ترم ۲ بودم یه پسر بود خوشمون میومد از هم، امتحان آخر ترم بدون مقدمه گفت: خیلی حواسم بهت هست تو پُر شرو شوری من درونگرام باهم نمیتونیم، رفت نذاشت حرفی بزنم، الان بعد ۳ سال اتفاقی تو مهمونی دیدمش گفت: چقد ساکت شدی!
یاد ۳ سال پیش افتادم گفتم تو نذاشتی چیزی بگم، ولی میخواستم بگم عشق آدمو عوض میکنه.
- جریده از فریاد
👉🏻 @Daneshjoo
یاد ۳ سال پیش افتادم گفتم تو نذاشتی چیزی بگم، ولی میخواستم بگم عشق آدمو عوض میکنه.
- جریده از فریاد
👉🏻 @Daneshjoo