❌#برادرشوهرم_و_من
لینک قسمت اول 👇
https://t.me/romankhoni/37131
#قسمت_پانصدونوزده
گوشی رو قطع کردم ، بلافاصله سیم کارتم رو از رو گوشی درآوردم، کمی مکث کرده به سیم کارت
نگاه کردم این همون گوشی ای بود که روز اول وصالمون برام هدیه خریده بود اون روز بخاطر خشم
بیخودیم گوشیم رو شکوندم اما به چند ساعت نکشید که این هدیه ارزشمند رو برام تهیه کرد ،تموم
خاطراتش مثل برق تو سرم جرقه زدن یادم اومد کلمه به کلمه حرفهاش رو ...
#آخرین فرصت برای #عضویت در کانال VIP.کانال VIP روزانه 9 پارت و همزمان 3 رمان بدون تبلیغ بخوانید. تا پایان شهریور فرصت ثبت نام با کمترین قیمت . برای ثبت نام به انتهای صفحه مراجعه نمایید.😍
" وقتی یه جایی میدمت قلبم مثل بمب تو سینم میکوبید که دلم میخواست اون لحظه سفت بغلت
کنم و فشارت بدم تا دردش آروم بشه ، میدونستم دوست دارم صبا اما خیلی دیر جنبیدم و اون
متین نامرد هم زرنگی کرد از دستم قاپیدت "
کنار دیوار ایستادم ، به دیوار تکیه دادم ، زمان ، مکان همه چیز از ذهنم تحلیل رفته بود، انگار تو این
دنیا نبودم که محیط پیرامونم رو درک کنم ، تو دنیای افکار و خاطرات ویرون گری بودم که داشتن
منوبه کام مرگ میکشوندن.
" پَسِت گرفتم دیگه به دنیا هم نمیدمت بهم مهلت بده جبران میکنم صبا با هم زندگیه جدیدی
میسازیم که گذشته تلخمون از تو ذهنمون بیرون بره "
" از لج تو هم که شده میرم زن فرزین میشم !
"تو غلط میکنی به جز من مال کس دیگه ای بشی تو مال خودمی مال خودمم میمونی حالا هم
آروم باش و لذت ببر "
یه عمر فاصله بود از تو به این آغوش، 《
》 بین منو تو هنوز یه ریز برف میباره
" چرا این همه آهنگ غمگین گوش میدی ، عاشقیا ، بگی عاشق کی شدی خودم میرم دستشو تو
دستت میذارم که دیگه ریخت و قیافتو اینجوری نبینم ... کیه هورام ؟ جون من بگو کیه من خودم
میرم باهاش حرف میزنم میگم داداشم عاشقت شده "
با مشت آروم رو سینه م کوبیدم ، داشتم از حال میرفتم ، زجر بود و زجر ... دوره کردن خاطرات
داشتن نابودم میکردن و دست از سرم برنمیداشتن.
" بوسه هاتم نفرت انگیزه ، حالم از خودتو آرامشت بهم میخوره .... هیش، آروم بگیر خوشکلم بذار
جفتمون از وجود هم آروم بشیم "
بی اختیار دست رو لبهام گذاشتم ، کجای بوسه هات نفرت داشت ؟ من با اون لحظه ها زنده شدم ،
جون گرفتم و تونستم زندگی کنم ... دارم از این وضع دیوونه میشم خدایا کمکم کن ... خدایا.
" نمیتونم فراموش کنم که چقدر عذاب کشیدم من تو زندگیم با برادرت کلی زجر کشیدم هورام تو
که جای من نبودی ، تو که ندیدی چه بلاهایی به سرم آورد... نگران نباش عزیزدلم من کاری میکنم
همه رو فراموش کنی بهت قول میدم خودم همه گذشتتو از ذهنت پاک کنم "
قول داد تا فراموششون کنم ، من گذشته تلخم رو با وجود خودش فراموش کردم و کاری کرد که شد
تموم زندگیم، تموم فکر و حواسم که مغزم یک لحظه هم به جز خودش به چیزهای دیگه ای فکر
نکنه... من یادم رفت گذشته م چی کشیدم اما هیچوقت نمیتونم فراموش کنم که با هورام چه
خاطرات به یاد موندنی دارم خاطراتی که هر لحظه شون نفسم رو قطع میکردن.
