🔴تکرار وضعیت تراژیک؛ پرواز دلار، عذرخواهی از انقلاب ۵۷ و من عصبانی ام
🟨تاریخ به شکل تراژیکتری برای ایرانیان در حال تکرار شدن است: افزایش قیمت دلار، عذرخواهی از انقلاب ۵۷ و من عصبانی ام.
افزایش قیمت دلار، تاکتیک اقتصادی-سیاسی حاکمیت برای جلوگیری از فروپاشی دولت است. عذرخواهی از انقلاب ۵۷، تاکتیک مخالفان سیاسی برای پنهانسازی استیصال آنها از چگونگی پیشبرد مبارزه سیاسی برای تغییر است و هشتگ بیرمق«من عصبانیام» زنگ پایان شبه امید دولت پزشکیان در میان اقشاری است که انتظار داشتند بدون مبارزه برای تغییر سیاسی معنادار، ثبات اقتصادی را تجربه کنند.
آنچه در سال ۲۰۱۷ به بعد و از دور اول ریاستجمهوری ترامپ شاهد بودیم در سال ۲۰۲۵ در حال تکرار شدن است. ترامپ بر سر کار میآید و سیاست فشار حداکثری آغاز میشود، حاکمیت جمهوری اسلامی مسیر افزایش قیمت ارز را پیش میگیرد تا از فروپاشی دولت جلوگیری کند. این از معدود راههایی است که اتفاقا پیشنهاد اقتصاددانان بوده و حاکمیت پیشتر آزموده و جواب هم ، دست کم در دور اول ترامپ، داده است. اکنون هم با موضعگیری علی خامنهای درباره مذاکره با آمریکا، به نظر میرسد همان مسیر در حال طی شدن است و اگر به نمودار قیمت دلار در آغاز دور اول ترامپ نگاهی بیندازیم، و اگر همان مسیر فشار حداکثری، تحریمهای نفتی و غیره اجرا شود، وضعیت اسفناکی در انتظار طبقه کارگر خواهد بود.
در مواجه این وضعیت که به شکل عجیبی جزءبه جزء در حال تکرار شدن است، ما شاهد شباهت های تکراریی در سوی جامعه هستیم.
یک طرف سیاستمداران مخالف و شبه اپوزیسیون ناسیونال-فاشیست ایرانی است که که همزمان با ۲۲ بهمن شروع به تکرار عذرخواهی از انقلابی گرفته است که هیچ ارادهای نه در رخ دادنش داشته و نه در روندش. گویی میاندیشد که تنها اراده امثال او بوده است که تصمیم گرفته است انقلاب کند و آن هم انقلابی برای روی کار آمدن دیکتاتوری مذهبی. استیصالی که این گروه را به سمت عذرخواهی های تکراری هر ساله از انقلاب کردن می کشاند. یا همصدا با وحشی ترین رهبران سیاسی در جهان (ترامپ، نتانیاهو) از استیصال مردم در برابر دلار بالای ۹۰ هزار تومانی ابراز خوشحالی میکنند و خواستار فشار بیشترند شاید راهی برای به قدرت رسیدن شان پیدا شود. اینها میدانند که استیصال دلاری، همچنان که در سال ۲۰۱۷ شاهد بودیم، در فضای چپ ستیزی در داخل و خارج ایران، گرایش ناسیونالیستی پهلوی چی را دامن میزند. به سخن دیگر با این وضعیت اقتصادی، با این فقدان نفوذ رسانه ای روشنفکران چپ، این نوستالژی پهلوی است که بطور اتوماتیک در ذهن گروهی از مردم فعال میشود چرا که عبور از نوستالژی اسلامی (نگاه کنید به تئوری بازگشت به خویشتن اسلامی) و نوستالژی پهلوی نیازمند ساختن پروژه سیاسی جدیدی است که همچنان از نظر تاریخی هیچ نشانه ای از تولدش در دست نیست.
از سوی دیگر بخشی از جامعه با هشتگ بی رمق من عصبانی ام، نه خشم سیاسی که یاس از پروژه رای امید به مسعود پزشکیان را به نمایش گذاشته است. گروهی که انتظار داشتند بدون مبارزه سیاسی برای تغییر معنادار، ثبات اقتصادی را تجربه و بهتر شدن وضعیت اقتصادی شان را شاهد باشند. اینها اکنون میدانند که راه میانبری گویا در دسترس نیست.
مجموع شرایطی که توصیف کردیم، جامعه را مستاصل کرده است و جامعه مستاصل به هم ریسمانی آویزان میشود
و تنها ریسمان هایی که در دسترس جامعه است، همگی نهایتا به تثبیت فاشیسم ولایی ختم میشود. این است تراژدی روزگاری که زیست میکنیم.
