سلام سلام، حسینام،
داستان مال هفته پیشه، آقا خاله ما تصادف کرده بود، بعد قرار بود اعضای خونه نوبتی برن پیشش به عنوان همراه بمونن. خلاصه یکی دیگ از خاله های من، که ۳۰ سالشه و قد نسبتا کوتاهی داره و پاهای سکسی خوشگلی هم داره، به مدت یک روز و نیم همراهش بود. ما هم خونه مامان بزرگم بودیم، چون قرار بود نوبتی مامانم اینا برن پیش خالم بمونن.
خلاصه، سرتونو درد نیارم، این خاله ما، بعد از یک روز و نیم نوبتش تموم شد و ساعت ۳ ظهر اومد خونه تا مامانم بره. بعد از یک روز و نیم اومده بود و حسابی خسته بود؛ خواب نسبتا سنگینی هم داره
رفت رو تختش خوابید و منم بیرون رو مبل دراز کشیده بودم، که یهو صدای خر و پفشو شنیدم، رفتم دیدم تو خواب عمیقه، هیشکی هم خونه نبود،
فرصت طلایی نصیبم شده بودو باید آرش استفاده میکردم، روی تختش به پهلو سمت دیوار خوابیده بود و پاهاش رو یه کم تو شکم جمع کرده بود، رفتم با هزار تا روش آروم آروم پتو رو از پاهاش زدم کنار ، البته آنقدر آروم که فک کنم ۵ دقیقه طول کشید، دستم یخ کرده بودو حسابی استرس داشتم،
پتو رو زدم کنار و کف پا های صاف خوشگلش افتاد بیرون، با نوک انگشت چند باری به کف پاش زدم تا مطمئن بشم خوابه، بعد که مطمئن شدم، آروم آروم دماغم رو نزدیک پاهاش کردم و چسبوندم به پاشنه پاش، یک روز و نیم تو کفش بودو حسابی بو عرق میداد، کیرم به سرعت برق شق شد.
چند باری بو کردم و بوسیدم، چند تا بوسه آروم به پاشنه و چند تا به انگشتاش کردم ، خیلی آروم دلو زدم به دریا و نوک زبونم رو زدم به پاهاش، شور بود، ولی اوففف نگم چی بود،
شروع کردم آروم به لیس زدن سینه پاهاش، و بعد پاشنه پاش،
کیرم داشت شورتمو جر میداد، با دقت زیاد انگشت کوچیکه و بغلیشو کردم تو دهنم و آروم آروم میک زدم، بعد هم شورتمو کشیدم پایین و تو همون وضعیت شروع به جق زدن کردم ،
سریع آبم اومد، خیلی خوب بود، از بهترین لحظاتی که داشتم
بازم خاطره دارم اگه دوست داشته باشید بازم میگم
داستان مال هفته پیشه، آقا خاله ما تصادف کرده بود، بعد قرار بود اعضای خونه نوبتی برن پیشش به عنوان همراه بمونن. خلاصه یکی دیگ از خاله های من، که ۳۰ سالشه و قد نسبتا کوتاهی داره و پاهای سکسی خوشگلی هم داره، به مدت یک روز و نیم همراهش بود. ما هم خونه مامان بزرگم بودیم، چون قرار بود نوبتی مامانم اینا برن پیش خالم بمونن.
خلاصه، سرتونو درد نیارم، این خاله ما، بعد از یک روز و نیم نوبتش تموم شد و ساعت ۳ ظهر اومد خونه تا مامانم بره. بعد از یک روز و نیم اومده بود و حسابی خسته بود؛ خواب نسبتا سنگینی هم داره
رفت رو تختش خوابید و منم بیرون رو مبل دراز کشیده بودم، که یهو صدای خر و پفشو شنیدم، رفتم دیدم تو خواب عمیقه، هیشکی هم خونه نبود،
فرصت طلایی نصیبم شده بودو باید آرش استفاده میکردم، روی تختش به پهلو سمت دیوار خوابیده بود و پاهاش رو یه کم تو شکم جمع کرده بود، رفتم با هزار تا روش آروم آروم پتو رو از پاهاش زدم کنار ، البته آنقدر آروم که فک کنم ۵ دقیقه طول کشید، دستم یخ کرده بودو حسابی استرس داشتم،
پتو رو زدم کنار و کف پا های صاف خوشگلش افتاد بیرون، با نوک انگشت چند باری به کف پاش زدم تا مطمئن بشم خوابه، بعد که مطمئن شدم، آروم آروم دماغم رو نزدیک پاهاش کردم و چسبوندم به پاشنه پاش، یک روز و نیم تو کفش بودو حسابی بو عرق میداد، کیرم به سرعت برق شق شد.
چند باری بو کردم و بوسیدم، چند تا بوسه آروم به پاشنه و چند تا به انگشتاش کردم ، خیلی آروم دلو زدم به دریا و نوک زبونم رو زدم به پاهاش، شور بود، ولی اوففف نگم چی بود،
شروع کردم آروم به لیس زدن سینه پاهاش، و بعد پاشنه پاش،
کیرم داشت شورتمو جر میداد، با دقت زیاد انگشت کوچیکه و بغلیشو کردم تو دهنم و آروم آروم میک زدم، بعد هم شورتمو کشیدم پایین و تو همون وضعیت شروع به جق زدن کردم ،
سریع آبم اومد، خیلی خوب بود، از بهترین لحظاتی که داشتم
بازم خاطره دارم اگه دوست داشته باشید بازم میگم