جناب گاو


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Другое


افاضات شخص شخیص جناب گاو در باب اقتصاد و فرهنگ (و شاید کمی سیاست)
(تا اطلاع ثانوی جناب‌شان در مرخصی است و کانال توسط اشخاص دیگر اداره می‌شود)

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Другое
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: دغلکاری نخبگان
پسران شریف و شیکاگو و اکسیر جادویی «اقتصاااااااد»

مجله تجارت فردا مقاله ای نوشته و اظهار امیدواری کرده که «پسران شریف» (فارغ التحصیلان دانشگاه شریف از جمله آقایی به نام مدنی زاده) بیایند و «اقتصاد» (لطفا این واژه را در هنگام ادا تا می توانید بکشید که جادویی تر شود. یادتان باشد هرچه بیشتر واژه اقتصاااااااااااااد را تکرار کنید وضعتان بهتر می شود!) را نجات دهند. این یاوه گویی ها را بهانه می کنم تا علاوه بر مرور مجدد بیماری نخبه گرایی یک کارگاه شخصیت شناسی (انتهای مطلب) هم برگزار کنیم.

تنها ملتی هستیم که میزان نخبه گرایی ما تقریبا به عقب افتادگان ذهنی و خرفتی کامل نزدیک می شود. بدجور و بیش از اندازه دنبال دکتر و آیت الله و تحلیل گر و کنشگر راه می افتیم. سوراخ دعا را بدجور گم‌کرده ایم. هم دنیا و هم آخرت را به باد می دهیم و هم نحوستی را به سفره و‌ جمع خود می آوریم.


این 👆🏻علم محوری (scientism) و‌ نخبه محوری در درجه اول محصول سیطره نظام آموزشی و دکان های دانشگاهی است. این دین نکبتی 👆🏻چپ زده زندگی و ذهن ما را داغون کرده است.

هیچ اصلاحی در مدیریت اقتصاد و سیاست جامعه ما یا ایسلند یا جامعه مریخ نیست که درقرن بیستم کشف شده باشد یا به مدرکی بالاتر از کلاس پنج ابتدایی احتیاج داشته باشد . اتفاقا قرن بیستم اوج حماقت اقتصادی بود و نه فقط از جانب کمونیست ها. دانشگاهی ها سرسلسله چپ روی بودند.

اصول عقل سیاسی: کنترل شهوت ‌‌و حرص و باد، کنترل بودجه، کنترل مخارج، مالیات گیری عادلانه ناچیز ، رها کردن مردم به حال خود و‌ رعایت حقوق مالکیت، جلوگیری از انحصارات دولتی و عدم دستکاری پول. تنها چیزی که نسبت به زمان هوخشتره فرق کرده نوع پول است (کاغذی و اعتباری). وجود تورم پولی در کشورها رابطه مستقیم دارد با تعداد مدارک دکتری در بانک مرکزی. از تحلیل های آماری و خروجی اتاق های فکری برای طهارت مخارج بول و غائط می توان استفاده جست. اینها مروری بود بر واقعیاتی که صد بار گفتیم. یا می فهمید یا نه، و میزان فهم ربطی به معلومات شما ندارد بلکه بیشتر منافع و شخصیت شما تعیین کننده فهم این چیزهاست.
داستان پسران شیکاگو هم یک جوک است که جدی گرفته شده است. مرحوم ژنرال پینوشه تهور نشان داد و مملکت را از شر چپی ها آزاد کرد. حالا دکان گرمی های آمریکایی و‌ ادعای ناجی بودن دانشگاه شیکاگو یک دهن کجی به جهان سوم و یک بازارگرمی بی شرمانه است . راجع به حقه باران درجه یک دانشکده اقتصاد و‌مدیریت شریف (نیلی و مشایخی) داستان ها می توان نوشت. فعلا همین بس که درگیر یک‌خیمه شب بازی پلیس خوب و پلیس بد هستید. این اشخاص و جمیع تکنوکرات ها بدون پول دولت از گرسنگی هلاک می شوند.

