قضیه ازدواج با محارم (۶)
هیربد جمشيد کاوس کاتراک
کمبوجیه | ارداویراف
در کتاب ارداویراف پهلوی وارد است که انجمن مزدیسنان در زمان ساسانیان، از میان تعداد زیادی مردان مقدس و پارسا ارداویراف را که از همه پارساتر بود برگزید و او را مأمور به سیر معاد نمود تا به شخصه پاداش نیکوکاران و عقوبت گناهکاران را ببیند و پس از بازگشت به گیتی، مشاهدات خود را به عالمیان بازگوید تا بشود که بدکاران از بدی روی بگردانند و به نیکی گرایند. در فصل دوم همین کتاب، بند ۱ و ۲ آمده که ویراف را "هفت خواهر" بود و هر هفت خواهران ویران را چون "زن" بودند. دکتر هاوگی و وست این فقره را چنین ترجمه کردهاند: ویراف "هفت خواهر" داشت و تمام این هفت خواهران چون، "زن ویراف" بودند.
نمونه دیگری از عمل زناشویی میان برادر و خواهر را کامبوزیا، یا پسر کوروش ذکر کرده که خواهر خود اتوسه را به زنی گرفت. در صورتی که در کتاب سوم هرودت، بند ۳۱ آمده: و پس از آنکه کامبوزيا عاشق خواهر خود شد او را به زنی گرفت ولی چون میدانست که "قانون ایران" به او اجازه چنین کاری را نمیدهد، موبدان و داوران دربار را به حضور طلبیده از آنان خواست تا در قوانین گذشته ایران به خوبی تعمق و پژوهش کرده، دریابند که آیا قانونی میتوان یافت که طبق آن بتواند با خواهر خود ازدواج کند؟ آنان برای اینکار سه روز مهلت خواستند و در پایان به حضور آمده و یکزبان گفتند شاها ما قانونی که طبق آن "برادری" بتواند با "خواهر خود" ازدواج کند "نیافتیم" ولی قانونی هست که شاهنشاه را در هر عملی که انجام آن را در حق خود صلاح داند مختار کرده است!
جمله نامبرده پهلوی از کتاب ارداویراف بسیار روشن است. در آنجا ذكری از زناشویی ویراف با هفت خواهرانش در میان نیست. نسبت ارداویراف با خواهرانش روشن و وضعیت آنان که تحت تکفل برادر خود قرار گرفته و نانخور او بودند با کلمهای چون زن به خوبی آشکار است. ترجمه پازند جمله ارداویراف پهلوی چنین است. هفت خواهران ارداویراف چونش هما زنی او بودند. هیربد شهریار جی بروچه، این جمله پازندرا چنین ترجمه میکند: "هفت خواهران نسبت به ارداویراف همه چون زن او بودند. یعنی آنان از لحاظ خرجی و معیشت زندگی وابسته به او بودند."
آنان صریحا بعنوان خواهران ارداویراف خوانده شده و چنین بنظر میرسد که هزینه زندگیشان برعهده او بوده است. (ملاحظه شود: مجموعه نوشتههای سنسکریت، بخش ۵، تالیف شهریار جی بروچه، صفحه ۲۳) ترجمه این جمله به سنسکریت دارای همین مفهوم و بقرار روبهرو است: "آن هفت خواهران ارداویراف، برای او چون زن بودند که ترجمه گجراتی آن چنین میشود: آن هفت خواهران ارداویراف، برای او چون هفت زن بودهاند. از روی جملهبعدی کتاب ارداویراف، به خوبی روشن میشود که هفت خواهران ارداویراف، زنان او نبودهاند." این جمله چنین میگوید: چون ما هفت خواهران هستیم و او یک برادر، و هر هفت خواهران تحت تکفل برادرمان هستیم، همانگونه که در گاه خانهای که از هفت تیر چوب ساخته و ستونی در زیر آن نهاده شده، هرگاه آن ستون برگیرند آن هفت تیر چوب بیفتد. همچنین ما هفت خواهر، را برادر این یک است. که ما رازیوشن و دارشن از اوست. (ملاحظه شود: ترجمه هوشنگ و هاوک وست، فصل دوم ارداویرافنامه)
دکتر هاوگ، این فقره را چنین ترجمه میکند: همچون درگاه خانهای که هفت تیر آن بر روی یک ستون استوار است، اگر آن يک ستون زیر را بکشند همه هفت تیر خواهد افتاد. همچنین ما هفت خواهران هم فقط يک برادر داریم، که زندگی و هستی ما بسته به اوست. این قسمت شامل يک تشبیه زیبایی است که وضعیت و نسبت خواهران را به ارداویراف نشان میدهد، و ترجمه سنسکریت و پازند و گجراتی آن هم همان معنی را در بردارد.
