ای آن که دلم دوستت میدارد، مرا بگوی:
گله را کجا به چرا خواهی برد،
به وقت نیمروز، کجا آن را خواهی آرَماند؟
تا دیگر چون آوارگان،
نزدیک گلههای رفیقانت سرگردان نگردم.
از غزل غزلها، سلیمان
عهد عتیق، جلد سوم، کتابهای حکمت
بر اساس کتاب مقدس اورشلیم
ترجمهٔ پیروز سیار
ای آن که دلم دوستت میدارد، مرا بگوی:
گله را کجا به چرا خواهی برد،
به وقت نیمروز، کجا آن را خواهی آرَماند؟
تا دیگر چون آوارگان،
نزدیک گلههای رفیقانت سرگردان نگردم.
از غزل غزلها، سلیمان
عهد عتیق، جلد سوم، کتابهای حکمت
بر اساس کتاب مقدس اورشلیم
ترجمهٔ پیروز سیار