البته این را هم بگوییم که مملکت چنان بد اداره می شود که هر خری بالا بیاید و مختصر نظمی بدهد و از بدترین جنون ها جلوگیری کند به عنوان ناجی تلقی خواهد شد. کافی است روابط خارجی را کمی از جنون در بیاورند و کسر بودجه را اندکی ترمیم کنند و دو سه تا بدهکار بانکی را دراز کنند. از این نظر حاکمین بعدی بسیار خوش شانس هستند (در کوتاه مدت) و برای همین است که همه دندان تیز کرده اند و «انتقاد» می کنند تا برای صندلی بعدی ادعایی داشته باشند.
———
خوب حالا برسیم به جایزه خواندن این پست یعنی کارگاه شخصیت شناسی.
من از آقای مدنی زاده چیزی نمی دانم. اینجا می خواهم آموزش دهم که با دانستن چند واقعیت ساده به شناختی کلی راجع به اشخاص می توان رسید:

-دارنده مدرک دکتری: برتری طلب ذهنی(نخبه باوری) بعلاوه کمی بی عقلی و ناتوانی و کارمند مسلکی و انفعال و ضعف اراده، over analytical

-فارغ التحصیل دانشگاه نامدار: مغرور و کمی نامتعادل و خیال پرداز، ناشنوا و غیر قابل انتقاد و راهنمایی

-اقتصاد خوانده از هرکجا حتی شیکاگو: نداننده اقتصاد، مدرنیست معتقد به پیشرفت و کنترل، معتقد به افسانه های اومانیسم, فهم مادی گرا و‌ عددی از امور

-صاحب منصب در جمهوری اسلامی: تا حدی معتقد به نظام و عنقلاب یعنی تا حدی از فاضلاب خوک لذت بردن و تا حدی با چپ همسو‌ بودن. متناقض با خود

همانطور که عرض شد هدف تخریب مدنی زاده و امثالهم نیست که احتمالا از بقیه اسبان آن اصطبل شایسته تر و سالم ترند. نیز می فهمم که از این ستون تا آن ستون فرج است. می فهمم که در فضای چپی ایران هرکسی که اندکی منطق بیاورد شایسته حمایت است. اما تا خودمان را آزاد نکنیم بقیه را هم نمی توانیم آزاد کنیم.




Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
خالی کردن باد گاو!

ای کاش خالی کردن باد هموطنان هم به همین راحتی بود!


روشنفکر ما نمی‌فهمد که چیزی وجود دارد به اسم «شکست»! به همان اندازه آخوند احمقانه و ابلهانه فکر می‌کند که با رجزخوانی و گنده‌گوزی می‌شود یک بازی کاملاً شکست‌خورده را برد.

ولی بدتر از آن، اصلاً کاری ندارد که چرا وارد این بازی شدیم. عمیقاً همان حماقت‌هایی را باور دارد که ایران را قدرت منطقه‌ای می‌خواهد، آن هم با لگدپرانی به همه کس، شامل عرب سوسمارخور، ترک عثمانی‌خواه، اسرائیل غاصب، روسیه متجاوز، چین تمامیت‌خواه، و آمریکایی که نامردی کرده و شعارهای «مرگ بر آمریکا» که می‌دهیم را جدی گرفته و با آن عرب و اسرائیلی و تُرک رفاقت کرده.


Репост из: قجرنامه
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
بحث‌ها و روشنگری‌هایی راجع به قانون اساسی مشروطه
(البته وقتی به رضاخان می‌رسد ناگهان بحث‌ حقوقی رها می‌شود و ادعاهای کلیشه‌ای نادرست مطرح می‌شود).


این جناب «خرمگس» یک کمونیست (به معنای کامل کلمه) است که در لندن (مهد کاپیتالیسم) نشسته و مزخرفات چپی تفت می‌دهد. از خدایش است که بین آمریکا و ایران جنگ درگیرد تا بتواند در بقیه عمر تباهش، سوژه جدید روضه‌خوانی در مورد «جنایات آمریکا» داشته باشد.

دوزاری‌های بی‌عرضه!