منظور از آوردن ترجمههای سنسکریت و گجراتی و پازند آن است که نشان دهیم در هيچ یک از این ترجمهها ذکری از زناشویی ارداویراف با هفت خواهرش در میان نیست. و جای خنده است اگر تصور کنیم که ویراف نه تنها يک یا دو خواهر خود را به عقد ازدواج خود در آورده، بلکه با همه هفت خواهران خود زناشویی کرده است. و آیا چنین مرد پارسایی، که چنین مقام بلند روحانیت نائل آمد ممکن است چنین عمل زشت و نامشروعی را یعنی زناشویی بامحارم خود انجام داده باشد؟ کلمه پهلوی «چون»، که پازند و فارسی آن هم "چون" است به طور صریح نشان میدهد که منظور مقایسه چیزی بوده نه حالت حقیقی آن. در کتاب "انجیل" فصل "مارک و توما" آمده که در آنجا ذکری از زنی در میان است که با هفت برادران خود زناشویی کرده و نمیتوان این مثل را هم مانند ارداویراف به مفهوم زناشویی واقعی دانست.
بنمایه: جمشيد کاوس کاتراکَ اِم (١٣۴٢): زناشویی در ایران باستان، ترجمه رستم شهزادی، انتشارات انجمن زرتشتیان تهران. ص ٩٠/٩١ و ٩٢.
🆔 @Arshtad
هیربد جمشيد کاوس کاتراک
کمبوجیه | ارداویراف
در کتاب ارداویراف پهلوی وارد است که انجمن مزدیسنان در زمان ساسانیان، از میان تعداد زیادی مردان مقدس و پارسا ارداویراف را که از همه پارساتر بود برگزید و او را مأمور به سیر معاد نمود تا به شخصه پاداش نیکوکاران و عقوبت گناهکاران را ببیند و پس از بازگشت به گیتی، مشاهدات خود را به عالمیان بازگوید تا بشود که بدکاران از بدی روی بگردانند و به نیکی گرایند. در فصل دوم همین کتاب، بند ۱ و ۲ آمده که ویراف را "هفت خواهر" بود و هر هفت خواهران ویران را چون "زن" بودند. دکتر هاوگی و وست این فقره را چنین ترجمه کردهاند: ویراف "هفت خواهر" داشت و تمام این هفت خواهران چون، "زن ویراف" بودند.
نمونه دیگری از عمل زناشویی میان برادر و خواهر را کامبوزیا، یا پسر کوروش ذکر کرده که خواهر خود اتوسه را به زنی گرفت. در صورتی که در کتاب سوم هرودت، بند ۳۱ آمده: و پس از آنکه کامبوزيا عاشق خواهر خود شد او را به زنی گرفت ولی چون میدانست که "قانون ایران" به او اجازه چنین کاری را نمیدهد، موبدان و داوران دربار را به حضور طلبیده از آنان خواست تا در قوانین گذشته ایران به خوبی تعمق و پژوهش کرده، دریابند که آیا قانونی میتوان یافت که طبق آن بتواند با خواهر خود ازدواج کند؟ آنان برای اینکار سه روز مهلت خواستند و در پایان به حضور آمده و یکزبان گفتند شاها ما قانونی که طبق آن "برادری" بتواند با "خواهر خود" ازدواج کند "نیافتیم" ولی قانونی هست که شاهنشاه را در هر عملی که انجام آن را در حق خود صلاح داند مختار کرده است!