" اینی که داری در موردش حرف میزنی ناموسمه بیشرف حرف دهنتو بفهم، این زن مال منه مال
من، نمیذارم هیچ احدی اونو ازم دور کنه "
" مال منه ،زن منه ... من استخونای تو و هر بی سروپای دیگه ای که بخواد زندگیمو خراب کنه رو
خورد میکنم "
کنار دیدار سُر خوردم و با صدای بلندی گریه کردم ، هق زدم ، هوا گرم بود و جایی که من ایستاده
بودم خلوت بود، تنها دوتا رهگذر گذشتن که یکیشون آقای مسنی بود وقتی ازم چند تا سوال پرسید
فقط با گریه بهش نگاه کردم ،دستش رو تکون داد و رفت و من دوباره تو عالم خودم و خاطراتم فرو
رفتم.
" لعنتی تو یه امروز پیشم بودی تموم زندگیمو تغییر دادی ، من دنبال آرامشمم صباتو مگه دنبال
آرامش و زندگیت نیستی ؟ خو احمق تو کنار من آرامش داری تو با من میتونی خوش باشی"
فایل رمان با #تخفیف در کانال زیر قرار گرفت👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEVa1eTYxjJmy3IFLg
با تموم حرص و حال خرابم سیم کارت رو شکوندم و دور انداختمش ... زنی که هورام عاشقش بوده
من بودم و حالا تموم اون خاطرات تموم شده بودن و آه و حسرتشون یقه م رو سفت چسبیدن.
" اون زنی که میگی دوسش داری ،همونی که عاشقشی ، اون زن خودمم مگه نه ، همون زنی که
میگی ازدواج کرده و نمیتونی بهش برسی اون منم ، من مطمئنم که خودمم، تو عاشق منی ، تو منو
دوست داری، منو ... منو که زن برادرتم"
دلم میخواست از ته دل جیغ بزنم و بگم :
" خدایا من که تمومش کردم پس چرا تو تمومش نمیکنی ، اینارو از سرم بریز بیرون ، دارم منفجر
میشم خدا"
🔞 کانال #VIP بدون تبلیغات💦👌
برای عضویت در کانال VIP بدون تبلیغات روی لینک زیر کلیک نمایید👇👇
https://t.me/forbidden_sell/1025
لینک قسمت اول 👇
https://t.me/romankhoni/37131
#قسمت_پانصدونوزده
گوشی رو قطع کردم ، بلافاصله سیم کارتم رو از رو گوشی درآوردم، کمی مکث کرده به سیم کارت
نگاه کردم این همون گوشی ای بود که روز اول وصالمون برام هدیه خریده بود اون روز بخاطر خشم
بیخودیم گوشیم رو شکوندم اما به چند ساعت نکشید که این هدیه ارزشمند رو برام تهیه کرد ،تموم
خاطراتش مثل برق تو سرم جرقه زدن یادم اومد کلمه به کلمه حرفهاش رو ...
#آخرین فرصت برای #عضویت در کانال VIP.کانال VIP روزانه 9 پارت و همزمان 3 رمان بدون تبلیغ بخوانید. تا پایان شهریور فرصت ثبت نام با کمترین قیمت . برای ثبت نام به انتهای صفحه مراجعه نمایید.😍
" وقتی یه جایی میدمت قلبم مثل بمب تو سینم میکوبید که دلم میخواست اون لحظه سفت بغلت
کنم و فشارت بدم تا دردش آروم بشه ، میدونستم دوست دارم صبا اما خیلی دیر جنبیدم و اون
متین نامرد هم زرنگی کرد از دستم قاپیدت "
کنار دیوار ایستادم ، به دیوار تکیه دادم ، زمان ، مکان همه چیز از ذهنم تحلیل رفته بود، انگار تو این
دنیا نبودم که محیط پیرامونم رو درک کنم ، تو دنیای افکار و خاطرات ویرون گری بودم که داشتن
منوبه کام مرگ میکشوندن.
" پَسِت گرفتم دیگه به دنیا هم نمیدمت بهم مهلت بده جبران میکنم صبا با هم زندگیه جدیدی
میسازیم که گذشته تلخمون از تو ذهنمون بیرون بره "
" از لج تو هم که شده میرم زن فرزین میشم !