Репост из: مانی بشرزاد
بخشی از مقاله:
“کسانی که به درستی و قطعیت نظریه‌های خود به‌طور جزم‌اندیشانه‌ای ایمان دارند، معمولاً بر این باورند که تنها مانع حل مشکلات اجتماعی، مسئله‌ اجرایی است.
آنها چون فکر می‌کنند پاسخ همه چیز را از پیش دارند، وسوسه گرایش به دولت‌گرایی برایشان اجتناب ناپذیر می‌شود.”

“این ایده که فرانک نایت آن را «رستگاری از طریق علم» توصیف می‌کند، در تاریخ اندیشه اجتماعی بارها تکرار شده است. همان‌طور که در این مقاله نشان داده شده، باور به امکان مدیریت علمی جامعه از کنت تا ساموئلسون امتداد دارد. این دیدگاه فرض می‌گیرد که دانشمندان یا راه‌حل مشکلات اجتماعی ما را یافته‌اند یا به‌زودی خواهند یافت؛ تنها مانع باقی‌مانده، لیبرال‌های کلاسیک «واپس‌گرایی» هستند که در برابر اجرای این برنامه‌ها مقاومت می‌کنند و در پی محدود کردن قدرت دولت‌اند.
حتی اگر نظریه‌پردازان مدیریت علمی جامعه تلاش کنند که از نظر سیاسی بی‌طرف باقی بمانند، فرضیات آن‌ها ناگزیر به دولت‌گرایی منتهی می‌شود.
آن‌ها فرض می‌گیرند که ما هم‌اکنون دانش و راه‌حل‌های لازم برای حل مسائل‌مان را در اختیار داریم، و با این حال این مسائل همچنان پابرجا هستند—پس بازار ناکارآمد است و ما به «دست مرئی» دولت نیاز داریم.

پیامد ناخواسته این نوع تفکر را هایک به‌خوبی بیان می‌کند:
«هنگامی که این را درک کنیم، روشن می‌شود که چرا تفاوت‌های روش‌شناختی و سیاسی اغلب همراه با یکدیگر پدیدار می‌شوند: کسانی که باور دارند علم توانایی پیش‌بینی رویدادهای فردی خاص یا جایگاه افراد را دارد، به‌طور طبیعی می‌خواهند از این توانایی برای تحقق نتایج خاص مدنظرشان استفاده کنند.


این دو پست را ببینید!

https://t.me/jolgeh_jonoobi/2704
https://t.me/jolgeh_jonoobi/2705

حاصل عمری زندگی در دنیای ذهنی و تخیلی، به خصوص وقتی که همراه با ایدئولوژی شود، می‌شود همین خزعبلات‌گویی امثال دکتر خانعلی‌زاده (البته شخصیت به شدت مشکل‌دار و لقمه‌ی حرام هم تاثیر خود را دارد). مشکل ما هم این است که اینها به جای دارالمجانین جایشان در دانشگاه و نهادهای حکومتی است و عمر و سرمایه ما را تباه می‌کنند.






Репост из: دغلکاری نخبگان
نه طالبان نه کره شمالی نه استالین نه معاویه نه داعش چنین حجمی از فریب و ریاکاری و بی تعهدی را نمی توانستند در خود جای دهند. تنها ایران است با ویژگی های خاص نژادی و جمعیتی اش که قابلیت چنین نمایشی از مارمولک بازی را دارد. هر ایرانی نسبت به خود وظیفه دارد که این مارمولک درون را کشف و آشکار کند و نسبت به تمام تجرید ها و تصعید ها (ایده ها، بادها و بخارها) در هر لباس (فقیه ، دکتر، درویش، فیلسوف) بدبین و محتاط و زاهد باشد.


