در حالی که طیف های مختلف فلسطینی، اعم از تشکیلات خودگردان، حماس، جهاد اسلامی فلسطین و ساکنان غزه این طرح را به شدت رد کرده اند، به نظر میرسد ترامپ مطمئن است که فلسطینی ها غزه را ترک می کنند. اما شواهد حاکی از آن است که اکثریت قریب به اتفاق فلسطینی ها تمایلی به ترک غزه ندارند. ۷۷ سال تجربه تاریخی غم انگیز، درس مهمی به همه فلسطینی ها داده که اگر سرزمین خود را ترک کنند، هرگز اجازه بازگشت نخواهند داشت. شاهد این مدعا بازگشت فوری بیش از پانصدهزار فلسطینی که در طول جنگ به جنوب آواره شده بودند، به شمال غزه، که گویی ترامپ این جمعیت عظیم و امیدوار را ندیده است! به علاوه اگر ساکنان غزهمجبور به نقل مکان شوند، ترجیح می دهند به خانه های خود در ۵۰۰ شهر و روستا در سرزمین های اشغالی سال ۱۹۴۸ یا اسرائیل امروزی بروند که از آنجا خود یا خانواده هایشان بیرون رانده شدند.
بعلاوه، مصر و اردن هم با هرگونه تلاش برای جابجایی اجباری فلسطینی ها مخالف هستند. این دو کشور قبلاً طرح های مشابه را به دلیل تأثیر مستقیم شان بر امنیت و ثبات داخلی خود، تشدید بحران های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رد کرده بودند. اردن به جز نگرانی امنیتی و سیاسی، نگرانی موجودیتی نیز دارد. مصر، اردن، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، تشکیلات خودگردان فلسطین و اتحادیه عرب هم در اول فوریه در بیانیه مشترکی «با [هر گونه تلاش] برای به خطر انداختن حقوق مسلم فلسطینیان، چه از طریق فعالیت های شهرک سازی، یا تخلیه یا الحاق زمین یا از طریق تخلیه زمین از صاحبان آن» مخالفت کردند. ولی به نظر می رسد ترامپ مطمئن است به رغم مواضع مخالف مصر و اردن و بیانیه مشترک اعراب، کشورهای مصر و اردن فلسطینیهای آواره را میپذیرند. به گفته او «آنها این کار را خواهند کرد. انجام خواهند داد. آنها این کار را خواهند کرد .ما کارهای زیادی برای آنها انجام می دهیم، و آنها این کار را خواهند کرد.» و اگر نپذیرند؟ مطمئن است که می تواند با ابزارهایی که در اختیار دارد، نظر آنها را تغییر دهد. انتقال دو میلیون فلسطینی به مصر و اردن، میتواند موجب تغییرات مهمی شود. آیا ترامپ معامله گر محاسبه سود و زیان مالکیت غزه و اخراج اهل آن، مقابل از دست دادن مصر و اردن را کرده است؟
گفته می شود استراتژی ترامپ برای چانه زنی «اول ضربه بزن، سپس مذاکره کن» است و در مذاکره هم فقط به قانون «فشار حداکثری» پایبند است! این استراتژی را هم در دور اول ریاست جمهوری او مشاهده کردیم و هم در یک ماهی که از دور دوم او گذشته و آخرین اقدامش تحریم دیوان بین المللی کیفری بود.
طرح ترامپ برای کوچاندن اجباری فلسطینیان ساکن نوار غزه به مصر و اردن، واکنش های گسترده ای برانگیخته است. این طرح، نه فقط تهدید فلسطینیان غزه است، بلکه بخشی از طرح بزرگتری است که بعد از آواره کردن مردم غزه، سراغ کرانه باختری و سرزمین های اشغالی سال ۱۹۴۸ خواهد رفت و کشورهای دیگر منطقه نیز از ترکش های این پروژه بی نصیب نخواهند بود.
