چرا اکثر کشورهای درحالتوسعهٔ صادرکنندهٔ نفت، پس از سودبردن از بزرگترین انتقال ثروت، که تاکنون بدون جنگ رخ داده است، گرفتار زوال اقتصادی و تباهی سیاسی شدند؟ در خلال دو رونق عظیم که ظاهراً فرصت برای «سیاست بیحد و مرز» بهوجود آورد چرا دولتهای مختلف صادرکنندهٔ نفت که در بسترهای متمایز فعالیت میکنند، مسیرهای توسعهایِ مشترکی انتخاب کردند، خطسیر رشد اقتصادی مشابهی را تداوم بخشیدند و نتایج معمولاً معکوسی به بار آوردند؟ اینکه کشورهایی غیرمشابه از نظر نوع رژیم، ساختار اجتماعی، موقعیت ژئواستراتژیک، فرهنگ و وسعت مثل ونزوئلا، ایران، نیجریه، الجزایر و اندونزی خطسیر فوقالعاده مشابهی به نمایش گذاردند، حکایت از نوعی جبرگرایی فراگیر دارد. تجربهٔ این کشورها با پیشیگرفتن از استدلالی که ارائه خواهم کرد شواهدی ارائه میدهد که نوعی عامل مشترک دامنة تصمیمگیری را کاهش میدهد، به برخی تصمیمات و انواع رفتارها بیش از سایر تصمیمات و انواع رفتارها پاداش میدهد، و ترجیحات مقامات حکومتی را به گونهای شکل میدهد که مؤدی به توسعهٔ موفقیتآمیز نیست.
از کتابِ معمای فراوانی
تریلین کارل
ترجمهٔ جعفر خیرخواهان
چرا اکثر کشورهای درحالتوسعهٔ صادرکنندهٔ نفت، پس از سودبردن از بزرگترین انتقال ثروت، که تاکنون بدون جنگ رخ داده است، گرفتار زوال اقتصادی و تباهی سیاسی شدند؟ در خلال دو رونق عظیم که ظاهراً فرصت برای «سیاست بیحد و مرز» بهوجود آورد چرا دولتهای مختلف صادرکنندهٔ نفت که در بسترهای متمایز فعالیت میکنند، مسیرهای توسعهایِ مشترکی انتخاب کردند، خطسیر رشد اقتصادی مشابهی را تداوم بخشیدند و نتایج معمولاً معکوسی به بار آوردند؟ اینکه کشورهایی غیرمشابه از نظر نوع رژیم، ساختار اجتماعی، موقعیت ژئواستراتژیک، فرهنگ و وسعت مثل ونزوئلا، ایران، نیجریه، الجزایر و اندونزی خطسیر فوقالعاده مشابهی به نمایش گذاردند، حکایت از نوعی جبرگرایی فراگیر دارد. تجربهٔ این کشورها با پیشیگرفتن از استدلالی که ارائه خواهم کرد شواهدی ارائه میدهد که نوعی عامل مشترک دامنة تصمیمگیری را کاهش میدهد، به برخی تصمیمات و انواع رفتارها بیش از سایر تصمیمات و انواع رفتارها پاداش میدهد، و ترجیحات مقامات حکومتی را به گونهای شکل میدهد که مؤدی به توسعهٔ موفقیتآمیز نیست.
از کتابِ معمای فراوانی
تریلین کارل
ترجمهٔ جعفر خیرخواهان