Репост из: دغلکاری نخبگان
جالب‌ترین پارادوکس تاریخ: جمهوری شخصی عارفان و مجتهدین و دلواپسان

انفجاری در بندرعباس ظاهرا به علت قصور اتفاق افتاده است. می‌دانید چرا اینقدر طول می‌کشد تا اسم شرکت‌های دخیل اعلام شود؟

جواب واضح است: چون تمام اجزاء مافیا، یعنی همان «خودی‌ها» و‌«خواص»، باید اوکی بدهند و ‌‌راضی باشند. چون تمام اجزا مافیا در مصونیت کامل هستند. هیچ کاری برای جمهوری اسلامی به سختی توبیخ و اخراج یکی از اعضا و وابستگان نیست. دقیقا مثل مافیا و سوگند وفاداری آن: «اگر با مایی، پای تو می‌ایستیم!» برای این حکومت، همه امور شخصی است! این حکومت جالب‌ترین پارادوکس و تضاد تاریخ را در خود دارد: به رغم اقیانوسی از ادعاهای ملی، خلقی، اخوانی، عنترناسیونالیستی، ناسیونالیستی، اسلامی، عرفانی ، فقهی، فلسفی و غیره، این حکومت در ذات خود شخصی‌ترین حکومت دنیاست و به هیچ سطحی از تجرید دست نیافته. تجرید در ابن جا یعنی مستقل از شخص و روان بودن، اصول مستقل غیرشخصی داشتن.

آیا ممکن است بگویید فرعون و داریوش و اسکندر و هیتلر بیشتر گنده‌گویی کردند؟ هرگز! شواهد جلوی چشم ماست. کجا هیتلر و استالین با این حرص تمام ساحت‌ها را تصاحب کردند؟ استالین کجا کلاس اخلاق گذاشت؟ هیتلر چند تا فیلسوف را استخدام کرد؟ تیمور کجا ادعای نیابت پیغامبری و معصومیت داشت؟
آیا ممکن است ادعا کرد که حکومت فرعون و چنگیز و نادرشاه و حتی رضاخان بیشتر شخصی بود؟ هرگز!درست است که این حکومت‌ها استبدادی بودند، ولی در نهایت تسلیم اصولی بیش از شخص و قبیله بودند. اصولی طبیعی و عقلی مثلا مجازات فرد بی‌لیاقت و تحمل نکردن آشوب اداری. اگر چنین نبود هرگز حکومتشان اقبال نمی‌داشت ‌و در هم می‌شکست. هیچ حکومت کهن شخصی نبوده است. اگر هم شاهی پیدا می‌شد و‌ از اصول ضمنی سلطنت سر می‌پیچید، ظرف یکی دو سال خودِ اجزای حکومت تاب نمی‌آوردند و‌طرف سر به نیست می‌شد.

خیلی نکته جالبی است. در طول تاریخ بشر حکومتی مانند جمهوری گنده‌گوزی نکرده، و هرگز اینقدر شخصی نبوده! تنها بشر است که می‌تواند تضادی چنین عظیم را حمل کند.




اسرائیل زد؟

برادر یا خواهر ارزشی که داری زمزمه می‌کنی که فاجعه بندرعباس کار اسرائیل بود! عقل نداری؟ نمی‌دانی این حرف یعنی چه؟ البته عقل که نداری، پس بگذار من به تو بگویم یعنی چه! این یعنی که می‌پذیری که آنجا یک هدف نظامی (مثلاً چیزی مربوط به سوخت موشک) در کار بوده. خوب، این بیشتر از آنکه اعلام جرمی علیه اسرائیل باشد، اعلام جرم علیه ارگان‌های نظامی ایران است. یعنی اینکه آنها را متهم می‌کنی به بی‌مبالاتی کامل و بی‌تفاوتی وحشتناک نسبت به جان و‌ مال مردم ایران! اگر اسرائیل هدف نظامی را، حتی وسط یک مجموعه غیرنظامی، زده باشد، این چیزی نیست که خلاف مقررات جنگ بین دولت‌های متخاصم باشد! ولی اینکه ارگان‌های نظامی چنین بی‌قید باشند، این حتی از داستان زدن هواپیمای اوکراینی هزار بار بدتر است. زدن آن هواپیما (و نه البته دروغ‌های بعد از آن) را شاید بتوان با نسبت دادن به ندانم‌کاری و عدم آشنایی با چنان شرایطی تا حدی توجیه کرد، ولی چنین خبطی که شما دارید ارگان‌های نظامی را به آن متهم می‌کنید فقط می‌تواند حاصل رذالت باشد!

حواستان هست چه می‌گویید؟ یا شاید هم اصلاً برنامه‌تان همین است؟!


Репост из: شین
.

