همسر دوستم که از بچههای پرستاری دانشگاهمان بود رو بهم گفت «دوران دانشجویی با اینکه اکثر رفقای صمیمیت سرشون توی دانشکدهی ما بود و هرکدوم لااقل دورهای با یکی از بچههای ما بودند اما عجیبه که هیچوقت توی دانشکده اسمی از تو نبود و وارد این بازیها نشدی.» دوستم گفت «از بس که مثبت بوده و سرش به کار خودش گرم بوده.» من گفتم «شاید هم از بس که حرفهای بودم و کارم خوب بوده!» 😈