#متوکل (۵۵) #نقد_تصوف (۶۶۱)
#نقد_ابن_عربی (۱۳۵)
#پیدایش_شیعه (۱۵۱)
#محمدحسن‌وکیلی (۷)
✅ احوالات متوکل عباسی حرامزاده شراب‌خوار لعنة الله علیه، بر هیچ‌کس پوشیده نیست؛ بعنوان نمونه:
✖️هتک حرمت‌هایش به قبر مطهر امام حسین علیه السلام و جنایاتش در حق زائرین کربلا و شیعه‌کُشی.
✖️اهانت‌های بی‌شمارش به امام هادی علیه السلام ، این خبیث بود که دستور داد امام علیه‌السلام را در مدینه بازداشت نموده و به سامراء بیاورند! به عناوین مختلف امام هادی علیه‌السلام را می‌آزرد ، یک نمونه کوچک‌اش تعارف کردن پیاله شراب به آن حضرت بود و ...
✖️وی چنان کار را بر شیعیان سخت گرفت، که علویات تمام لباس‌هایشان پاره و کهنه گشته بود و بجز یک لباس، دیگر لباس سالم و درستی نداشتند که در آن نماز بخوانند، لذا هنگام نماز نوبت به نوبت همان لباس را پوشیده و نماز می‌خواندند❗️و .... (از بیان ادامه این گزارش معذوریم)
✖️ وی دلقکی داشت که مُخَنّث بود، او را دستور می‌داد تا امیرالمؤمنین علیه‌السلام را تمسخر نماید و او برای این‌کار مرتکب عملی می‌شد که نمی‌توان بر زبان راند! (معاذالله)
←متوکل کار را بجایی رساند که پسرش "منتصر" از ناصبی‌گری وی به ستوه آمد! هرچند بیان این مطالب بر هر شيعه مذهبی ناگوار و سخت است، اما از یک مورد نمی‌توان براحتی گذشت؛ لذا باید بیان نمود تا همگان به نجاست و خباثت این حرامزاده پی ببرند:
💥شیخ طوسی (ره) روایتی را نقل می‌کند که عامه نیز در کتبشان نقل کرده‌اند. در بخشی از آن روایات آمده:
«... إِنَّ الْمُنْتَصِرَ سَمِعَ أَبَاهُ يَشْتِمُ فَاطِمَةَ (عَلَيْهَا السَّلَامُ) فَسَأَلَ رَجُلًا مِنَ النَّاسِ عَنْ ذَلِكَ، فَقَالَ لَهُ: قَدْ وَجَبَ عَلَيْهِ الْقَتْلُ، إِلَّا أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ أَبَاهُ لَمْ يَطُلْ لَهُ عُمُرٌ....»
✍🏻 همانا منتصر شنید که پدرش متوکل به حضرت فاطمه علیها السّلام ناسزا می‌گوید‼️ از یکی از بزرگانِ اطرافش پرسید که حکم پدرش چیست؟ او گفت: کُشتن او واجب شده است، اما هرکس پدرش را به قتل رساند عمر طولانی نخواهد داشت. منتصر گفت: چنان‌چه با کُشتن او از خداوند فرمانبرداری نمایم، از مرگ پروایی ندارم، حتی اگر عمرم طولانی نگردد؛ و متوکل را به درک واصل کرد.
📔الأمالي (للطوسي)، النص، ص ٣٢٨
📔الکامل، ابن‌اثیر، ط_دار صادر، ٧/٥٥ (تصویر الحاقی)
از توضیح و تحلیل این مطلب می‌گذریم و بیش از این شیعیان را نمی‌رنجانیم.
. ️وی در کتاب "فتوحات مکیه" مدعی است برخی از اولیاء الهی که از جهت کمالات و درجه قرب الهی در زمان خود منحصر بفرد می‌باشند و او آنها را "غوث" می‌نامد، خلافت ظاهری را درک نمودند همان‌گونه که خلافت باطنی را درک کردند؛ که یکی از آنان"متوکل عباسی" است!
