پدر بزرگم هروقت میخواست کثرتِ چیزی را بیان کند
می گفت:"یک دریا..."
مثلا میگفت: نمی دانی فلانی یک دریا پول دارد!
کی می رسد روزی که
تو رو به رویم بایستی،زل بزنم به چشمانت و بگویم:
" فلانی نمی دانی من، تو را یک دریا دوست دارم!"
-شقایق عباسی
می گفت:"یک دریا..."
مثلا میگفت: نمی دانی فلانی یک دریا پول دارد!
کی می رسد روزی که
تو رو به رویم بایستی،زل بزنم به چشمانت و بگویم:
" فلانی نمی دانی من، تو را یک دریا دوست دارم!"
-شقایق عباسی