👁‍🗨 «گفته بودند باید بینی این وزیر راه قلدر را به خاک بمالیم که خب توانستند و مالیدند!»



🔹 اردی‌بهشت سال ۸۳ (۲۱ سال پیش؛ دوره ریاست جمهوری خاتمی و وزارت احمد خرم در وزارت راه) قرار شده بود فرودگاه امام خمینی افتتاح شود ولی در روز افتتاح سپاه در روند برگزاری برنامه و فرود هواپیماها اخلال ایجاد کرد.
ماه بعد مجلس جدید (هفتم) آغاز به کار کرد و در اولین ماه‌های فعالیت‌های خود احمد خرم را استیضاح و عزل کرد و به وزیر بعدی پیشنهادی خاتمی هم رای نداد.
در جلسه استیضاح که به ریاست غلامعلی حدادعادل برگزار شد، وی مانع اظهارات احمد خرم درباره این فرودگاه شد.

دولت اصلاحات زمین‌گیر شده بود، نتوانسته بود از عهده قول‌هایی که داده بود برآید؛ حتی در حد افتتاح یک فرودگاه!
سال بعد احمدی‌نژاد بر صدر نشست.



🔹 خرم بعدها در توضیح رخدادهای اردیبهشت آن سال گفت:



🔸 نخستین مسئله ما با بخشی از نهاد بزرگی بود که برای ما چالش درست می‌کرد [سپاه]. آنها از من خواسته بودند "دوهزار هکتار" از زمین‌های فرودگاه را رایگان در اختیارشان بگذارم که در آن پایگاه هوایی تاسیس کنند. من با این درخواست مخالفت کردم ... ما اصلا حق نداشتیم پایگاه نظامی در این فرودگاه راه‌اندازی کنیم.

🔸توسط من شرکت در مناقصه‌ها محدود شده بود. برای من کار سپردن به بخش خصوصی واقعی، طبق سیاست‌های جمهوری اسلامی اولویت داشت. به آنها گفته بودم که در شرایط مساوی در یک مناقصه، کار را به بخش خصوصی واقعی می‌سپارم نه شما. دو ماه در فرودگاه کار کردم تا بتوانم با همه موانع بجنگم.

🔸 چند روز قبل اعلام کرده بودند به دلیل مشکلات امنیتی نباید فرودگاه افتتاح شود. حرف آن‌ها هم مربوط به شرکت ترکیه‌ای تاو بود.

🔸خلاف‌های زیادی علیه من گفتند. در آن سال به رئیس‌جمهور و رهبری نامه نوشتند و گفت شرکت ترکیه‌ای "تاو" وابسته به صهیونیسم است. وزیر اطلاعات و همه کشور بسیج شدند و استعلام گرفتند دیدند این ادعا کذب است.

🔸 صبح روز افتتاح فرودگاه هواپیمای اماراتی آمد. آقایان که احساس خطر کرده بودند، باند فرودگاه را با لندکروز و ... مسدود کرده بودند. هواپیمای اماراتی دو-سه دور در آسمان فرودگاه زد اما نتوانست بنشیند. من خودم در برج مراقبت فرودگاه بودم. رفتم خواهش و تمنا کردم. گفتم آبروی ملی‌مان می‌رود. آنقدر گفتم تا راضی شدند. باند را تخلیه کردند و هواپیما نشست. حالا هواپیما می‌خواست به سمت پارکینگ برود و راهش را از جلو بسته بودند. دوباره به التماس افتادیم. گفتیم هواپیما اماراتی است. آبروی‌مان در سطح بین‌المللی می‌رود. بعد از نیم‌ساعت خواهش و تمنا راه ورود به پارکینگ باز شد. ماجرا اینجا تمام نشد. بعد از این عده‌ای به در خروجی هواپیما چسبیدند و نگذاشتند مسافران پیاده شوند. و دوباره این من بودم و بیست‌دقیقه دیگر خواهش و تمنا.

🔸 در همان پرواز وزیر فرهنگ عمان هم حضور داشت. با ایشان برخورد بسیار بدی صورت گرفت به طوری که از دستشویی فرودگاه ایشان را بیرون کشیدند و به یک اتاق بردند. بعد از ماجرا من ده دقیقه از ایشان عذرخواهی می‌کردم.

