در حال دیدن یک سریال آمریکایی به نام «یلو استون» هستم.
یکی دو فصل از آن را دست و پا شکسته نگاه کردم؛ تا اینجا موضوع در مورد یک مرد ملاک گاوچران و سرسخت آمریکایی است که منطقهای بسیار بزرگ به نام «یلو استون» متعلق به اوست و در دشتها و تپههای آن گاوهایش را توسط گاوچرانهایش میچراند.
حال نکته اینجاست که این مرد سرسخت که به املاک پدریاش تعصب دارد به هیچ وجه زیر بار مقامات سیاسی و شهرداری و فرمانداری برای فروش بخشی اراضی برای توسعه شهر نمیرود تا اینکه یک سرمایهدار سرخپوست (با انگیزه سودجویی و با چاشنی گرفتن انتقام اجدادش از غاصبان سرزمینهای سرخپوستها) برای این مرد نقشه میکشد که با ساخت کازینو و هتل در اطراف منطقه یلو استون، قیمت زمینهای آن را بالا ببرد و در نتیجه با افرایش قیمت زمین، مقدار مالیات افزایش یابد طوری که پرداخت این مقدار مالیات از توان خانواده مرد گاوچران خارج شود و او به ناچار زمینهایش را واگذار کند. (برداشت من از داستان تا اینجایی که دیدم)
حال غرضم از بیان این داستان، نکته جالب توجه مستتر در آن برای ما ایرانیان است و آن اینکه در آمریکا و مهد و نماد سرمایهداری مدرن، اگرچه مالکیت بسیار محترم است اما متناسب با ارزش دارایی و زمین بر آن مالیات میبندند.
این نکته از آن جهت برای ما شگفتآور است که در کشور ما که یکی از غیرآزادترین اقتصادهای دنیا را دارد و از لحاظ قیمتگذاری دستوری، تنه به کمونیسم استالینیستی میزند، هیچ مالیاتی از ملک و سرمایه گرفته نمیشود و اگر کسی در جریان سیاستهایی همچون قیمتگذاری دستوری و میزان حضور و دخالت دولت در بازار قرار نداشت، گمان میبرد ایران مهد سرمایهداری و احترام به مالکیت است که حتی یک ریال مالیات از املاک و داراییها گرفته نمیشود!
میخواهم بگویم این اقتصاد نه کمونیستی است و نه سرمایهداری. این یک «اقتصاد مافیایی» بسیار هار و حریص است که هیچ حد و مرزی ندارد و من به همه کسانی که جزو این مافیا نیستند اما گمان میبرند که از کنار آنها میخورند و از مناسبات آن سود میبرند، هشدار میدهم آنها بالاخره سراغ شما خواهند آمد و تک تک شما را هم خواهند بلعید.
این اقتصادی است که عدهای در آن از طریق بانکهایشان هر چقدر که عشقشان بکشد برلی خودشان پول چاپ میکنند و با آن بنگاه صنعتی و تجاری و خدماتی میزنند و این بنگاهها را با انرژی و ارز و منابع معدنی ارزان میچرخانند و برای داراییهای حاصله یک ریال هم مالیات نمیدهند.
خیلی سادهاش میشود اینکه عدهای به خانه شما هجوم آوردهاند و به ناموستان تجاوز میکنند اما حتی پول کاندوم را هم از جیب نمیدهند زیرا از کشوی خانه خودتان برداشتهاند.
یکی دو فصل از آن را دست و پا شکسته نگاه کردم؛ تا اینجا موضوع در مورد یک مرد ملاک گاوچران و سرسخت آمریکایی است که منطقهای بسیار بزرگ به نام «یلو استون» متعلق به اوست و در دشتها و تپههای آن گاوهایش را توسط گاوچرانهایش میچراند.
حال نکته اینجاست که این مرد سرسخت که به املاک پدریاش تعصب دارد به هیچ وجه زیر بار مقامات سیاسی و شهرداری و فرمانداری برای فروش بخشی اراضی برای توسعه شهر نمیرود تا اینکه یک سرمایهدار سرخپوست (با انگیزه سودجویی و با چاشنی گرفتن انتقام اجدادش از غاصبان سرزمینهای سرخپوستها) برای این مرد نقشه میکشد که با ساخت کازینو و هتل در اطراف منطقه یلو استون، قیمت زمینهای آن را بالا ببرد و در نتیجه با افرایش قیمت زمین، مقدار مالیات افزایش یابد طوری که پرداخت این مقدار مالیات از توان خانواده مرد گاوچران خارج شود و او به ناچار زمینهایش را واگذار کند. (برداشت من از داستان تا اینجایی که دیدم)
حال غرضم از بیان این داستان، نکته جالب توجه مستتر در آن برای ما ایرانیان است و آن اینکه در آمریکا و مهد و نماد سرمایهداری مدرن، اگرچه مالکیت بسیار محترم است اما متناسب با ارزش دارایی و زمین بر آن مالیات میبندند.
این نکته از آن جهت برای ما شگفتآور است که در کشور ما که یکی از غیرآزادترین اقتصادهای دنیا را دارد و از لحاظ قیمتگذاری دستوری، تنه به کمونیسم استالینیستی میزند، هیچ مالیاتی از ملک و سرمایه گرفته نمیشود و اگر کسی در جریان سیاستهایی همچون قیمتگذاری دستوری و میزان حضور و دخالت دولت در بازار قرار نداشت، گمان میبرد ایران مهد سرمایهداری و احترام به مالکیت است که حتی یک ریال مالیات از املاک و داراییها گرفته نمیشود!
میخواهم بگویم این اقتصاد نه کمونیستی است و نه سرمایهداری. این یک «اقتصاد مافیایی» بسیار هار و حریص است که هیچ حد و مرزی ندارد و من به همه کسانی که جزو این مافیا نیستند اما گمان میبرند که از کنار آنها میخورند و از مناسبات آن سود میبرند، هشدار میدهم آنها بالاخره سراغ شما خواهند آمد و تک تک شما را هم خواهند بلعید.
این اقتصادی است که عدهای در آن از طریق بانکهایشان هر چقدر که عشقشان بکشد برلی خودشان پول چاپ میکنند و با آن بنگاه صنعتی و تجاری و خدماتی میزنند و این بنگاهها را با انرژی و ارز و منابع معدنی ارزان میچرخانند و برای داراییهای حاصله یک ریال هم مالیات نمیدهند.
خیلی سادهاش میشود اینکه عدهای به خانه شما هجوم آوردهاند و به ناموستان تجاوز میکنند اما حتی پول کاندوم را هم از جیب نمیدهند زیرا از کشوی خانه خودتان برداشتهاند.