هنر برای هنر


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана



کانال تلگرامی هنر برای هنر
@ali_khdk
‌ به علت صرف وقت برای تهیه مطالب،
انتشار آنها #حتما" با ذکر منبع انجام گیرد.
h_b_h آیدی سابق

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


📌کانال «هُنرواره» با محتوایی خاص برای علاقمندان به «هُنر»، «ادبیات»، «موسیقی»، «عکاسی»، «نقاشی» و «سینما»

لینک ورود 🔻🔻🔻

https://t.me/Honarrvareh
https://t.me/Honarrvareh



از گورخره پرسیدم:
توسفیدی و راه راه سیاه داری
یا اینکه سیاهی و راه راه سفید داری؟
گوره خره به جای جواب دادن پرسید:
تو خوبی فقط عادت های بد داری
یا بدی و چند تا عادت خوب داری؟
ساکتی بعضی وقت ها شیطونی
یا شیطونی بعضی وقت ها ساکت می شی؟
ذاتاً خوشحالی بعضی روزها ناراحتی
یا ذاتاً افسرده ای بعضی روزها خوشحالی؟
لباس هات تمیزن فقط پیرهنت کثیفه
یا کثیفن و شلوارت تمیزه؟
و گورخر پرسید و پرسید و پرسید
و پرسید و پرسید، و بعد رفت.
دیگه هیچ وقت از گورخرها
درباره ی راه راهاشون چیزی نمی پرسم!

#شل_سیلور_استاین

@artforartt




🍃

برگ‌های مُرده حالا همه‌جا را گرفته‌اند،
می‌ریزند و می‌ریزند،
و دنیا را باز تبدیل به خاک می‌کنند.

گاهی فراموش می‌کنم [که]
برنامه‌ی زمان‌بندی دنیا مثل برنامه‌ی من نیست.
که همه‌چیز در حال مُردن نیست،
و اگر هم هست دوباره زنده خواهد شد،
با کمی آفتاب و آن امید همیشگی.

گاهی فکر می‌کنم:
من از این درخت پیر‌ترم،
از این نیمکت پیرترم، از باران پیر‌ترم.
با این‌حال. از باران پیر‌تر نیستم.
سال‌هاست که می‌بارد و من هم که بروم،
باز خواهد بارید.

#نیکول_کراوس


@artforartt


👩🏻‍🎨 آینده هنری‌ات رو همین حالا بساز!

🎨 اگه تو هم وایبت این رشته های هنریه و میخوای تو این رشته ها درس بخونی، تو این کانال بهترین تکنیک ها و برنامه ریزی دقیق برای تبدیل شدن به یه هنرمند و رتبه برترشدنته >>>>

🔥حریر قرائی، مشاور تخصصی کنکور هنر، با صدها دانش‌آموز موفق!

📍 https://t.me/+2Xiy2sIxv6Q0YTVk


زندگی همین است...

دوست داشتنی‌ها را از دست بدهیم
تا معنی دوست داشتن را بفهمیم.

در سرمای جانسوز زمستان،
دست در جیبمان کنیم تا از گرمای آن
که ناشی از هیچ چیز جز
گرمای تن خودمان نیست، لذت ببریم.

در یک روز ابری غم آلود،
لبخند یک رهگذر ناشناس را ببینیم
تا به ارزش یک لبخند،
در لحظات بی حوصلگی پی ببریم.

زندگی تحمل بار سنگین دنیا،
روی شانه‌های خسته‌ ماست.
طوری که هر لحظه احساس کنیم
شاید این بار، بشکنند.

زندگی همین اشتباهات و گناهان
و بی عدالتی‌هاست
که انگار هر روز هم بیشتر می‌شوند!

زندگی همین است...

نبرد برای اینکه درست بمانی،
وقتی که همه چیز،
خطا کردن را توصیه و تجویز می‌کند.

اینکه خوب باشی.
وقتی که هیچ منطقی
خوب بودن را توجیه نمی‌کند.

اینکه راضی باشی.
نه چونکه اوضاع خوب است.
بلکه چون «باید» راضی باشی.

و بخندی، وقتی که می‌دانی
حتی برای
«گریه کردن بی حساب» هم، حق داری.

زندگی همین است...

آسیب دیدن، نا امید شدن، رنج کشیدن،
کار کردن، گریه کردن، تحسین کردن.

زندگی همین است...