تاریخ ۷۷ ساله اشغال فلسطین شاهد تلاش های متعدد اسرائیل با کمک و پشتیبانی حامیان غربی برای اخراج یا کوچاندن فلسطینیان به بهانه های امنیتی به خارج از سرزمین خود برای ایجاد تغییرات جمعیتی و تامبن منافع استراتژیک خود بوده است. در جریان جنگ اخیر غزه، تلاش های اسرائیل برای کوچاندن فلسطبنبان تشدید شد. اسرائیل به بمباران شدید متوسل شد تا مردم را مجبور به ترک منطقه خود و حرکت به سمت جنوب کند. تلاش های اسرائیل برای اخراج فلسطینیان، علیرغم شدت بالای خشونت به دلیل مقاومت فلسطینی ها و اصرار بر حفظ سرزمینشان موفق نبود.
طرح ترامپ ناقض اصول مختلف قوانین بینالمللی است. جابجایی اجباری فلسطینی ها هم مصداق پاکسازی قومی و هم ادامه رفتار نسل کشی است. طرح ترامپ در راستای اهداف اسرائیل جهت اخراج فلسطینی ها و بخشی از تلاشهای گستردهتر برای از بین بردن حق قانونی فلسطینیها جهت تعیین سرنوشت، از مصادیق بارز «پاکسازی قومی» و جنایت جنگی است. باریکه غزه توسط سازمان ملل متحد و دیوان بین المللی دادگستری، به عنوان بخشی از سرزمین های فلسطینی تحت اشغال نظامی اسرائیل به رسمیت شناخته شده است. حقوق بین الملل تصرف قلمرو با زور را که به عنوان یک اقدام تجاوزکارانه تعریف می شود، ممنوع می کند. در بند ۴ مادهٔ ۲ منشور ملل متحد آمده: «اعضای سازمان ملل متحد در روابط بینالمللی خود از تهدید یا توسل به زور علیه تمامیت ارضی، استقلال سیاسی هر کشور یا هر گونه رفتاری که با اهداف ملل متحد مطابقت ندارد خودداری خواهند نمود.» حق تعیین سرنوشت یک حق بشری پایه و اساس سایر حقوق بشری است و همه کشورها باید به آن احترام بگذارند و از آن حمایت کنند. همچنین، قطعنامه های سازمان ملل مانند قطعنامه ۲۴۲ (۱۹۶۷) و قطعنامه ۱۹۴ (۱۹۴۸) با تصاحب اراضی با زور مخالف و تضمین حق بازگشت آوارگان فلسطینی به فلسطین را تاکید می کند
بعلاوه، مصر و اردن هم با هرگونه تلاش برای جابجایی اجباری فلسطینی ها مخالف هستند. این دو کشور قبلاً طرح های مشابه را به دلیل تأثیر مستقیم شان بر امنیت و ثبات داخلی خود، تشدید بحران های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رد کرده بودند. اردن به جز نگرانی امنیتی و سیاسی، نگرانی موجودیتی نیز دارد. مصر، اردن، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، تشکیلات خودگردان فلسطین و اتحادیه عرب هم در اول فوریه در بیانیه مشترکی «با [هر گونه تلاش] برای به خطر انداختن حقوق مسلم فلسطینیان، چه از طریق فعالیت های شهرک سازی، یا تخلیه یا الحاق زمین یا از طریق تخلیه زمین از صاحبان آن» مخالفت کردند. ولی به نظر می رسد ترامپ مطمئن است به رغم مواضع مخالف مصر و اردن و بیانیه مشترک اعراب، کشورهای مصر و اردن فلسطینیهای آواره را میپذیرند. به گفته او «آنها این کار را خواهند کرد. انجام خواهند داد. آنها این کار را خواهند کرد .ما کارهای زیادی برای آنها انجام می دهیم، و آنها این کار را خواهند کرد.» و اگر نپذیرند؟ مطمئن است که می تواند با ابزارهایی که در اختیار دارد، نظر آنها را تغییر دهد. انتقال دو میلیون فلسطینی به مصر و اردن، میتواند موجب تغییرات مهمی شود. آیا ترامپ معامله گر محاسبه سود و زیان مالکیت غزه و اخراج اهل آن، مقابل از دست دادن مصر و اردن را کرده است؟
گفته می شود استراتژی ترامپ برای چانه زنی «اول ضربه بزن، سپس مذاکره کن» است و در مذاکره هم فقط به قانون «فشار حداکثری» پایبند است! این استراتژی را هم در دور اول ریاست جمهوری او مشاهده کردیم و هم در یک ماهی که از دور دوم او گذشته و آخرین اقدامش تحریم دیوان بین المللی کیفری بود.
