Deutsch Kurs 1+


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Лингвистика


آموزش جملات كوتاه و كاربردي زبان آلمانی
از منابع متفاوت جملاتی رو براي شما مهيا كرديم.
جملاتی كه نياز داريد.
@PpiroozNB
آدرس یوتیوب کانال
https://goo.gl/5gF5Fo

Связанные каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Лингвистика
Статистика
Фильтр публикаций


آقا پیرزو چرا دیگه درس نمی دی؟
چون استقبال تو کانال یوتیوب پایین و منو دلسرد کرد حقیقا.




10. Aus der Reihe tanzen

معنای تحت‌اللفظی: "از صف بیرون رقصیدن"

معنای واقعی: متفاوت رفتار کردن

ترجمه: "متفاوت عمل کردن"


9. Den Löffel abgeben

معنای تحت‌اللفظی: "قاشق را تحویل دادن"

معنای واقعی: مردن

ترجمه: "از دنیا رفتن"


8. Hummeln im Hintern haben

معنای تحت‌اللفظی: "زنبور در باسن داشتن"

معنای واقعی: بی‌قرار بودن

ترجمه: "بی‌قرار بودن"


7. Die Kuh vom Eis holen

معنای تحت‌اللفظی: "گاو را از روی یخ آوردن"

معنای واقعی: مشکل بزرگی را حل کردن

ترجمه: "مشکل را حل کردن"


6. Das ist nicht mein Bier

معنای تحت‌اللفظی: "این آبجوی من نیست"

معنای واقعی: این مشکل من نیست

ترجمه: "این به من ربطی ندارد"


5. Jemandem einen Bären aufbinden

معنای تحت‌اللفظی: "یک خرس به کسی بستن"

معنای واقعی: کسی را فریب دادن یا به او دروغ گفتن

ترجمه: "گول زدن کسی"


4. Ich verstehe nur Bahnhof

معنای تحت‌اللفظی: "من فقط ایستگاه قطار را می‌فهمم"

معنای واقعی: چیزی نمی‌فهمم

ترجمه: "هیچ چیزی نمی‌فهمم"


3. Da liegt der Hund begraben

معنای تحت‌اللفظی: "اینجاست که سگ دفن شده است"

معنای واقعی: دلیل اصلی مشکل همین است

ترجمه: "مشکل اصلی همینجاست"


2. Die Kirche im Dorf lassen

معنای تحت‌اللفظی: "کلیسا را در روستا نگه داشتن"

معنای واقعی: آرام باشید و زیاده‌روی نکنید

ترجمه: "زیاده‌روی نکنید"


1. Auf dem Holzweg sein

معنای تحت‌اللفظی: "در مسیر چوبی بودن"

معنای واقعی: اشتباه کردن یا در مسیر نادرست بودن

ترجمه: "در اشتباه بودن"


Klingt jetzt nicht sehr originell, aber ich bin ebenfalls erkältet und daher heute nicht dabei.
ترجمه تحت الفظی:
خیلی جدی به نظر نمیاد، اما من هم سرما خوردم و بنابراین امروز با شما نخواهم بود.
( اینجور مکالمه ها را معمولا دوستان آلمانی استفاده می کنند )


و آخرین حرف اضافه داتیو ساز ما nach است.

nach –> بعد از ، پس از ( زمانی )

Nach dem Essen sieht er einen Film بعد از غذا او یک فیلمی را می بیند.

Das Essen در حالت داتیو می شود dem Essen و همانطور که فهمیدیم nach حرف اضافه داتیو ساز است پس میشود nach dem Essen

sieht فعل جمله به معنی دیدن sehen

der Film فیلم در حالت اکوزاتیو می شود den Film یعنی این فیلم را و چون هنوز نمیدانیم اون فیلم چی هست و نا شناخته است می گوییم einen Film یک فیلمی را

پس او می خواهد چه چیزی را ببیند ؟

یک فیلمی را

چون را دارد میرود به حالت اکوزاتیو

ein Film یک فیلمی einen Film یه فیلمی را einem Film از / به / برای / یک فیلمی


حرف اضافه بعدی داتیو ساز ما seit است.

seit –> از زمان ، از وقتی که

Sie wohnt seit dem 1. Januar hier او ( مونث ) از اول ژانویه اینجا زندگی می کند.

آرتیکل تمام ماه های سال der می باشد پس در حالت داتیو ، اسامی مذکر به dem تبدیل می شدند و چونکه seit حرف اضافه داتیو ساز است ، می شود … seit dem


حرف اضافه بعدی داتیو ساز ما zu است

zu –> به ، بسوی ، به طرف

Ich komme zu dir من به طرف تو می آیم.

du kommst zu mir تو به طرف من می آیی.

Ich komme zu deinem Bruder من به طرف برادر تو می آیم


حرف اضافه بعدی داتیو ساز ما von است.

von —> از طرف ، از جانب ، از سمت

Das Geschenk ist von mir این هدیه از طرف من است.

Das Geschenk ist von deinem Bruder این هدیه از طرف برادر توست.

Das Geschenk ist von seiner Mutter این هدیه از طرف مادر اوست


حرف اضافه بعدی داتیو ساز ما mit است.

mit –> با ، به ، به همراه ، توسط

kommst du mit mir?
آیا به همراه من می آیی؟

Du kommst mit deinem Vater تو به همراه پدرت می آیی

Sie kommt mit seiner Mutter او ( مونث‌)‌ با مادرش می آید.

Ich will mit dir reden من میخواهم با تو صحبت کنم.


bei –> نزد ، نزدیک ، در ، در هنگام ، هنگام

Anna wohnt noch bei dir آنا همچنان نزد تو اقامت دارد. ( زندگی میکند )

Er ist bei mir او نزد من است.

Du wohnst immer noch bei deinen Eltern تو همچنان نزد والدینت زندگی میکنی

گفتیم die Eltern یک اسم جمع می باشد و اسامی جمع در حالت داتیو die آنها به den تبدیل می شود پس وقتی deine Eltern والدین تو باشد در حالت داتیو آن می شود deinen Eltern و از آنجایی که bei حرف اضافه داتیو ساز است پس در کل bei deinen Eltern میشود.


Peter kommt aus der Schweiz پیتر از سوییس می آید ( پیتر اهل سوییس است )

die Schweiz حرف تعریف کشور سوییس die می باشد پس در حالت داتیو می شود der و همانطور که حرف اضافه aus داتیو ساز است پس می شود aus der Schweiz

Показано 20 последних публикаций.