Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
چرخ گردون با دلم بهبه چه بازی میکند
گـه مـرا پس میـزند ، گـه دلنـوازی میکند
ساعتی با دلخوشی و ساعتی با درد و غم
از مــن دیـوانــه دل مهمـان نـوازی میکند
روز یا شب درهجوم بیکسی با اشک وآه
پیش چشمم غربتم را صحنهسازی میکند
ظاهری میخندم و گریه به پنهان میبرم
بسکه غم در خلوت من یکه تازی میکند
میـزنـدسـاز مخـالف بـا دلـم این روزگار
خسته از عشق حقیقی و مجازی میکند
گاه محتـاجـم بــرای ذرّهای آرامش و
گاهگاهی بی نیـاز از هـر نیـازی میکند
قاصدکهای پریشان را اگر دیدی بپرس
عاشقان را دیدن معشوق راضی میکند
شِکوه را کم کن تُ از چرخ فلک سنگ صبور
چونکه دنیا با همه اینگونه بازی میکند
گـه مـرا پس میـزند ، گـه دلنـوازی میکند
ساعتی با دلخوشی و ساعتی با درد و غم
از مــن دیـوانــه دل مهمـان نـوازی میکند
روز یا شب درهجوم بیکسی با اشک وآه
پیش چشمم غربتم را صحنهسازی میکند
ظاهری میخندم و گریه به پنهان میبرم
بسکه غم در خلوت من یکه تازی میکند
میـزنـدسـاز مخـالف بـا دلـم این روزگار
خسته از عشق حقیقی و مجازی میکند
گاه محتـاجـم بــرای ذرّهای آرامش و
گاهگاهی بی نیـاز از هـر نیـازی میکند
قاصدکهای پریشان را اگر دیدی بپرس
عاشقان را دیدن معشوق راضی میکند
شِکوه را کم کن تُ از چرخ فلک سنگ صبور
چونکه دنیا با همه اینگونه بازی میکند