به این ترتیب گام دوم نیز شکست خورد و راهبرد آنها به جای اینکه به شکاف در ایران بیفزاید و رویارویی سیاسی و اجتماعی را تشدید کند، عملا به متحد شدن کشور حول نظر رهبری انجامید. اینکه با وجود این حجم از مشکلات اقتصادی، در زمانی چنین کوتاه، همسویی قابل توجه سیاسی و اجتماعی در ایران آن هم بر سر یک مسئله عمیقا چالش برانگیز رخ می دهد، از دید من، به معنای آن است که ایران بازی راهبردی در مقابل ترامپ را تا اینجا برده است. اگر خردمندی در تیم ترامپ وجود داشته باشد تحولات همین چند روز کافی است تا دریابند که ارزیابی هایی که صهیونیست ها به آنها می دهند و راه هایی که پیش پای آنها می گذارند، بیشتر عملیات روانی است تا تحلیل، و دام است تا راه حل.
اکنون ترامپ باید تصمیم بگیرد که چه می خواهد بکند. اگر هدف او سخت تر کردن مواضع ایران و رویارویی با آن است، راه همین است که می رود. کسی در ایران برای قاتل خویش سوت و کف نخواهد زد. اما اگر در پی آن است که آنطور که ادعا می کند تنش با ایران را تشدید نکند و نهایتا راه حلی بیابد، نخستین گام این است که از «اسراییلیزه شدن سیاست امریکا درباره ایران» جلوگیری کند و محاسباتی را که به عنوان «اطلاعات ارزیابی شده» به او ارائه کرده اند، به روز رسانی نماید. تصور ایران ضعیف و متفرق، دامی است که اسراییلی ها پیش روی دولت ترامپ پهن کرده اند و تحولات همین یک هفته کافی است که ماهیت این دام آشکار شده باشد.
از این سو، در ایران، ما نباید گام اول را گام آخر تصور کنیم. اینکه با امریکا مذاکره نمی کنیم و باور نداریم که چنین مذاکره ای راه حل مشکلات اقتصادی است، گام اول است نه گام آخر. مردم می پرسند -وحق دارند بپرسند- که آن راه حل داخلی که قرار است مشکلات را حل کند، کجاست، چه کسی یا کسانی مسئولیت آن را به عهده دارند و تا چه حد با جدیت در حال پیگیری است؟ همانطور که مذاکره با امریکا مشکل ایران را حل نمی کند، نفی مذاکره با امریکا نیز نقطه ای نیست که قرار باشد کشور در آن متوقف شود. بلافاصله باید وارد قدم بعدی شد و آن چیزی نیست جز نشان دادن اراده ای قاطع و مصمم برای حل مشکلات مردم است بی آنکه به کسی مانند ترامپ امید بسته شده باشد.
بی تعارف، اکنون چنین اراده قاطع و مصممی دیده نمی شود. مطالبه رهبر انقلاب از مسئولان به اینکه با امریکا مذاکره نکنند خلاصه نمی شود، بلکه ایشان در همه این سال ها نخستین مطالبه گر و مدعی آن بوده اند که باید گام هایی اساسی به نفع مردم برداشته شود و بخش مهم امکان ها و اختیارات خویش را برای تسهیل این موضوع به دولت ها واگذار کرده اند.
همانقدر که در سمت دشمن تلاش برای «تغییر محاسبه» لازم است، در سمت مسولان در ایران نیز تلاش برای «تغییر الگوی حکمرانی» ضروری است. این دو یک باید در یک بسته مکمل کنار هم قرار بگیرد تا بتواند گامی به جلو برداشت. اگر چنین شود می توان از دل تهدید فعلی فرصتی بیرون کشید والا تضمینی نیست که چالش ها بیشتر نشود و بر تهدیدها نیفزاید.
@mahdi_mohammadi61
اکنون ترامپ باید تصمیم بگیرد که چه می خواهد بکند. اگر هدف او سخت تر کردن مواضع ایران و رویارویی با آن است، راه همین است که می رود. کسی در ایران برای قاتل خویش سوت و کف نخواهد زد. اما اگر در پی آن است که آنطور که ادعا می کند تنش با ایران را تشدید نکند و نهایتا راه حلی بیابد، نخستین گام این است که از «اسراییلیزه شدن سیاست امریکا درباره ایران» جلوگیری کند و محاسباتی را که به عنوان «اطلاعات ارزیابی شده» به او ارائه کرده اند، به روز رسانی نماید. تصور ایران ضعیف و متفرق، دامی است که اسراییلی ها پیش روی دولت ترامپ پهن کرده اند و تحولات همین یک هفته کافی است که ماهیت این دام آشکار شده باشد.
از این سو، در ایران، ما نباید گام اول را گام آخر تصور کنیم. اینکه با امریکا مذاکره نمی کنیم و باور نداریم که چنین مذاکره ای راه حل مشکلات اقتصادی است، گام اول است نه گام آخر. مردم می پرسند -وحق دارند بپرسند- که آن راه حل داخلی که قرار است مشکلات را حل کند، کجاست، چه کسی یا کسانی مسئولیت آن را به عهده دارند و تا چه حد با جدیت در حال پیگیری است؟ همانطور که مذاکره با امریکا مشکل ایران را حل نمی کند، نفی مذاکره با امریکا نیز نقطه ای نیست که قرار باشد کشور در آن متوقف شود. بلافاصله باید وارد قدم بعدی شد و آن چیزی نیست جز نشان دادن اراده ای قاطع و مصمم برای حل مشکلات مردم است بی آنکه به کسی مانند ترامپ امید بسته شده باشد.
بی تعارف، اکنون چنین اراده قاطع و مصممی دیده نمی شود. مطالبه رهبر انقلاب از مسئولان به اینکه با امریکا مذاکره نکنند خلاصه نمی شود، بلکه ایشان در همه این سال ها نخستین مطالبه گر و مدعی آن بوده اند که باید گام هایی اساسی به نفع مردم برداشته شود و بخش مهم امکان ها و اختیارات خویش را برای تسهیل این موضوع به دولت ها واگذار کرده اند.
همانقدر که در سمت دشمن تلاش برای «تغییر محاسبه» لازم است، در سمت مسولان در ایران نیز تلاش برای «تغییر الگوی حکمرانی» ضروری است. این دو یک باید در یک بسته مکمل کنار هم قرار بگیرد تا بتواند گامی به جلو برداشت. اگر چنین شود می توان از دل تهدید فعلی فرصتی بیرون کشید والا تضمینی نیست که چالش ها بیشتر نشود و بر تهدیدها نیفزاید.
@mahdi_mohammadi61