قطار پنجرههايش را
گرفته زير بغل میرفت
و پشت ابر نهان میشد
دلم كه ماه محالش را
به حال بدرقه میافتاد
جهان پر از چمدان میشد
*
و برگ بود كه میباريد
و بادْ خسته_وزان میرفت...
خزان مسافتی از من بود
كه در تدارک رفتن بود
ولي همين كه خزان میرفت
دوباره باز خزان میشد...
*
مرا تو بی سببی هرگز
بدون ماه شبی هرگز
دو پيكِ آخر عمرم را
به اين شراب لبی هرگز...
براي هرگز لبهايت
شراب نيز دهان میشد
*
جذاميان دلم پيرند
و دستهای تو اكسيرند
جوانشان كن اگر "آن"ی...
روايت است كه حافظ هم
به ياد روی تو پيری را
به يك اشاره جوان میشد
*
قطارِ بي سر و بیدستان
روانه شد به انارستان
و جان خلق چه ارزان بود...
لبت كه سرخِ پريشان بود
به شهر ولوله میافتاد
انار بس كه گران میشد...
*
قطار پنجرههايش را
گرفته زير بغل میرفت
و او به ماه عسل میرفت
كه سر در آورَد از جايی....
خبر نداشت كه دنيايی
برای او نگران میشد
*
به اختيار كه میآييم؟
چرا برای چه میآييم؟
نخواستيم! نمیآييم!
و آمديم... خداوندا!
چه خوب بود نه میمانديم
نه وقت رفتنمان میشد
*
به جز تو هيچكس اينجا نيست
خدا هم اين همه غمگين نيست
خدا هم اين همه تنها نيست.....
بساط گريه مهيّا نيست
وگرنه رو به انارستان
چه سيل ها كه روان میشد
حسین صفا
▫️@Big_chavoshi
گرفته زير بغل میرفت
و پشت ابر نهان میشد
دلم كه ماه محالش را
به حال بدرقه میافتاد
جهان پر از چمدان میشد
*
و برگ بود كه میباريد
و بادْ خسته_وزان میرفت...
خزان مسافتی از من بود
كه در تدارک رفتن بود
ولي همين كه خزان میرفت
دوباره باز خزان میشد...
*
مرا تو بی سببی هرگز
بدون ماه شبی هرگز
دو پيكِ آخر عمرم را
به اين شراب لبی هرگز...
براي هرگز لبهايت
شراب نيز دهان میشد
*
جذاميان دلم پيرند
و دستهای تو اكسيرند
جوانشان كن اگر "آن"ی...
روايت است كه حافظ هم
به ياد روی تو پيری را
به يك اشاره جوان میشد
*
قطارِ بي سر و بیدستان
روانه شد به انارستان
و جان خلق چه ارزان بود...
لبت كه سرخِ پريشان بود
به شهر ولوله میافتاد
انار بس كه گران میشد...
*
قطار پنجرههايش را
گرفته زير بغل میرفت
و او به ماه عسل میرفت
كه سر در آورَد از جايی....
خبر نداشت كه دنيايی
برای او نگران میشد
*
به اختيار كه میآييم؟
چرا برای چه میآييم؟
نخواستيم! نمیآييم!
و آمديم... خداوندا!
چه خوب بود نه میمانديم
نه وقت رفتنمان میشد
*
به جز تو هيچكس اينجا نيست
خدا هم اين همه غمگين نيست
خدا هم اين همه تنها نيست.....
بساط گريه مهيّا نيست
وگرنه رو به انارستان
چه سيل ها كه روان میشد
حسین صفا
▫️@Big_chavoshi