@GoftandNO
#ترامپ
#دلار
🟨تاریخ به شکل تراژیکتری برای ایرانیان در حال تکرار شدن است: افزایش قیمت دلار، عذرخواهی از انقلاب ۵۷ و من عصبانی ام.
افزایش قیمت دلار، تاکتیک اقتصادی-سیاسی حاکمیت برای جلوگیری از فروپاشی دولت است. عذرخواهی از انقلاب ۵۷، تاکتیک مخالفان سیاسی برای پنهانسازی استیصال آنها از چگونگی پیشبرد مبارزه سیاسی برای تغییر است و هشتگ بیرمق«من عصبانیام» زنگ پایان شبه امید دولت پزشکیان در میان اقشاری است که انتظار داشتند بدون مبارزه برای تغییر سیاسی معنادار، ثبات اقتصادی را تجربه کنند.
آنچه در سال ۲۰۱۷ به بعد و از دور اول ریاستجمهوری ترامپ شاهد بودیم در سال ۲۰۲۵ در حال تکرار شدن است. ترامپ بر سر کار میآید و سیاست فشار حداکثری آغاز میشود، حاکمیت جمهوری اسلامی مسیر افزایش قیمت ارز را پیش میگیرد تا از فروپاشی دولت جلوگیری کند. این از معدود راههایی است که اتفاقا پیشنهاد اقتصاددانان بوده و حاکمیت پیشتر آزموده و جواب هم ، دست کم در دور اول ترامپ، داده است. اکنون هم با موضعگیری علی خامنهای درباره مذاکره با آمریکا، به نظر میرسد همان مسیر در حال طی شدن است و اگر به نمودار قیمت دلار در آغاز دور اول ترامپ نگاهی بیندازیم، و اگر همان مسیر فشار حداکثری، تحریمهای نفتی و غیره اجرا شود، وضعیت اسفناکی در انتظار طبقه کارگر خواهد بود.
در مواجه این وضعیت که به شکل عجیبی جزءبه جزء در حال تکرار شدن است، ما شاهد شباهت های تکراریی در سوی جامعه هستیم.
یک طرف سیاستمداران مخالف و شبه اپوزیسیون ناسیونال-فاشیست ایرانی است که که همزمان با ۲۲ بهمن شروع به تکرار عذرخواهی از انقلابی گرفته است که هیچ ارادهای نه در رخ دادنش داشته و نه در روندش. گویی میاندیشد که تنها اراده امثال او بوده است که تصمیم گرفته است انقلاب کند و آن هم انقلابی برای روی کار آمدن دیکتاتوری مذهبی. استیصالی که این گروه را به سمت عذرخواهی های تکراری هر ساله از انقلاب کردن می کشاند. یا همصدا با وحشی ترین رهبران سیاسی در جهان (ترامپ، نتانیاهو) از استیصال مردم در برابر دلار بالای ۹۰ هزار تومانی ابراز خوشحالی میکنند و خواستار فشار بیشترند شاید راهی برای به قدرت رسیدن شان پیدا شود. اینها میدانند که استیصال دلاری، همچنان که در سال ۲۰۱۷ شاهد بودیم، در فضای چپ ستیزی در داخل و خارج ایران، گرایش ناسیونالیستی پهلوی چی را دامن میزند. به سخن دیگر با این وضعیت اقتصادی، با این فقدان نفوذ رسانه ای روشنفکران چپ، این نوستالژی پهلوی است که بطور اتوماتیک در ذهن گروهی از مردم فعال میشود چرا که عبور از نوستالژی اسلامی (نگاه کنید به تئوری بازگشت به خویشتن اسلامی) و نوستالژی پهلوی نیازمند ساختن پروژه سیاسی جدیدی است که همچنان از نظر تاریخی هیچ نشانه ای از تولدش در دست نیست.
از سوی دیگر بخشی از جامعه با هشتگ بی رمق من عصبانی ام، نه خشم سیاسی که یاس از پروژه رای امید به مسعود پزشکیان را به نمایش گذاشته است. گروهی که انتظار داشتند بدون مبارزه سیاسی برای تغییر معنادار، ثبات اقتصادی را تجربه و بهتر شدن وضعیت اقتصادی شان را شاهد باشند. اینها اکنون میدانند که راه میانبری گویا در دسترس نیست.
مجموع شرایطی که توصیف کردیم، جامعه را مستاصل کرده است و جامعه مستاصل به هم ریسمانی آویزان میشود
و تنها ریسمان هایی که در دسترس جامعه است، همگی نهایتا به تثبیت فاشیسم ولایی ختم میشود. این است تراژدی روزگاری که زیست میکنیم.
@GoftandNO
#ترامپ
#دلار