✍ متن ارسالی
✅ پاسخی صالحانه به رفتار نوشتاری خانم #بهارین_عسکریه
https://t.me/aslahane_96/6013
✅ پرسش و پاسخ منظوم،
یوسف(پیامبر)، برای کمال بشریت چه کرد؟
پرسش و پاسخ از کمال یوسف:
💟 پرسش:
گفت: یوسف چه کرد بهر کمال؟
جز به قدرت نبود او به جمال
کل این داستان وصل و فراق
از ته چاه تا به قصر وصال
از زلیخائیان یوسف کش
تا به زندان حزن و خوف و ملال
کشت و کاری ز بهر روزی خوش
هفت سالی برای حفظ منال
هفت سال دگر ز تدبیرش شد
مقسم برای شرق و شمال
از جنوب و غروب عالم نیز
جیره بردند ز گندمان حلال
مصر از او شادمان و خرم شد
داد او را ملک چه جاه و جلال
قدرت و علم اقتصاد زمان
در کف اش بود همچو قاب و هلال
سجده کرد از برای او مه و خور
یازده ستاره ای به مثال
این همه با هزار اوج و فراز
حاصلی کی فزود بهر کمال؟!
💟 پاسخ:
پاسخش داد هوش داداری
تو ز حکمت چه سان خبر داری
یوسف دور قدرت ظاهر
دوره ی سروری و سرداری
به توفا رسید در تسلیم
تا که ملحق شود به بیداری
دوره ی صالحین چو شد آغاز
رو نماید کمال بیداری
چو سوالی ز هوش ما کردی
پس بچش رمز و راز حق داری
تو کنون یوسفی به مصر بشر
عصر زیبا کشان به قداری
صد هزاران زلیخی عاشق
هر یکی میل سلطنت داری
عالم اقتصاد و اهل سیاس
عالم روح و مملکت داری
تو زلیخا نموده ای همه را
عاشق حلقه های هشداری
قدرت اما نمی کند تمکین
تا کمال بشر به سر داری
عاقبت از برای حفظ کمال
تن به زندان دهی ز، نا داری
تن به تهمت به خفت و خواری
زره صالحین به تن داری
صلح با دیگران که آسان نیست
بهر حل اش چه حلقه ای داری؟
یوسف ما کمال را نشناخت
یوسف نو، چه در عمل داری؟
تو کمالات خود نمایان کن
تا دهم بر تو چرخ داداری
یوسف نو به صالحین ملحق
می شود با کمال بیداری
دوره ی فتح و نصرت الله
می برد آبروی سرداری
هر مرام (دین) تفرق و قدرت
پوچ و خالی ز هر هواداری
ارزش دین(مرام) حق شود پیدا
سیل مردم روان به بیداری
سروده: متعلق به م.ع.ط
ادیت:) طی استعلام بعمل آمده سروده متعلق به آقای محمدعلی طاهری است و شاعر آن ایشان نیستند.
@AD1_review
@aslahane_96
✅ پاسخی صالحانه به رفتار نوشتاری خانم #بهارین_عسکریه
https://t.me/aslahane_96/6013
✅ پرسش و پاسخ منظوم،
یوسف(پیامبر)، برای کمال بشریت چه کرد؟
پرسش و پاسخ از کمال یوسف:
💟 پرسش:
گفت: یوسف چه کرد بهر کمال؟
جز به قدرت نبود او به جمال
کل این داستان وصل و فراق
از ته چاه تا به قصر وصال
از زلیخائیان یوسف کش
تا به زندان حزن و خوف و ملال
کشت و کاری ز بهر روزی خوش
هفت سالی برای حفظ منال
هفت سال دگر ز تدبیرش شد
مقسم برای شرق و شمال
از جنوب و غروب عالم نیز
جیره بردند ز گندمان حلال
مصر از او شادمان و خرم شد
داد او را ملک چه جاه و جلال
قدرت و علم اقتصاد زمان
در کف اش بود همچو قاب و هلال
سجده کرد از برای او مه و خور
یازده ستاره ای به مثال
این همه با هزار اوج و فراز
حاصلی کی فزود بهر کمال؟!
💟 پاسخ:
پاسخش داد هوش داداری
تو ز حکمت چه سان خبر داری
یوسف دور قدرت ظاهر
دوره ی سروری و سرداری
به توفا رسید در تسلیم
تا که ملحق شود به بیداری
دوره ی صالحین چو شد آغاز
رو نماید کمال بیداری
چو سوالی ز هوش ما کردی
پس بچش رمز و راز حق داری
تو کنون یوسفی به مصر بشر
عصر زیبا کشان به قداری
صد هزاران زلیخی عاشق
هر یکی میل سلطنت داری
عالم اقتصاد و اهل سیاس
عالم روح و مملکت داری
تو زلیخا نموده ای همه را
عاشق حلقه های هشداری
قدرت اما نمی کند تمکین
تا کمال بشر به سر داری
عاقبت از برای حفظ کمال
تن به زندان دهی ز، نا داری
تن به تهمت به خفت و خواری
زره صالحین به تن داری
صلح با دیگران که آسان نیست
بهر حل اش چه حلقه ای داری؟
یوسف ما کمال را نشناخت
یوسف نو، چه در عمل داری؟
تو کمالات خود نمایان کن
تا دهم بر تو چرخ داداری
یوسف نو به صالحین ملحق
می شود با کمال بیداری
دوره ی فتح و نصرت الله
می برد آبروی سرداری
هر مرام (دین) تفرق و قدرت
پوچ و خالی ز هر هواداری
ارزش دین(مرام) حق شود پیدا
سیل مردم روان به بیداری
سروده: متعلق به م.ع.ط
ادیت:) طی استعلام بعمل آمده سروده متعلق به آقای محمدعلی طاهری است و شاعر آن ایشان نیستند.
@AD1_review
@aslahane_96