای کشور در کنترل قوه مجریه است و یا چه میزان فرمان سیاست خارجی و رابطه با دنیا در دوست روحانی، تا برسیم به سیاستها و تصمیمات کلان دیگر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور.
🔹این هم حکایتی است که سیاست های مالی، پولی، اقتصادی، نظامی، روابط خارجی و تصمیمات مهم کشور در اختیار رئیسجمهور نیست یا اختیارات وی در اتخاذ آنها محدود است، اما درعوض وقتی مشکلات و بحران در مملکت ظاهر میشود انگشت اتهامات به سمت دولت گرفته میشود و قوه مجریه صرفا میبایستی پاسخگو باشد.
✍️ درباره اعتراضات مشهد
صادق زیباکلام| ۸دیماه۱۳۹۶
§eایکاش میشد معجزهای میتوانست اتفاق بیفتاد و مردم ریشههای گرانی، فقر، بیکاری، تورم، رکود اقتصادی، از بین رفتن سپردههایشان در صندوقهای موسسات مالی، ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، بیآبی، آلودگی هوا، از بین رفتن جنگلها، خشک شدن دریاچه اورمیه، تخریب هولناک محیط زیست کشور، زلزله، ناامیدی جوانان و فارغالتحصیلان برتر دانشگاههای کشور، افزایش اعتیاد، فحشا، خشونت و سایرمصیبتها و بلیههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور را به پای بیکفایتی و مدیریت ناتوان روحانی و دولتش مینوشتند. به خیا بانها ریخته و شعار «مرگ برروحانی» سر میدادند. البته اگر شعارهای «مرگ بر آمریکا»، «مرگ برانگلیس»، «مرگ برفتنهگر» هم سر میداندند که دیگر نورعلینور میشد و تندروها به وجد در میآمدند.
🔹اما در دنیای واقعی معجزهها کمتر اتفاق میافتند. نه اینکه روحانی کارنامه خیلی موفقی داشته، اما به سختی میتوان به مردم القا کرد که اگر بودجه جنگلداری یا محیط زیست کشور بر روی هم به ۸۰۰میلیارد تومان در سال هم نمیرسند اما در عوض بودجه موسسات تبلیغی–فرهنگی حوزوی ده برابر جنگلبانی و محیط زیست است، مقصرش روحانی است.
🔹اگر از بودجه ۳۸هزار میلیارد تومانی عمرانی کشور، تا پایان آبانماه فقط ۸هزار میلیارد آن هزینه شده و مابقی را دولت نداشته که هزینه نماید، مقصرش صرفا دولت روحانی نیست. صد البته که روحانی و دولتش هم بیتقصیر نیستند. اما قصورش بیشتر از این بابت است که وقتی روحانی در تلویزیون ظاهر میشود بجای صحبتهای سطحی، کانه مخاطبینش کودکان دوره ابتدایی هستند، به طرح مسائل جدی و واقعی کشور نمیپردازد، به مردم نمیگوید که چقدر از درآمدهای کشور در کنترل قوه مجریه است و یا چه میزان فرمان سیاست خارجی و رابطه با دنیا در دوست روحانی، تا برسیم به سیاستها و تصمیمات کلان دیگر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور.
🔹این هم حکایتی است که سیاست های مالی، پولی، اقتصادی، نظامی، روابط خارجی و تصمیمات مهم کشور در اختیار رئیسجمهور نیست یا اختیارات وی در اتخاذ آنها محدود است، اما درعوض وقتی مشکلات و بحران در مملکت ظاهر میشود انگشت اتهامات به سمت دولت گرفته میشود و قوه مجریه صرفا میبایستی پاسخگو باشد.