همه را مدیون توام
زمانی که تو را ملاقات کردم ویران شده بودم.
تو مرا ساختی، دستم را گرفتی و بلند کردی.
من هم تو را مثل یک تکه نان بوسیدم، روی پیشانیام گذاشتم و عزیز و مقدس دانستمت.
و عشق پدیدار شد، عشق.
-جمال ثریا
زمانی که تو را ملاقات کردم ویران شده بودم.
تو مرا ساختی، دستم را گرفتی و بلند کردی.
من هم تو را مثل یک تکه نان بوسیدم، روی پیشانیام گذاشتم و عزیز و مقدس دانستمت.
و عشق پدیدار شد، عشق.
-جمال ثریا