تجربه‌ای با طعم خاص.
هدایت یک کشتی در دریایی طوفانی.
به امید رسیدن به مقصدی برای آرامش.
برای کشف جزیره‌های کشف نشده.
و البته، وقتی که در آخر
به هیچ کدام هم نرسیدیم،

لبخندی از رضایت
که به هر حال: قایقران ماهری شده‌ایم…


— لبخند بزن، زندگی همین است
#ریچل_گودریچ

@artforartt





آیا طراحی بر رنگ آمیزی اولویت دارد؟
- بخش پایانی

زمانی که روژه دوپیل کتاب درس های پایه ای نقاشی را مدون می کرد از مرگ لبرن بیست سال میگذشت. اما افکار او به خاطر استدلالهای محکم همچنان بر پیروان روبنس نفوذ داشتند. یادآوری می کنیم که لبرن مدعی بود رنگ به تنهایی حرفی برای گفتن ندارد و به رنگ بندی و رنگ آمیزی درست منتهی نمی شود. او با استفاده از تمایز ظریف میان رنگ بندی و رنگ آمیزی نشان داد که استفاده از رنگ بدون توجه به طراحی کار رنگ سابان و رنگرزان است. اما دو پیل با استناد به همین تمایز تصریح می کرد که «رنگ آمیزی یکی از اجزای اساسی نقاشی است و نقاش از طریق آن می تواند از نمودهای رنگی تمامی اشیای طبیعی تقلید کند، مناسب ترین رنگ ها را برای اشیای مصنوعی برگزیند و از این طریق نگاه را بفریبد.» به بیان دیگر، رنگ آمیزی «میان نقاشی و طراحی تفاوت ایجاد می کند»؛ ما در اینجا مقولات مورد بحث در فلسفه ی ارسطو را باز می یابیم زیرا رنگ آمیزی وجه مشخصه یا به اصطلاح امروز، ویژگی اختصاصی نقاشی است. بی تردید طراحی را باید وجه مشترک نقاشی، معماری، مجسمه سازی و حکاکی ( گراوور) بدانیم. اما بی وجود رنگ آمیزی «میان طراحی و مجسمه سازی تمایزی نخواهد بود» و این البته در مورد سایر هنرها هم صادق است.

علی رغم اظهار نظر لبرن، نباید چنین پنداشت که رنگ صرفا در خدمت ارضای چشم است و با حواس بدن ارتباط دارد درحالی که طراحی ذهن را اغنا می کند و با روح مرتبط است. دوپیل با اتکا به فلسفه ی دکارت به لبرن، که او هم از پیروان دکارت بود، چنين پاسخ داد: «اگر روح به بدن نپیوندد انسان هرگز به وجود نخواهد آمد؛ به همین ترتیب اگر رنگ آمیزی به طراحی افزوده نشود از نقاشی هم خبری نخواهد بود».

با شروع قرن هجدهم رنگ، هم در نقاشی و هم در تأملات زیباشناختی، جایگاه ثابتی یافت. بدیهی است که در قرن های نوزدهم و بیستم جریانهای هنری گاه دوباره طراحی را بر رنگ ارجحیت داده اند اما چنین گرایش هایی، که ردپایشان را می توان در هنر مدرن و برخی از جریان های آوانگارد هنر معاصر نیز مشاهده کرد، دیگر هرگز مجادله ی طرح و رنگ را با شدت و حدت گذشته دنبال نکردند.


📚 زیباشناسی چیست؟، مارک ژیمنز، ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی، نشر ماهی


@artforartt




آیا طراحی بر رنگ آمیری اولویت دارد؟
- بخش دوم

ابتدا به اهمیت تمایز میان رنگ و رنگ آمیزی می پردازیم. این تمایز را نخستین بار روژه دو پیل و در بحثی درباره ی رنگ آمیزی ( ۱۶۷۲) و مجددا در درس های پایه ای نقاشی ( ۱۷۰۸) مطرح کرد. لبرن با استدلالهایی متقن و محکم به ادعاهای بلانشار چنین پاسخ گفت: طراحی عنصر ذاتی و پایه ای نقاشی است درحالی که رنگ عنصری ثانویه و عرضی است. طراحی شکل و تناسب ایجاد می کند حال آنکه رنگ به تنهایی راه به جایی نمی برد. طراحی به طور همزمان با ذهن و تخیل و دست مرتبط است و بی آنکه از رنگ مدد گیرد می تواند هیجانات روح را به نمایش درآورد.
سرانجام لبرن تیر خلاص را هم به سوی بلانشار روانه کرد: «كل بضاعت رنگ به ارضای دیدگان ختم می شود، حال آنکه طراحی ذهن را ارضا می کند». این پاسخ دندان شکن اگرچه معمولی می نماید اما عواقب بسیاری دارد. اولویتی که لبرن بر آن صحه می گذارد با آنچه بلانشار مد نظر دارد متفاوت است زیرا لبرن به فکر و عقل تقدم می دهد. ذهن، حرف اول و آخر لبرن است، در نتیجه از دید او رنگ (به تنهایی) راه به جایی نمی برد و به رنگ بندی درست نمی انجامد. رنگ مادهای خام بیش نیست و فقط به درد آن می خورد که هنروران به ساییدنش وقت بگذرانند؛ حال آنکه شأن و مقام ذهن بسیار بالاتر از این کارهای پیش پا افتاده است.
طراحی ما را از غرق شدن در اقیانوس رنگ نجات می دهد. پس بنا بر گفته ی لبرن همه چیز به طراحی خلاصه می شود و بس. او با استناد به ويترو و وازاری، و با ارجاع به گفته های اسکندر و در نتیجه ارسطو، و با اشاره به برنینی، هنرمند سبک باروک، تمامی هنرهای «اصلی » مثل معماری و مجسمه سازی را ذیل طراحی جای داد. عجیب این که او با این کار تیر خلاص را به طرفداران پوسن زد و در همان حال زمینه ی پیروزی پیروان اصالت رنگ را فراهم آورد.