«فمنهم رضی الله عنهم الاقطاب و هم الجامعون للاحوال و المقامات بالأَصاله او بالنّیابه کما ذکرنا و قد یتوسّعون فی هذا الاطلاق فیُسَمُّونَ قُطباً، کلّ من دار علیه مقام ما من المقامات و انفرد به فی زمانه علی ابناء جنسه و قد یُسَمّی رَجُلُ البَلَد قطب ذلک البَلَد و شیخُ ا لجماعهِ قُطبَ تلک الجماعهِ و لکن الاقطاب المصطلح علی ان یکون لهم هذا الاسم مطلقاً من غیر اضافهٍ لا یکون منهم فی الزّمان الّا واحد و هو الغوث ایضاً و هو من المقرّبین و هو سیّدالجماعه فی زمانه و منهم من یکون ظاهرالحکم و یحوز الخلافهَ الظاهرهَ کما حاز الخلافه الباطنه من جهت المقام 👈🏻 کأبی‌بکر و عمر و عثمان و علی و الحسن و معاویه بن یزید و عمربن‌عبدالعزیز و المتوکّل 👉🏻 و منهم من له الخلافه الباطنه خاصّه و لا حکم له فی الظّاهر کاحمد بن هرون الرّشید السَّبتی و کأبی یزید البسطامی و اکثر الاقطاب لا حکم لهم فی الظّاهر.
📚 فتوحات مکیه، ط _ مؤسسة آل البیت (علیهم السلام)، ۲/۶
✍🏻 پی‌نوشت : اُف بر جریان تصوف حوزوی مشهد و آقای محمدحسن وکیلی که از حضرت رضا علیه‌السلام شرم ننموده و کتاب «محی الدین شیعه خالص» را می‌نویسد و سعی در تطهیر چهره ابن عربی دارد! هرچند تفکرِ ابن‌عربی، سیره و روشِ تمام اقطاب صوفیه است؛ چرا که "صلح‌کل" از مبانی تصوف است و اینان ناصبیانِ را بر این مبنا می‌ستایند!!
و خوشا غیرت شاعران اهل بیت علیهم‌السلام و شیعیان مظلوم زمان خود متوکل که در آن دوران خفقان از هتاکین به مقدسات تبری می‌نمودند:
←ذهبي عالِم شهیر سُنّیان، از إبن خلّکان نقل کرده:
«پس از آنکه متوکّل اقدام به تخریب قبر امام حسین علیه السّلام کرد، شیعیان بر دیوارها هجو او را می‌نوشتند، و دعبل خزاعی و برخی شُعراء نیز او را هجو نمودند.»
(سِیر أعلام النبلاء، ج ٩ ص۴۴۶)
➖➖➖➖
@borrhan
#نقد_ابن_عربی (۱۳۵)
#پیدایش_شیعه (۱۵۱)
#محمدحسن‌وکیلی (۷)
⚠️ابن عربی یک ناصبی را که به اهل بیت علیهم‌السلام جسارات فراوان نموده، از اولیای الهی می‌داند!!┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✅ احوالات متوکل عباسی حرامزاده شراب‌خوار لعنة الله علیه، بر هیچ‌کس پوشیده نیست؛ بعنوان نمونه:
✖️هتک حرمت‌هایش به قبر مطهر امام حسین علیه السلام و جنایاتش در حق زائرین کربلا و شیعه‌کُشی.
✖️اهانت‌های بی‌شمارش به امام هادی علیه السلام ، این خبیث بود که دستور داد امام علیه‌السلام را در مدینه بازداشت نموده و به سامراء بیاورند! به عناوین مختلف امام هادی علیه‌السلام را می‌آزرد ، یک نمونه کوچک‌اش تعارف کردن پیاله شراب به آن حضرت بود و ...
✖️وی چنان کار را بر شیعیان سخت گرفت، که علویات تمام لباس‌هایشان پاره و کهنه گشته بود و بجز یک لباس، دیگر لباس سالم و درستی نداشتند که در آن نماز بخوانند، لذا هنگام نماز نوبت به نوبت همان لباس را پوشیده و نماز می‌خواندند❗️و .... (از بیان ادامه این گزارش معذوریم)
✖️ وی دلقکی داشت که مُخَنّث بود، او را دستور می‌داد تا امیرالمؤمنین علیه‌السلام را تمسخر نماید و او برای این‌کار مرتکب عملی می‌شد که نمی‌توان بر زبان راند! (معاذالله)
←متوکل کار را بجایی رساند که پسرش "منتصر" از ناصبی‌گری وی به ستوه آمد! هرچند بیان این مطالب بر هر شيعه مذهبی ناگوار و سخت است، اما از یک مورد نمی‌توان براحتی گذشت؛ لذا باید بیان نمود تا همگان به نجاست و خباثت این حرامزاده پی ببرند:
💥شیخ طوسی (ره) روایتی را نقل می‌کند که عامه نیز در کتبشان نقل کرده‌اند. در بخشی از آن روایات آمده:
«... إِنَّ الْمُنْتَصِرَ سَمِعَ أَبَاهُ يَشْتِمُ فَاطِمَةَ (عَلَيْهَا السَّلَامُ) فَسَأَلَ رَجُلًا مِنَ النَّاسِ عَنْ ذَلِكَ، فَقَالَ لَهُ: قَدْ وَجَبَ عَلَيْهِ الْقَتْلُ، إِلَّا أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ أَبَاهُ لَمْ يَطُلْ لَهُ عُمُرٌ....»
