💐 مـوج مثـبت 💐


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


🕊هدف ما تڪیه بر نڪات مثبت زندگی و ایجاد دلگرمی و #امید در دلهاست....👇

《بی تفاوت باشید!
شادی چیزی نیست جز داشتن سلامت تن و یک حافظه‌ی ضعیف... 》#آلبرت_شوایترز

مڪاتبه با ادمین‌ها:
@AMoujmosbat
@Scarlett137

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: تبادلات فرهنگی پیشرفت
🧘‍♀🧘‍♀🧘‍♀🧘‍♀🧘‍♀

لیست برترین کانال های تلگرام

‌‏≣ کد کیهانی ≣ راز اعداد تکرارشونده ( 11:11 ) ✦
@numerulogy
🔗


Репост из: {پروفایل●مشکی}
گر بگویم که تو در خونِ منی، بُهتان نیست.

جناب ابتهاج گفتن.






از عاداتى که انرژى را از بين مى‌برند، دست بکشيد تا هميشه سرحال و پرانرژى باشيد.

- به هر کارى ”بله“ نگویيد. خوب فکر کنيد و از خود بپرسيد: ”آيا واقعاً مى‌خواهم اين کار را انجام دهم؟ چقدر بايد تلاش کنم؟“ هر قدر بيشتر تمرين کنيد ”نه گفتن“ راحت‌تر مى‌شود.

- خصوصيات انسانى را در خود تقويت کنيد، نيازهاى خود را مطرح کنيد و هنگام احتياج، کمک بگيريد. شما انسانى مافوق طبيعى نيستيد و مردم واقعاً دوست دارند به شما و به يکديگر کمک کنند.

- در زندگى خود تعادل ايجاد کنيد. کار مداوم و بدون تفريح، مشکلات جسمانى و عاطفى ايجاد مى‌کند. آرامش و تفريح دو عامل افزايش انرژى هستند.

- روزانه، زمانى را براى استراحت خود اختصاص دهيد. همهٔ فعاليت‌ها را کنار بگذاريد و طعم سکوت را بچشيد.


📗 نکته‌های کوچک اما مهم


Репост из: {پروفایل●مشکی}
‏بیاین «حوصله ندارم» ، «دلم نمیخواد» ، «حال نمیکنم» و «نه» گفتن بدون رودربایستی و عذاب‌وجدان، عادی‌سازی کنیم.


کاملا اوکیه که یه وقتایی بی‌دلیل حالت بد باشه، به اطرافیانت بگی «نه حوصله ندارم»، پوستت جوش بزنه، ارتباطتو با یسریا قطع کنی، چند روز ورزش نکنی، بخوای تنها باشی و حتی اشتباه کنی تو بعضی چیزا.قرار نیست همیشه بهترین ورژن خودمون باشیم؛ آدمیم، ربات که نیستم. اینقد سخت نگیر به خودت.
یادآوری:
همه چيز التيام خواهد يافت.
بدن ات بهبودي مي يابد، قلبت شفا مي گيرد، زخم ها خوب مي شوند،ذهن ترميم مي شود و روح برميگردد.
شادماني باز خواهد گشت و دوران بد هميشگي نيست.




موفقيت نتيجه ی، تشخيص درست است.
تشخيص درست نتيجه ی، تجربه است.
تجربه نيز اغلب نتيجه ی، تشخيص نادرست است ...
اما چگونه مي توان از تشخيص نادرست پرهيز كرد؟
فقط مشورت با فرزانگان كه طبعا در اين مسير، حركت در بستری است كه انسان طعم نيكبختی را حتما می چشد...
در يك كلام !
خوشبخت، كسی است كه از ديگران عبرت گيرد
و بدبخت، كسي است كه مايه عبرت ديگران گردد.
پس تفكر، مشورت و انديشه توام با عمل در بستر تلاش، توكل، تسليم و بر پايه ی اميد، ايمان و عشق بنا می شود ...

بياييم "م" مشكلات را با كسب و افزايش عقل و دانايی برداريم ...
چرا كه عقل، يگانه چراغ راه ما در اين ظلمتكده است!


📗 لطفا گوسفند نباشيد
✍🏽 #محمود_نامنی






شکرگزار باش

وقتی تو شاکر باشی،
غیر ممکن است که منفی گرا باشی.
وقتی تو قدردان باشی،
غیر ممکن است که خرده گیر و سرزنشگر باشی.
وقتی تو شاکر باشی،
امکان ندارد دچارِ احساسِ اندوه یا هر نوع احساس منفی دیگری بشوی.
خبر خوش این است که اگر فعلاً در زندگی‌ات وضعیتی منفی داری، با شکرگزاری مدت زمانِ زیادی طول نمیکشد که اوضاع دگرگون شود.
وضعیت های منفی در یک چشم به هم زدن، مثل یک افسون، محو میشود


Репост из: {پروفایل●مشکی}
يه وقتى كه عصبانى نبودى از منبر بلند و جاى رفيعى كه توى ذهنت نشونده بوديش بيارش پايين، بعد نگاه ميكنى و ميبينى انگار ديگه چيز زياد مهمى باقى نميمونه كه درگيرش باشى...
رهاش کن بره.






غُل‌های خورشت روی اجاق. عطرِ برنجی که تازه به دَم افتاده و دارد وجب به وجب خانه را طی می‌کند تا از عطرِ خورشت پیشی بگیرد. میز چوبی و ساده‌ی دو نفره، نزدیک پنجره‌ای که روی نوک انگشتانِ پا هم که باشی از آدم بلندتر است. پرده‌ای که سفید است و ساده، همچون دلت، لَخت و طولانی بندش کرده‌ام به سقف تا بادِ توی خانه دویده از پنجره‌ی بالابلندمان، به رقص بکشاندش. همچون منی که روی فرش قرمز و قشقایی خانه، لَخت و رها، می‌رقصم و می‌چرخم، به فاصله‌ی یک دست از تویی که بعد از چرخش سوم مرا با سرانگشتانت می‌گیری و بند می‌کنی به تنت. می‌خندی. صدایت توی گوشم غَلت می‌زند و از اینکه خانه مسلط است به عشق حبّه حبّه قند در دلم آب می‌شود. عزیزِ دل‌پذیرِ من؛ قصدم این است تا همیشه همین‌قدر با جزئیات بگویم دوستت دارم.

#مریم_قهرمانلو






با خودم فکر میکنم، زندگی همین بود؛
زندگی دقیقا همون لحظه ای بود که تصمیم گرفتم کلاس آخرم رو شرکت نکنم و برم از دکه کتاب فروشی دانشکده کتاب بگیرم و با فروشنده راجع به کتابهای مختلف صحبت کنم.دقیقا همون لحظه که کلاه بافتنیم رو کشیدم روی سرم و از دانشکده بیرون زدم و با گربه ی دانشکده بازی کردم ، اون لحظه من نه حسرت اتفاقات گذشته رو می‌خوردم و نه مضطرب اتفاقات آینده بودم.
زندگی دقیقا همون لحظه ای بود که وارد خونه شدم و بوی قرمه سبزی خورد به صورتم و بابا با لحن بچگونه ازم استقبال کرد.
زندگی همون قرمه سبزی خوشمزه مامان بود.
زندگی دیگه چی باید باشه که من راضی باشم؟!
من توی تک تک اون لحظات غرق زمان حال بودم و این خودش بزرگترین خوشبختیه.



Показано 20 последних публикаций.