🔸قرار بود هواپیمای جمهوری اسلامی از دبی به تهران بیاید. هواپیما به فرودگاه که رسید یک فانتوم و یک میگ ۲۹ بالای سر این هواپیما رفتند. من در برج مراقبت بودم. خلبان با من تماس گرفت و گفت جنگنده‌ها به من اعلام کردند اگر سی‌ثانیه دیگر به پرواز ادامه دهی، شلیک می‌کنیم. چه کنم؟ به خلبان گفتم برود اصفهان و در فرودگاه آنجا فرود بیاید. دو هواپیمای نظامی هم تا اصفهان این هواپیما را اسکورت کردند.

🔸نمایندگان مجلس آن زمان تصمیم گرفته بودند روبه‌روی دولت، بایستند. برایشان قابل پذیرش نبود که پروژه‌ای در این سطح اهمیت در دولت اصلاحات به ثمر بنشیند. در رأس این‌ها آقایان کوچک‌زاده، نادران، زاکانی و توکلی قرار داشتند و گفته بودند باید بینی این وزیر راه قلدر را به خاک بمالیم که خب توانستند و مالیدند!

🔸 ماجرای فرودگاه را پیش آوردند و فرماندهی بستن فرودگاه را به‌عهده عده‌ای گذاشتند که از آنها اسمی نخواهم آورد. بعد که به هدف‌شان رسیدند فرودگاه دوباره راه افتاد و من هم خانه‌نشین شدم. پرونده‌ای برایم تشکیل دادند با پنجاه تهمت و جرم و افترا. بعد از چهار ماه بررسی به مرحوم هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضاییه گفتند چیز دندان‌گیری در پرونده خرم نبود.


منابع: + و ++

💊 @mmoeeni1


در صورت رسیدن به یک توافق با آمریکا و رفع تحریم‌ها، به نظرتان اولین کاری که نظام خواهد کرد چه خواهد بود؟
Опрос
  •   تجدید نظر اساسی در روابط خارجی
  •   تغییر در سیاست‌های اقتصادی در جهت کم کردن رانت‌ها و فساد
  •   سعی در تعامل بیشتر با مردم و کم کردن اختلافات و فضای چندقطبی شدید
  •   سختگیری دوباره و هر چه بیشتر در حجاب و در هر چیز دیگری که به مردم عادی مربوط شود
422 голосов


البته عادت زشت و مخرب خودارضایی ذهنی فقط مخصوص برادران ارزشی نیست!


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
مرزهای نفاق و ریا را جابجا کردیم!


درد بی‌درمان!

وطن‌فروش واقعی امروزه کسی است که وطنش و مردمش را قربانی خودارضایی‌های ذهنی خود می‌کند.


Репост из: دغلکاری نخبگان
ترجمه به فارسی:
«درست است که تا حالا چندین بار دیده‌ایم که گنده‌گوزی ایدئولوژیکِ ما راه به جایی نمی‌برد و فقط سرمایه مملکت و عمر نسل‌ها را تباه می‌کند، و اگر چه این دفعه هم معلوم شد مثل دفعه‌های قبل است، ولی کماکان قصد داریم که همین روال را ادامه دهیم و باز عمر و سرمایه مردم را به بیضتین خود بگیریم. امیدوارم دوستان دیگر هم در این به بیضه گرفتن مردم و مملکت در جهت گنده‌گوزی ایدئولوژیک با ما همراه باشند و‌ جا نزنند. اگر هم لازم شد که در مقابل وجدان‌تان عذری بیاورید کاری ندارد: از دین و ائمه هر جور خواستید خرج کنید!»

همانطور که قبلا گفتیم اکر کسی کاملاً عنقلاب۵۷ را استفراغ نکرد اصلاً به او اعتماد نکنید، حتی اگر کلی حرف خوشگل زد و حتی اگر نظام او را زندان انداخت. خواه اصلاح‌طلب، خواه عدالتخواه، خواه هر حرام‌لقمه دیگر!

Показано 20 последних публикаций.