طرح ترامپ برای کوچاندن اجباری فلسطینیان ساکن نوار غزه به مصر و اردن، واکنش های گسترده ای برانگیخته است. این طرح، نه فقط تهدید فلسطینیان غزه است، بلکه بخشی از طرح بزرگتری است که بعد از آواره کردن مردم غزه، سراغ کرانه باختری و سرزمین های اشغالی سال ۱۹۴۸ خواهد رفت و کشورهای دیگر منطقه نیز از ترکش های این پروژه بی نصیب نخواهند بود.
تاریخ ۷۷ ساله اشغال فلسطین شاهد تلاش های متعدد اسرائیل با کمک و پشتیبانی حامیان غربی برای اخراج یا کوچاندن فلسطینیان به بهانه های امنیتی به خارج از سرزمین خود برای ایجاد تغییرات جمعیتی و تامبن منافع استراتژیک خود بوده است. در جریان جنگ اخیر غزه، تلاش های اسرائیل برای کوچاندن فلسطبنبان تشدید شد. اسرائیل به بمباران شدید متوسل شد تا مردم را مجبور به ترک منطقه خود و حرکت به سمت جنوب کند. تلاش های اسرائیل برای اخراج فلسطینیان، علیرغم شدت بالای خشونت به دلیل مقاومت فلسطینی ها و اصرار بر حفظ سرزمینشان موفق نبود.
طرح ترامپ ناقض اصول مختلف قوانین بینالمللی است. جابجایی اجباری فلسطینی ها هم مصداق پاکسازی قومی و هم ادامه رفتار نسل کشی است. طرح ترامپ در راستای اهداف اسرائیل جهت اخراج فلسطینی ها و بخشی از تلاشهای گستردهتر برای از بین بردن حق قانونی فلسطینیها جهت تعیین سرنوشت، از مصادیق بارز «پاکسازی قومی» و جنایت جنگی است. باریکه غزه توسط سازمان ملل متحد و دیوان بین المللی دادگستری، به عنوان بخشی از سرزمین های فلسطینی تحت اشغال نظامی اسرائیل به رسمیت شناخته شده است. حقوق بین الملل تصرف قلمرو با زور را که به عنوان یک اقدام تجاوزکارانه تعریف می شود، ممنوع می کند. در بند ۴ مادهٔ ۲ منشور ملل متحد آمده: «اعضای سازمان ملل متحد در روابط بینالمللی خود از تهدید یا توسل به زور علیه تمامیت ارضی، استقلال سیاسی هر کشور یا هر گونه رفتاری که با اهداف ملل متحد مطابقت ندارد خودداری خواهند نمود.» حق تعیین سرنوشت یک حق بشری پایه و اساس سایر حقوق بشری است و همه کشورها باید به آن احترام بگذارند و از آن حمایت کنند. همچنین، قطعنامه های سازمان ملل مانند قطعنامه ۲۴۲ (۱۹۶۷) و قطعنامه ۱۹۴ (۱۹۴۸) با تصاحب اراضی با زور مخالف و تضمین حق بازگشت آوارگان فلسطینی به فلسطین را تاکید می کند