سلام عشقم دخترم ۱۸
یسری با آبجیم داشتیم آماده میشدیم بریم عقد تنها بودیم ۲۲ سالشع
هیچوقت پیشم راحت نبود و نمیذاشت بدنشو ببینم ولی اون روز چون باید با کمک هم لباس میپوشیدیم چارهای نبود که بهش نزدیک میشدم خلاصه لباس پوشیدیم رفتیم یکی دوساعت بعد گف که من شاش دارم بیام بریم کمک کن لباسش مجلسی خوشگل دراز که زمینو جارو میکرد😂😂😂😂😂😂😂
خلاصه رفتیم دستشویی ادمین جان دوتایی رفتیم داخل با هزار مصیبت لباسشو جمع کردم که گوهی نشه بعد اینکه کارش تموم گف خب بریم گفتم چیشد گف هیچی تموم شد دیگه خم شدم دیدم کیر داره اصلا پشمام ریخت مونده که وا یعنی چجوری من تو این ۱۸ سال نفهمیدم این کیر داره
ما زنجان زندگی میکنیم و برا دانشگاه رفته بود تبریز تا قبل رفتنش هم من کوچیک بودمو بهم نزدیک نمیشد فک میکردم دوسم نداره
بابام که رفته بود ماموریت مامانم خوابش خیلی سنگینه(کاملا ثابت شده)و اکثرا لخت میخوابه دره اتاقشون رو میبنده
من از وقتی که کیر آبجیمو دیدم ادمین جان جوری هورنی شدم که نگو بزور خودمو نگه داشتم و واسه شب برنامه ریختم تا بیایم خونه مامانم خوابیده بود و موقع دراوردن لباساش جوری کیرشو ساک زدم که نتونست نه بگه خلاصه نیم ساعت رو کار بودیم(بچگی یه تصادف کردیم و پردمو از دست دادم)تا اون موقع کاریهم نکرده بودم ابجیمم به گفته خودش یه دختر و از کون کرده بود خلاصه بعد اون هر شب برنامه به راهه
ادمین جان الانم منتظرم مامانم بره خونه دوستش و پاشم برم سراغ کیرش🤤🤤💦💦
Admin jan:
حاجی
حاجییی
حاجییییییی
حاجیییییییییییییییییییییی
@ETERAFUCK
یسری با آبجیم داشتیم آماده میشدیم بریم عقد تنها بودیم ۲۲ سالشع
هیچوقت پیشم راحت نبود و نمیذاشت بدنشو ببینم ولی اون روز چون باید با کمک هم لباس میپوشیدیم چارهای نبود که بهش نزدیک میشدم خلاصه لباس پوشیدیم رفتیم یکی دوساعت بعد گف که من شاش دارم بیام بریم کمک کن لباسش مجلسی خوشگل دراز که زمینو جارو میکرد😂😂😂😂😂😂😂
خلاصه رفتیم دستشویی ادمین جان دوتایی رفتیم داخل با هزار مصیبت لباسشو جمع کردم که گوهی نشه بعد اینکه کارش تموم گف خب بریم گفتم چیشد گف هیچی تموم شد دیگه خم شدم دیدم کیر داره اصلا پشمام ریخت مونده که وا یعنی چجوری من تو این ۱۸ سال نفهمیدم این کیر داره
ما زنجان زندگی میکنیم و برا دانشگاه رفته بود تبریز تا قبل رفتنش هم من کوچیک بودمو بهم نزدیک نمیشد فک میکردم دوسم نداره
بابام که رفته بود ماموریت مامانم خوابش خیلی سنگینه(کاملا ثابت شده)و اکثرا لخت میخوابه دره اتاقشون رو میبنده
من از وقتی که کیر آبجیمو دیدم ادمین جان جوری هورنی شدم که نگو بزور خودمو نگه داشتم و واسه شب برنامه ریختم تا بیایم خونه مامانم خوابیده بود و موقع دراوردن لباساش جوری کیرشو ساک زدم که نتونست نه بگه خلاصه نیم ساعت رو کار بودیم(بچگی یه تصادف کردیم و پردمو از دست دادم)تا اون موقع کاریهم نکرده بودم ابجیمم به گفته خودش یه دختر و از کون کرده بود خلاصه بعد اون هر شب برنامه به راهه
ادمین جان الانم منتظرم مامانم بره خونه دوستش و پاشم برم سراغ کیرش🤤🤤💦💦
Admin jan:
حاجی
حاجییی
حاجییییییی
حاجیییییییییییییییییییییی
@ETERAFUCK