Репост из: Неизвестно
🔞داستان رابطه منو الهام دخترعموی خوشگلم!🔞
سلام من شایان و ۲۷ سالمه ، یه دخترعمو دارم به اسم الهام که از بچگی باهم بزرگ شدیم و از همون دوران علاقه خاصی بین ما بود ، درمورد هیکلش بگم سفیده و سینه های درشت و باسن خوشگلش ادمو دیوونه میکنه همیشه به الهام یه حسی داشتم و خودشم متوجه شده بود دوسال پیش که ۲۵ سالم بود عموم اینا رفتند تهران.دیگه کمتر الهام میدیدم. بعضی وقتا که میرفتم تهران و میدیدمش دلم می خواست بگیرمش تو بغلم و یه ماچ آبدار ازش بکنم از بس خوشکل بود.ولی تاحالا رابطه ما اینطوری نبود تا اینکه...
🔞برای خواندن ادامه داستان کلیک کنید💦
🔞برای خواندن ادامه داستان کلیک کنید💦
سلام من شایان و ۲۷ سالمه ، یه دخترعمو دارم به اسم الهام که از بچگی باهم بزرگ شدیم و از همون دوران علاقه خاصی بین ما بود ، درمورد هیکلش بگم سفیده و سینه های درشت و باسن خوشگلش ادمو دیوونه میکنه همیشه به الهام یه حسی داشتم و خودشم متوجه شده بود دوسال پیش که ۲۵ سالم بود عموم اینا رفتند تهران.دیگه کمتر الهام میدیدم. بعضی وقتا که میرفتم تهران و میدیدمش دلم می خواست بگیرمش تو بغلم و یه ماچ آبدار ازش بکنم از بس خوشکل بود.ولی تاحالا رابطه ما اینطوری نبود تا اینکه...
🔞برای خواندن ادامه داستان کلیک کنید💦
🔞برای خواندن ادامه داستان کلیک کنید💦