ادامه ...
نوبت سرآشپزی ریسا مایه افتخار هر دو ما شد. زمانی که به من گفت یادش رفته کاهو بخرد تنشی که روی چهره اش دیدم، باعث شد گمان برم که باید کار خود را رها کنم و بی درنگ دنبال آن بروم.
با اندیشیدن دوباره به آن دنبال پگی گشتم. هیچ وقت بدون اطلاع فرد مسئول محل را ترک نمی کردیم. پگی می خواست بداند چرا کاهو لازم بود با توضیح ریسا پگی گفت: "بهتر است نروید."
نگاه کردن به چهره درمانده ریسا برایم دشوار بود، اما پگی را نمی شد متقاعد کرد. هنگامی که تنها شدیم توضیح داد: "ما نمی گوشیم چیز ها را راست و ریس کنیم - اجازه می دهیم کودک نتایج کارهایش را تجربه کند."
خاطره من از آن رویداد نا آرام کننده بود. پگی به ما یادآوری کرده بود که ما دلمان برای بچه هایمان می سوزد و می خواهیم آن ها سختی نکشند که می تواند درست همان چیزی باشد که به جای کمک به آن ها برایشان زیان بار باشد.
ادامه دارد ...
لیلیان فایراستون
زبان فراموش شده کودکان
ص 69 و 70
کانال گرجیف
@Gordjief
نوبت سرآشپزی ریسا مایه افتخار هر دو ما شد. زمانی که به من گفت یادش رفته کاهو بخرد تنشی که روی چهره اش دیدم، باعث شد گمان برم که باید کار خود را رها کنم و بی درنگ دنبال آن بروم.
با اندیشیدن دوباره به آن دنبال پگی گشتم. هیچ وقت بدون اطلاع فرد مسئول محل را ترک نمی کردیم. پگی می خواست بداند چرا کاهو لازم بود با توضیح ریسا پگی گفت: "بهتر است نروید."
نگاه کردن به چهره درمانده ریسا برایم دشوار بود، اما پگی را نمی شد متقاعد کرد. هنگامی که تنها شدیم توضیح داد: "ما نمی گوشیم چیز ها را راست و ریس کنیم - اجازه می دهیم کودک نتایج کارهایش را تجربه کند."
خاطره من از آن رویداد نا آرام کننده بود. پگی به ما یادآوری کرده بود که ما دلمان برای بچه هایمان می سوزد و می خواهیم آن ها سختی نکشند که می تواند درست همان چیزی باشد که به جای کمک به آن ها برایشان زیان بار باشد.
ادامه دارد ...
لیلیان فایراستون
زبان فراموش شده کودکان
ص 69 و 70
کانال گرجیف
@Gordjief