تو خواب ناز بودم که داغی چیزی رو روی بهشتم حس کردم
پتو رو کنار زدم که دیدم پسر همسایه داره نازمو با ملچ مولوچ میخوره
-آه تو اینجا چیکار می کنی ولم کن
کلیتوریسمو با شستش مالید که چشمام از لذت سیاهی رفت
-جووون توله حشری ادا تنگا نیا بذا حال کنیم با هم
با حرفاش حس شهوتم بیشتر شد و پاهامو باز تر کردم ولی وقتی کمربندشو باز کرد و سالار کلفتش زد بیرون وحشت کردم و...🔞🔞💦💦💦
https://t.me/+rFE91He_qtc3ZmU8
پتو رو کنار زدم که دیدم پسر همسایه داره نازمو با ملچ مولوچ میخوره
-آه تو اینجا چیکار می کنی ولم کن
کلیتوریسمو با شستش مالید که چشمام از لذت سیاهی رفت
-جووون توله حشری ادا تنگا نیا بذا حال کنیم با هم
با حرفاش حس شهوتم بیشتر شد و پاهامو باز تر کردم ولی وقتی کمربندشو باز کرد و سالار کلفتش زد بیرون وحشت کردم و...🔞🔞💦💦💦
https://t.me/+rFE91He_qtc3ZmU8