سلام امیرم
این خاطره مال هشت سال پیش است اون موقع ماتو یک خانه سازمانی زندگی میکردیم
ما اون موقع همسایه زیاد تو خانه ما می آمد بعد اونجا عروس همسایه مون خیلی پا خوبی داشت بعد هی هم دلبری میکرد یک روز که مادرم نبود اون به خانه ما آمد اول گفت مادرت کجاست گفتم نیست بعد اومد تو حدود ۱۰ دقیقه بعد گفت که پا هام درد میکنه از صبح سرپام اگر می تونی پاهام را ماساژ بده فکر کنم من اون موقع ۱۶ سالم بود و اون ۲۹ فکر کنم ولی بشتر نبود
بعد اومدم باهاش که تو جوراب اسپرت سیاه بود رو ماساژ دادم که همونجوری کیرم شق بود چون خودم هم از پا و لیسیدنش بدم نمی اومد بعد گفت میتونی کارت رو جذاب تر کنی
بعد من گفتم آره بعد در حالی که پا راست ش روی کیرم بود پاهاش رو لیسیدم بعد اون هم خوشش آمد و با پاهایش کیرم رو می مالید بعد گفت آبت اومده منم خشک شدم گفتم ااره اونم گفت نزار حروم شه بریز روی پاهایم من انجام دادم. وبعد حدود ۲ ساعت عشق و حال دیدم مادرم زنگ زد و گفت تو راهم من هم به دختره گفتم پاشو خودمونو جمع کنیم که مادرم داره میاد بعد خودمان را جمع کردیم اون رفت خونه اش مادر منم آمد
خب این بود خاطره من
فکر کنم یه کوچولو زیاد شد
این خاطره مال هشت سال پیش است اون موقع ماتو یک خانه سازمانی زندگی میکردیم
ما اون موقع همسایه زیاد تو خانه ما می آمد بعد اونجا عروس همسایه مون خیلی پا خوبی داشت بعد هی هم دلبری میکرد یک روز که مادرم نبود اون به خانه ما آمد اول گفت مادرت کجاست گفتم نیست بعد اومد تو حدود ۱۰ دقیقه بعد گفت که پا هام درد میکنه از صبح سرپام اگر می تونی پاهام را ماساژ بده فکر کنم من اون موقع ۱۶ سالم بود و اون ۲۹ فکر کنم ولی بشتر نبود
بعد اومدم باهاش که تو جوراب اسپرت سیاه بود رو ماساژ دادم که همونجوری کیرم شق بود چون خودم هم از پا و لیسیدنش بدم نمی اومد بعد گفت میتونی کارت رو جذاب تر کنی
بعد من گفتم آره بعد در حالی که پا راست ش روی کیرم بود پاهاش رو لیسیدم بعد اون هم خوشش آمد و با پاهایش کیرم رو می مالید بعد گفت آبت اومده منم خشک شدم گفتم ااره اونم گفت نزار حروم شه بریز روی پاهایم من انجام دادم. وبعد حدود ۲ ساعت عشق و حال دیدم مادرم زنگ زد و گفت تو راهم من هم به دختره گفتم پاشو خودمونو جمع کنیم که مادرم داره میاد بعد خودمان را جمع کردیم اون رفت خونه اش مادر منم آمد
خب این بود خاطره من
فکر کنم یه کوچولو زیاد شد