#شهادت_ثالثه { 6}
دیدگاه اهل بیت علیهم السلام در مورد شهادت ثالثه
دیدگاه معصوم علیه السلام از قول و فعل و تقریر او به دست میآید؛منابع و مدارک شرعی شیعه قول و فعل تقرير معصوم است
آیت الله بروجردی در کتاب تفسیر الصراط المستقیم میگوید
على حجّية قوله وفعله وتقريره
قول، فعل و تقریر پیغمبر برای ما حجت است
نام کتاب : تفسير الصراط المستقيم نویسنده : السيد حسين البروجردي جلد : 5 صفحه : 381
https://ito.lib.eshia.ir/81583/5/381
مقصود از سنت قول معصوم علیهم السلام میباشد
المراد بالسنۀ هو قول الحجه أو فعله أو تقریره... أن السنه فی الاصطلاح عبارۀ عن نفس قول الحجه أو فعله أو تقریره
قول حجت خدا که اعم از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام است، قول، فعل، تقریر، حجت است،.. سنت در اصطلاح من شیعه عبارت است از قول، فعل، تقریر، حجت خداست
نام کتاب : فرائد الأصول نویسنده : الشيخ الأنصاري جلد : 1 صفحه : 363
https://ito.lib.eshia.ir/80179/1/363
قول معصوم علیه السلام همان حدیث اوست که به کار استنباط احکام میآید، و فعل معصوم علیه السلام که دلالت صامتی دارد نشانه مباح بودنِ آن کار است و ترکِ وی، حکایتگر آن است که آن فعل، واجب نمی باشد.سکوت معصوم علیه السلام در برابر فعلی که دیگران انجام میدهند، به معنای امضای کار آنهاست؛ چراکه معصوم علیه السلام دربرابرآنچه برخلافِ شریعت است، ساکت نمی ماند و از آنجاکه امانت دار تعالیم نبوت است و پاسدار و امین دین به شمار میرود، نمی تواند از رفتار و عملکردی که خواست خدای بزرگ را نادیده انگارد، چشم پوشد و در برابر آن، بی تفاوت بماند.
امام علیه السلام حجتِ خدا در روی زمین است و عملکرد او به احکام دین اعتبار میبخشد. در زمان غیبت، امام علیه السلام میتواند احکام دین را به وسیلۀ نایبان خویش یعنی فقها که امنای دین بر حلال و حرام الهی اند و بندگان صالح و دیگر طُرُق صحیح، به مردم برساند و این گونه کسان، همواره در گیتی هستند تا نارواها و پلشتیها را از چهرۀ دین بزدایند و اجازه ندهند تحریفها و زیاده و کمها در دین راه یابد و آن را از معارفِ ناب تهی سازد و مردم را به بیراهه کشاند.
از امام علیه السلام روایت شده که فرمود:
إنّ فینا أهلَ البیت فی کلِّ خَلَفٍ عُدولاً یَنْفون عنه تحریفَ الغالین، وانتحالَ المُبطلین، وتأویلَ الجاهلین؛
در ما خاندان، در هر نسلی، عادلانی هستند که از دین، تحریفهای اهل غلو را میسترد، و نسبتهای اهل باطل را نفی میکند و تأویلِ جاهلان را هیچ و پوچ میسازد.
نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 32
https://lib.eshia.ir/11005/1/32
می دانیم که علمای امامیه، همه اجماع دارند بر اینکه بانگ شهادت سوم، از بابِ مطلقِ قصدِ قربت و به عنوانِ ذکری محبوب (و نه جزء اذان) در اذان جایز است. شیعیان در طول قرنها به آن بانگ زده اند و این کار تا عصر ائمه علیهم السلام و حتی پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه داشته است؛ چرا که فقرۀ حَیَّ عَلَی خیر العمل را با تفسیر آن بیان میداشتند و این ندا را که محمد و علی علیهماالسلام بهترین آدمیان اند،پس از این جمله، آهسته یا بلند، بر زبان میآوردند.
