قالب، زبان و محتوای استوانه کوروش (۴)
متیو ولفگانگ استولپر
دانشگاه شیکاگو
شاهنشاهی و جانشینی
متن استوانه، کوروش و سپاهیانش را تصرف کنندگانی صلحطلب توصیف میکند و غلبه آنها بر سپاه بابلی در نبردهای چند ماه پیش را نادیده میگیرد. سخنان کوروش درباره این که اقامتگاه خود را در کاخ سلطنتی بابل قرار داده است و بر مردم و بزرگان بابل فرمان میراند و از فرمانروایان غرب باج میگیرد او را هم به عنوان فرمانروای قانونی بابل و هم به عنوان فرمانروای به رسمیت شناخته شده شاهنشاهی خراج گذار بابل در آن سوی فرات نشان میدهد. خواننده یا شنونده میتواند تصور کند که بابل پایتخت و مرکز شاهنشاهی باقی مانده است و مرکز شاهنشاهی بزرگتر کوروش خواهد شد.
در چندین متن کوروش خود را با پسرش کمبوجیه مرتبط میکند. شبیهترین نمونه به این متنها کتیبههای فرمانروای بدنام پیش از کوروش، یعنی نبونهئید است، که او نیز گاهی به همین شکل برای پسرش بلشَزَر طلب رحمت میکرد. این متنها در حکم انتخاب جانشین قطعی است، که یکی از مشکلات بزرگ همه امپراطوریهای باستانی، یعنی مسأله جانشینی دودمانی را مشخص میکند. دیگر اسناد بابلی نگاهی اجمالی به مسائل داشتهاند. یک رویدادنامه بابلی میگوید کوروش در آغاز فرمانرواییاش رسما پسرش کمبوجیه را برای برگزاری مراسم سالانه سال نو تعیین کرد. تاریخگذاری لوحههای قانونی متعلق به سال بعد یعنی نخستین سال سلطنتی کامل کوروش، به کمبوجیه به عنوان «شاه بابل» و به کوروش به عنوان شاه همه «سرزمینها» اشاره کرده است و به این ترتیب شاهنشاهی بابل را دست کم اسم در محدوده شاهنشاهی بزرگ ایران قرار میدهد.
این یک تدبیر زودگذر بود. پس از یک سال، نام کمبوجیه دیگر در تاریخها دیده نمیشود. مدت کوتاهی پس از آن در متنهای حقوقی و اداری به ساتراپها با عنوان «حاکم بابل و آن سوی رود (یعنی رود فرات)» اشاره میشد. ایالت آنها اسما با شاهنشاهی فتح شده بابل هم مرز بود و آنها نه به عنوان شاهان بابلی که به عنوان حاکمان ایرانی، از بابل بر آنجا فرمانروایی میکردند. هشت سال پس از ورود کوروش به بابل کمبوجیه بدون هیچ مشکلی به عنوان تنها فرمانروای همه شاهنشاهی و بخشهای آن جانشین او شد. در اصطلاحات متنهای حقوقی بابلی او به عنوان «شاه بابل و شاه همه سرزمینها» شناخته شده است که از ۵۲۹ تا ۵۲۲ پیش از میلاد فرمانروایی کرده است.
بنمایه: دریایی، تورج (١٣٩٣): کوروش بزرگ پادشاه باستانی ایران، ترجمه آذردخت جلیلیان، چاپ اول، تهران: انتشارات توس. ص ۴۵/۴۶.
🆔 @Arshtad
متیو ولفگانگ استولپر
دانشگاه شیکاگو
شاهنشاهی و جانشینی
متن استوانه، کوروش و سپاهیانش را تصرف کنندگانی صلحطلب توصیف میکند و غلبه آنها بر سپاه بابلی در نبردهای چند ماه پیش را نادیده میگیرد. سخنان کوروش درباره این که اقامتگاه خود را در کاخ سلطنتی بابل قرار داده است و بر مردم و بزرگان بابل فرمان میراند و از فرمانروایان غرب باج میگیرد او را هم به عنوان فرمانروای قانونی بابل و هم به عنوان فرمانروای به رسمیت شناخته شده شاهنشاهی خراج گذار بابل در آن سوی فرات نشان میدهد. خواننده یا شنونده میتواند تصور کند که بابل پایتخت و مرکز شاهنشاهی باقی مانده است و مرکز شاهنشاهی بزرگتر کوروش خواهد شد.
در چندین متن کوروش خود را با پسرش کمبوجیه مرتبط میکند. شبیهترین نمونه به این متنها کتیبههای فرمانروای بدنام پیش از کوروش، یعنی نبونهئید است، که او نیز گاهی به همین شکل برای پسرش بلشَزَر طلب رحمت میکرد. این متنها در حکم انتخاب جانشین قطعی است، که یکی از مشکلات بزرگ همه امپراطوریهای باستانی، یعنی مسأله جانشینی دودمانی را مشخص میکند. دیگر اسناد بابلی نگاهی اجمالی به مسائل داشتهاند. یک رویدادنامه بابلی میگوید کوروش در آغاز فرمانرواییاش رسما پسرش کمبوجیه را برای برگزاری مراسم سالانه سال نو تعیین کرد. تاریخگذاری لوحههای قانونی متعلق به سال بعد یعنی نخستین سال سلطنتی کامل کوروش، به کمبوجیه به عنوان «شاه بابل» و به کوروش به عنوان شاه همه «سرزمینها» اشاره کرده است و به این ترتیب شاهنشاهی بابل را دست کم اسم در محدوده شاهنشاهی بزرگ ایران قرار میدهد.
این یک تدبیر زودگذر بود. پس از یک سال، نام کمبوجیه دیگر در تاریخها دیده نمیشود. مدت کوتاهی پس از آن در متنهای حقوقی و اداری به ساتراپها با عنوان «حاکم بابل و آن سوی رود (یعنی رود فرات)» اشاره میشد. ایالت آنها اسما با شاهنشاهی فتح شده بابل هم مرز بود و آنها نه به عنوان شاهان بابلی که به عنوان حاکمان ایرانی، از بابل بر آنجا فرمانروایی میکردند. هشت سال پس از ورود کوروش به بابل کمبوجیه بدون هیچ مشکلی به عنوان تنها فرمانروای همه شاهنشاهی و بخشهای آن جانشین او شد. در اصطلاحات متنهای حقوقی بابلی او به عنوان «شاه بابل و شاه همه سرزمینها» شناخته شده است که از ۵۲۹ تا ۵۲۲ پیش از میلاد فرمانروایی کرده است.
بنمایه: دریایی، تورج (١٣٩٣): کوروش بزرگ پادشاه باستانی ایران، ترجمه آذردخت جلیلیان، چاپ اول، تهران: انتشارات توس. ص ۴۵/۴۶.
🆔 @Arshtad