ترجمهی رایگان و بدون سانسور جلد سوم جناح چهارم طوفان عقیق❤️🔥
جدالی برای قدرت و عشق 🔥
«هنوز... منو... دوست... داری؟» هر کلمه را واضح میگویم و درست وارد فضای او میشوم تا ثابت کنم از او ترسی ندارم.
او دستش را پشت گردنم میگذارد و من را تا چند اینچی صورتش میکشد. این فاصله برای این که لبهایمان به هم برسند، کافی است.
«من میتونم به رتبهی «ماون» برسم، ارتشهایی از کسایی که تاریکی میسازن رو علیه هر کسی که بخوام رهبری کنم، و ببینم که وقتی تمام قدرت قاره رو به جریان میندازم، هر رگ بدنم قرمز میشه، و باز هم تو رو دوست خواهم داشت. کاری که من کردم تغییری توی این نمیده. مطمئن نیستم که چیزی بتونه این رو تغییر بده.»
برای خوندن ترجمهی حرفهای و رایگان این کتاب توی این چنل عضو باشید
https://t.me/+DgOsgx3rpkA5YjRk
https://t.me/+DgOsgx3rpkA5YjRk
https://t.me/+DgOsgx3rpkA5YjRk
🔞بدلیل محتوای بزرگسال چنل خصوصی و ظرفیت محدود است🔞
تو میتونی بهم بگی همه راه ها مزخرفن و من همچنان بهت میگم بری
جدالی برای قدرت و عشق 🔥
«هنوز... منو... دوست... داری؟» هر کلمه را واضح میگویم و درست وارد فضای او میشوم تا ثابت کنم از او ترسی ندارم.
او دستش را پشت گردنم میگذارد و من را تا چند اینچی صورتش میکشد. این فاصله برای این که لبهایمان به هم برسند، کافی است.
«من میتونم به رتبهی «ماون» برسم، ارتشهایی از کسایی که تاریکی میسازن رو علیه هر کسی که بخوام رهبری کنم، و ببینم که وقتی تمام قدرت قاره رو به جریان میندازم، هر رگ بدنم قرمز میشه، و باز هم تو رو دوست خواهم داشت. کاری که من کردم تغییری توی این نمیده. مطمئن نیستم که چیزی بتونه این رو تغییر بده.»
برای خوندن ترجمهی حرفهای و رایگان این کتاب توی این چنل عضو باشید
https://t.me/+DgOsgx3rpkA5YjRk
https://t.me/+DgOsgx3rpkA5YjRk
https://t.me/+DgOsgx3rpkA5YjRk
🔞بدلیل محتوای بزرگسال چنل خصوصی و ظرفیت محدود است🔞