از طرفی هم روایت داریم که امام صادق علیه السلام فرمودند
إنَّ اللّهَ لا یَدَعُ الأرضَ إلّا وفیها عالمٌ یَعْلَمُ الزیادةَ والنُّقصانَ؛ فإذا زادَ المؤمنون شیئاً رَدَّهم، وإذا نَقَصُوا أکمَلَهُ لهم، فقال: خُذُوه کاملاً!ولولا ذلک، لَالْتَبَسَ عَلَی المؤمنین أَمْرَهم، ولم یُفَرِّق بینَ الحقّ والباطل؛
همانا خدا زمین را رها نمی سازد مگر اینکه در آن عالمی هست که زیادت و نقصان را میداند؛ آن گاه که مؤمنان چیزی را (در دین) بیفزایند آنان را باز میگرداند، و هنگامی که امری را ناقص آورند برایشان کامل میسازد و میگوید: به طور کامل آن را به جا آورید! اگر چنین نبود، امر مؤمنان بر آنها مشتبه میشد و حق و باطل از هم تمایز نمی یافت.
نام کتاب : معجم الأحاديث المعتبرة نویسنده : المحسني، الشيخ محمد آصف جلد : 2 صفحه : 24
https://lib.eshia.ir/11775/2/24
لذا هیچ مدرک و شاهدی را نمی توان یافت که معصوم علیه السلام به نحوی از آن بازداشته باشد، و این خود به معنای جواز این کار، از سوی امام است؛ چرا که اگر بدعت و حرام میبود، امام علیه السلام از طریق وکلای صالح خود فقهای پارسا بر این کار هشدار میداد و از آن باز میداشت.پس میتوان از سکوت امام علیه السلام در برابر بانگ بر شهادت به ولایت، رضایت او را به دست آورد و این کار را در اذان، جایز شمرد. پس نه از سوی معصوم و نه از سوی فقهای صالح گفته نشده این عمل بدعت است و یا منعی از سوی اینها وارد شده باشد.
دیدگاه اهل بیت علیهم السلام در مورد شهادت ثالثه
دیدگاه معصوم علیه السلام از قول و فعل و تقریر او به دست میآید؛منابع و مدارک شرعی شیعه قول و فعل تقرير معصوم است
آیت الله بروجردی در کتاب تفسیر الصراط المستقیم میگوید
على حجّية قوله وفعله وتقريره
قول، فعل و تقریر پیغمبر برای ما حجت است
نام کتاب : تفسير الصراط المستقيم نویسنده : السيد حسين البروجردي جلد : 5 صفحه : 381
https://ito.lib.eshia.ir/81583/5/381
مقصود از سنت قول معصوم علیهم السلام میباشد
المراد بالسنۀ هو قول الحجه أو فعله أو تقریره... أن السنه فی الاصطلاح عبارۀ عن نفس قول الحجه أو فعله أو تقریره
قول حجت خدا که اعم از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام است، قول، فعل، تقریر، حجت است،.. سنت در اصطلاح من شیعه عبارت است از قول، فعل، تقریر، حجت خداست
نام کتاب : فرائد الأصول نویسنده : الشيخ الأنصاري جلد : 1 صفحه : 363
https://ito.lib.eshia.ir/80179/1/363
قول معصوم علیه السلام همان حدیث اوست که به کار استنباط احکام میآید، و فعل معصوم علیه السلام که دلالت صامتی دارد نشانه مباح بودنِ آن کار است و ترکِ وی، حکایتگر آن است که آن فعل، واجب نمی باشد.سکوت معصوم علیه السلام در برابر فعلی که دیگران انجام میدهند، به معنای امضای کار آنهاست؛ چراکه معصوم علیه السلام دربرابرآنچه برخلافِ شریعت است، ساکت نمی ماند و از آنجاکه امانت دار تعالیم نبوت است و پاسدار و امین دین به شمار میرود، نمی تواند از رفتار و عملکردی که خواست خدای بزرگ را نادیده انگارد، چشم پوشد و در برابر آن، بی تفاوت بماند.
