« من مرغ آتشم
شب را بزیر سرخ پر خویش میکشم
در من هراس نیست ز سردی و تیره گی
من از سپیده های دروغین مشوشم »
ما مرغ آتشیم
ما مرغ آتشیم
در ما هراس نیست ز سردی و تیره گی
ما از سپیده های دروغین گذشته ایم .
ما مرغ آتشیم
با بال شعله های فروزان انقلاب
چون آتشین عقاب
تا قله های سرکش اوج زمانه ها
تا بیکرانه ها –
پرواز میکنیم .
ما مرغ آتشیم
ما آشیان خویش :
در بیکران سبز پهن دشت آسمان
بر شاخسار جنگل خورشید می نهیم .
ما مرغ آتشیم
ما در پیام خویش
با بال شعله پرور موج ترانه ها
از شاخسار جنگل خورشید بر زمین
بهر زمینیان
بهر زمینیان فسون گشتۀ اسیر –
در بند روسپی سیه کار شهر شب
پرواز میکنیم
وندر مسیر خویش
صد نردبان نور
چون کهکشان به جانب خورشیدمیکشیم .
ما مرغ آتشیم
در ما هراس نیست ز سردی و تیره گی
ما از سپیده های دروغین گذشته ایم .
#بارق_شفیعی
@Aphorissm
شب را بزیر سرخ پر خویش میکشم
در من هراس نیست ز سردی و تیره گی
من از سپیده های دروغین مشوشم »
ما مرغ آتشیم
ما مرغ آتشیم
در ما هراس نیست ز سردی و تیره گی
ما از سپیده های دروغین گذشته ایم .
ما مرغ آتشیم
با بال شعله های فروزان انقلاب
چون آتشین عقاب
تا قله های سرکش اوج زمانه ها
تا بیکرانه ها –
پرواز میکنیم .
ما مرغ آتشیم
ما آشیان خویش :
در بیکران سبز پهن دشت آسمان
بر شاخسار جنگل خورشید می نهیم .
ما مرغ آتشیم
ما در پیام خویش
با بال شعله پرور موج ترانه ها
از شاخسار جنگل خورشید بر زمین
بهر زمینیان
بهر زمینیان فسون گشتۀ اسیر –
در بند روسپی سیه کار شهر شب
پرواز میکنیم
وندر مسیر خویش
صد نردبان نور
چون کهکشان به جانب خورشیدمیکشیم .
ما مرغ آتشیم
در ما هراس نیست ز سردی و تیره گی
ما از سپیده های دروغین گذشته ایم .
#بارق_شفیعی
@Aphorissm