✍🏻 همانا منتصر شنید که پدرش متوکل به حضرت فاطمه علیها السّلام ناسزا می‌گوید‼️ از یکی از بزرگانِ اطرافش پرسید که حکم پدرش چیست؟ او گفت: کُشتن او واجب شده است، اما هرکس پدرش را به قتل رساند عمر طولانی نخواهد داشت. منتصر گفت: چنان‌چه با کُشتن او از خداوند فرمانبرداری نمایم، از مرگ پروایی ندارم، حتی اگر عمرم طولانی نگردد؛ و متوکل را به درک واصل کرد.
📔الأمالي (للطوسي)، النص، ص ٣٢٨
📔الکامل، ابن‌اثیر، ط_دار صادر، ٧/٥٥ (تصویر الحاقی)
از توضیح و تحلیل این مطلب می‌گذریم و بیش از این شیعیان را نمی‌رنجانیم.
❌ حال ابن‌عربی چنین شخصی را از "اولیای الهی" می‌داند!
. ️وی در کتاب "فتوحات مکیه" مدعی است برخی از اولیاء الهی که از جهت کمالات و درجه قرب الهی در زمان خود منحصر بفرد می‌باشند و او آنها را "غوث" می‌نامد، خلافت ظاهری را درک نمودند همان‌گونه که خلافت باطنی را درک کردند؛ که یکی از آنان"متوکل عباسی" است!
«فمنهم رضی الله عنهم الاقطاب و هم الجامعون للاحوال و المقامات بالأَصاله او بالنّیابه کما ذکرنا و قد یتوسّعون فی هذا الاطلاق فیُسَمُّونَ قُطباً، کلّ من دار علیه مقام ما من المقامات و انفرد به فی زمانه علی ابناء جنسه و قد یُسَمّی رَجُلُ البَلَد قطب ذلک البَلَد و شیخُ ا لجماعهِ قُطبَ تلک الجماعهِ و لکن الاقطاب المصطلح علی ان یکون لهم هذا الاسم مطلقاً من غیر اضافهٍ لا یکون منهم فی الزّمان الّا واحد و هو الغوث ایضاً و هو من المقرّبین و هو سیّدالجماعه فی زمانه و منهم من یکون ظاهرالحکم و یحوز الخلافهَ الظاهرهَ کما حاز الخلافه الباطنه من جهت المقام 👈🏻 کأبی‌بکر و عمر و عثمان و علی و الحسن و معاویه بن یزید و عمربن‌عبدالعزیز و المتوکّل 👉🏻 و منهم من له الخلافه الباطنه خاصّه و لا حکم له فی الظّاهر کاحمد بن هرون الرّشید السَّبتی و کأبی یزید البسطامی و اکثر الاقطاب لا حکم لهم فی الظّاهر.
📚 فتوحات مکیه، ط _ مؤسسة آل البیت (علیهم السلام)، ۲/۶
✍🏻 پی‌نوشت : اُف بر جریان تصوف حوزوی مشهد و آقای محمدحسن وکیلی که از حضرت رضا علیه‌السلام شرم ننموده و کتاب «محی الدین شیعه خالص» را می‌نویسد و سعی در تطهیر چهره ابن عربی دارد! هرچند تفکرِ ابن‌عربی، سیره و روشِ تمام اقطاب صوفیه است؛ چرا که "صلح‌کل" از مبانی تصوف است و اینان ناصبیانِ را بر این مبنا می‌ستایند!!
و خوشا غیرت شاعران اهل بیت علیهم‌السلام و شیعیان مظلوم زمان خود متوکل که در آن دوران خفقان از هتاکین به مقدسات تبری می‌نمودند:
←ذهبي عالِم شهیر سُنّیان، از إبن خلّکان نقل کرده:
«پس از آنکه متوکّل اقدام به تخریب قبر امام حسین علیه السّلام کرد، شیعیان بر دیوارها هجو او را می‌نوشتند، و دعبل خزاعی و برخی شُعراء نیز او را هجو نمودند.»
(سِیر أعلام النبلاء، ج ٩ ص۴۴۶)
➖➖➖➖
@borrhan