جمله نامبرده پهلوی از کتاب ارداویراف بسیار روشن است. در آنجا ذكری از زناشویی ویراف با هفت خواهرانش در میان نیست. نسبت ارداویراف با خواهرانش روشن و وضعیت آنان که تحت تکفل برادر خود قرار گرفته و نانخور او بودند با کلمهای چون زن به خوبی آشکار است. ترجمه پازند جمله ارداویراف پهلوی چنین است. هفت خواهران ارداویراف چونش هما زنی او بودند. هیربد شهریار جی بروچه، این جمله پازندرا چنین ترجمه میکند: "هفت خواهران نسبت به ارداویراف همه چون زن او بودند. یعنی آنان از لحاظ خرجی و معیشت زندگی وابسته به او بودند."
آنان صریحا بعنوان خواهران ارداویراف خوانده شده و چنین بنظر میرسد که هزینه زندگیشان برعهده او بوده است. (ملاحظه شود: مجموعه نوشتههای سنسکریت، بخش ۵، تالیف شهریار جی بروچه، صفحه ۲۳) ترجمه این جمله به سنسکریت دارای همین مفهوم و بقرار روبهرو است: "آن هفت خواهران ارداویراف، برای او چون زن بودند که ترجمه گجراتی آن چنین میشود: آن هفت خواهران ارداویراف، برای او چون هفت زن بودهاند. از روی جملهبعدی کتاب ارداویراف، به خوبی روشن میشود که هفت خواهران ارداویراف، زنان او نبودهاند." این جمله چنین میگوید: چون ما هفت خواهران هستیم و او یک برادر، و هر هفت خواهران تحت تکفل برادرمان هستیم، همانگونه که در گاه خانهای که از هفت تیر چوب ساخته و ستونی در زیر آن نهاده شده، هرگاه آن ستون برگیرند آن هفت تیر چوب بیفتد. همچنین ما هفت خواهر، را برادر این یک است. که ما رازیوشن و دارشن از اوست. (ملاحظه شود: ترجمه هوشنگ و هاوک وست، فصل دوم ارداویرافنامه)
دکتر هاوگ، این فقره را چنین ترجمه میکند: همچون درگاه خانهای که هفت تیر آن بر روی یک ستون استوار است، اگر آن يک ستون زیر را بکشند همه هفت تیر خواهد افتاد. همچنین ما هفت خواهران هم فقط يک برادر داریم، که زندگی و هستی ما بسته به اوست. این قسمت شامل يک تشبیه زیبایی است که وضعیت و نسبت خواهران را به ارداویراف نشان میدهد، و ترجمه سنسکریت و پازند و گجراتی آن هم همان معنی را در بردارد.
منظور از آوردن ترجمههای سنسکریت و گجراتی و پازند آن است که نشان دهیم در هيچ یک از این ترجمهها ذکری از زناشویی ارداویراف با هفت خواهرش در میان نیست. و جای خنده است اگر تصور کنیم که ویراف نه تنها يک یا دو خواهر خود را به عقد ازدواج خود در آورده، بلکه با همه هفت خواهران خود زناشویی کرده است. و آیا چنین مرد پارسایی، که چنین مقام بلند روحانیت نائل آمد ممکن است چنین عمل زشت و نامشروعی را یعنی زناشویی بامحارم خود انجام داده باشد؟ کلمه پهلوی «چون»، که پازند و فارسی آن هم "چون" است به طور صریح نشان میدهد که منظور مقایسه چیزی بوده نه حالت حقیقی آن. در کتاب "انجیل" فصل "مارک و توما" آمده که در آنجا ذکری از زنی در میان است که با هفت برادران خود زناشویی کرده و نمیتوان این مثل را هم مانند ارداویراف به مفهوم زناشویی واقعی دانست.
بنمایه: جمشيد کاوس کاتراکَ اِم (١٣۴٢): زناشویی در ایران باستان، ترجمه رستم شهزادی، انتشارات انجمن زرتشتیان تهران. ص ٩٠/٩١ و ٩٢.
🆔 @Arshtad