امام علیه السلام حجتِ خدا در روی زمین است و عملکرد او به احکام دین اعتبار میبخشد. در زمان غیبت، امام علیه السلام میتواند احکام دین را به وسیلۀ نایبان خویش یعنی فقها که امنای دین بر حلال و حرام الهی اند و بندگان صالح و دیگر طُرُق صحیح، به مردم برساند و این گونه کسان، همواره در گیتی هستند تا نارواها و پلشتیها را از چهرۀ دین بزدایند و اجازه ندهند تحریفها و زیاده و کمها در دین راه یابد و آن را از معارفِ ناب تهی سازد و مردم را به بیراهه کشاند.
از امام علیه السلام روایت شده که فرمود:
إنّ فینا أهلَ البیت فی کلِّ خَلَفٍ عُدولاً یَنْفون عنه تحریفَ الغالین، وانتحالَ المُبطلین، وتأویلَ الجاهلین؛
در ما خاندان، در هر نسلی، عادلانی هستند که از دین، تحریفهای اهل غلو را میسترد، و نسبتهای اهل باطل را نفی میکند و تأویلِ جاهلان را هیچ و پوچ میسازد.
نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 32
https://lib.eshia.ir/11005/1/32
می دانیم که علمای امامیه، همه اجماع دارند بر اینکه بانگ شهادت سوم، از بابِ مطلقِ قصدِ قربت و به عنوانِ ذکری محبوب (و نه جزء اذان) در اذان جایز است. شیعیان در طول قرنها به آن بانگ زده اند و این کار تا عصر ائمه علیهم السلام و حتی پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه داشته است؛ چرا که فقرۀ حَیَّ عَلَی خیر العمل را با تفسیر آن بیان میداشتند و این ندا را که محمد و علی علیهماالسلام بهترین آدمیان اند،پس از این جمله، آهسته یا بلند، بر زبان میآوردند.
از طرفی هم روایت داریم که امام صادق علیه السلام فرمودند
إنَّ اللّهَ لا یَدَعُ الأرضَ إلّا وفیها عالمٌ یَعْلَمُ الزیادةَ والنُّقصانَ؛ فإذا زادَ المؤمنون شیئاً رَدَّهم، وإذا نَقَصُوا أکمَلَهُ لهم، فقال: خُذُوه کاملاً!ولولا ذلک، لَالْتَبَسَ عَلَی المؤمنین أَمْرَهم، ولم یُفَرِّق بینَ الحقّ والباطل؛
همانا خدا زمین را رها نمی سازد مگر اینکه در آن عالمی هست که زیادت و نقصان را میداند؛ آن گاه که مؤمنان چیزی را (در دین) بیفزایند آنان را باز میگرداند، و هنگامی که امری را ناقص آورند برایشان کامل میسازد و میگوید: به طور کامل آن را به جا آورید! اگر چنین نبود، امر مؤمنان بر آنها مشتبه میشد و حق و باطل از هم تمایز نمی یافت.
نام کتاب : معجم الأحاديث المعتبرة نویسنده : المحسني، الشيخ محمد آصف جلد : 2 صفحه : 24
https://lib.eshia.ir/11775/2/24
لذا هیچ مدرک و شاهدی را نمی توان یافت که معصوم علیه السلام به نحوی از آن بازداشته باشد، و این خود به معنای جواز این کار، از سوی امام است؛ چرا که اگر بدعت و حرام میبود، امام علیه السلام از طریق وکلای صالح خود فقهای پارسا بر این کار هشدار میداد و از آن باز میداشت.پس میتوان از سکوت امام علیه السلام در برابر بانگ بر شهادت به ولایت، رضایت او را به دست آورد و این کار را در اذان، جایز شمرد. پس نه از سوی معصوم و نه از سوی فقهای صالح گفته نشده این عمل بدعت است و یا منعی از سوی اینها وارد شده باشد.