"تو غلط میکنی به جز من مال کس دیگه ای بشی تو مال خودمی مال خودمم میمونی حالا هم
آروم باش و لذت ببر "
یه عمر فاصله بود از تو به این آغوش، 《
》 بین منو تو هنوز یه ریز برف میباره
" چرا این همه آهنگ غمگین گوش میدی ، عاشقیا ، بگی عاشق کی شدی خودم میرم دستشو تو
دستت میذارم که دیگه ریخت و قیافتو اینجوری نبینم ... کیه هورام ؟ جون من بگو کیه من خودم
میرم باهاش حرف میزنم میگم داداشم عاشقت شده "
با مشت آروم رو سینه م کوبیدم ، داشتم از حال میرفتم ، زجر بود و زجر ... دوره کردن خاطرات
داشتن نابودم میکردن و دست از سرم برنمیداشتن.
" بوسه هاتم نفرت انگیزه ، حالم از خودتو آرامشت بهم میخوره .... هیش، آروم بگیر خوشکلم بذار
جفتمون از وجود هم آروم بشیم "
بی اختیار دست رو لبهام گذاشتم ، کجای بوسه هات نفرت داشت ؟ من با اون لحظه ها زنده شدم ،
جون گرفتم و تونستم زندگی کنم ... دارم از این وضع دیوونه میشم خدایا کمکم کن ... خدایا.
" نمیتونم فراموش کنم که چقدر عذاب کشیدم من تو زندگیم با برادرت کلی زجر کشیدم هورام تو
که جای من نبودی ، تو که ندیدی چه بلاهایی به سرم آورد... نگران نباش عزیزدلم من کاری میکنم
همه رو فراموش کنی بهت قول میدم خودم همه گذشتتو از ذهنت پاک کنم "
قول داد تا فراموششون کنم ، من گذشته تلخم رو با وجود خودش فراموش کردم و کاری کرد که شد
تموم زندگیم، تموم فکر و حواسم که مغزم یک لحظه هم به جز خودش به چیزهای دیگه ای فکر
نکنه... من یادم رفت گذشته م چی کشیدم اما هیچوقت نمیتونم فراموش کنم که با هورام چه
خاطرات به یاد موندنی دارم خاطراتی که هر لحظه شون نفسم رو قطع میکردن.
" اینی که داری در موردش حرف میزنی ناموسمه بیشرف حرف دهنتو بفهم، این زن مال منه مال
من، نمیذارم هیچ احدی اونو ازم دور کنه "
" مال منه ،زن منه ... من استخونای تو و هر بی سروپای دیگه ای که بخواد زندگیمو خراب کنه رو
خورد میکنم "
کنار دیدار سُر خوردم و با صدای بلندی گریه کردم ، هق زدم ، هوا گرم بود و جایی که من ایستاده
بودم خلوت بود، تنها دوتا رهگذر گذشتن که یکیشون آقای مسنی بود وقتی ازم چند تا سوال پرسید
فقط با گریه بهش نگاه کردم ،دستش رو تکون داد و رفت و من دوباره تو عالم خودم و خاطراتم فرو
رفتم.
" لعنتی تو یه امروز پیشم بودی تموم زندگیمو تغییر دادی ، من دنبال آرامشمم صباتو مگه دنبال
آرامش و زندگیت نیستی ؟ خو احمق تو کنار من آرامش داری تو با من میتونی خوش باشی"
فایل رمان با #تخفیف در کانال زیر قرار گرفت👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEVa1eTYxjJmy3IFLg
با تموم حرص و حال خرابم سیم کارت رو شکوندم و دور انداختمش ... زنی که هورام عاشقش بوده
من بودم و حالا تموم اون خاطرات تموم شده بودن و آه و حسرتشون یقه م رو سفت چسبیدن.
" اون زنی که میگی دوسش داری ،همونی که عاشقشی ، اون زن خودمم مگه نه ، همون زنی که
میگی ازدواج کرده و نمیتونی بهش برسی اون منم ، من مطمئنم که خودمم، تو عاشق منی ، تو منو
دوست داری، منو ... منو که زن برادرتم"
دلم میخواست از ته دل جیغ بزنم و بگم :
" خدایا من که تمومش کردم پس چرا تو تمومش نمیکنی ، اینارو از سرم بریز بیرون ، دارم منفجر
میشم خدا"
🔞 کانال #VIP بدون تبلیغات💦👌
برای عضویت در کانال VIP بدون تبلیغات روی لینک زیر کلیک نمایید👇👇
https://t.me/forbidden_sell/1025