ادامه دارد ...


📚 زیباشناسی چیست؟، مارک ژیمنز، ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی، نشر ماهی


@artforartt


آیا طراحی بر رنگ آمیری اولویت دارد؟

با آغاز دهه ی ۱۶۶۰ بحث درباره ی رنگ آمیزی بالا گرفت و این نشان می داد که ذوق فردی به نکته ای قابل توجه بدل شده است. بحث درباره ی اولویت طراحی بر رنگ آمیزی یا بالعکس در تاریخ نقاشی سابقه ای طولانی دارد. این بحث در دوره ی رنسانس هم مطرح بود و در ایتالیا پیروان رافائل برای disegno (طراحی) اولویت قائل بودند و طرفداران تیسین برای colore (رنگ). اما این مباحثه در دهه های پایانی قرن هفدهم و با فراتر رفتن از حوزه ی نقاشی، شدت و حدت بیشتری یافت.

شارل لبرن که سرسختانه به اندیشه های دکارت پایبند بود از اولویت طراحی دفاع می کرد؛ او نه تنها اصطلاح «سایه روشن» را که دوپیل مجددا مطرح کرده بود نمی پذیرفت بلکه حتی اهمیتی را که او برای رنگ قائل شده بود بی مورد می دانست. لبرن، نیکلا پوسن را عمیقا می ستود و فیلیپ دو شامپنی را از پیروان صدیق پوسن قلمداد می کرد زیرا او نیز مانند برن به طرح بیش از رنگ اهمیت می داد. از همین رو آکادمی ابزار برتر نقاشی را قلم طراحی می دانست به قلم موی رنگ آمیزی. از دید اصحاب آکادمی صرفأ طراحی قادر بود «شکل بیافریند، نه رنگ؛ نتیجتا رنگ آمیزی به طراحی متکی بود و نه بالعكس. از نظر لبرن، رنگ نیز وظیفه ی خاص خود را داشت اما قادر نبود به تنهایی نقش بیافریند و تابلو ایجاد کند. در نقطه ی مقابل، روژه دو پیل پیرو روبنس بود و گابریل بلانشار را یک روبنس گرای حقیقی می دانست. بلانشار در سال ۱۶۷۱ و در برابر اعضای آکادمی بدون پرده پوشی اعلام کرد: «نقاش زمانی نقاش می شود که رنگ ها را به کار ببرد و به وسیله ی آنها چشم را بفریبد و از طبیعت تقلید کند.» همین جا از فرصت استفاده می کنیم تا ببینیم از نظر بلانشار نقاش باید به چه چیزهایی اولویت بدهد: او در درجه ی اول باید «چشمها را بفریبد» و در ادامه از طبیعت تقلید کند. آیا این سخنان تصادفی بیان شده اند یا به واقع در برابر صفوف محافظان باورهای آکادمیک رجزخوانی می کنند؟

ادامه دارد ...


📚 زیباشناسی چیست؟، مارک ژیمنز، ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی، نشر ماهی


@artforartt

3.5k 0 65 12 26

‌می نوشم برای خانه‏ ی ويران
برای زندگی قهرآلود خود
برای تنهایی
در حين با هم بودن...
و برای تو من مي‏نوشم
برای دروغ لب‏های خيانتگرت به من
برای سرمای بي‏جان چشمانت
برای آن که دنيا زمخت و بي‏رحم بود
و برای آن که خدا هم نجات‏مان نداد.
#آنا_آخماتوا

🎨 #Vakhtang_Kakulia
@artforartt


باکره و کودک به‌همراه حنای قدیس (انگلیسی: The Virgin and Child with St. Anne‎) یک نقاشی رنگ روغن اثر لئوناردو دا وینچی است که آنِ قدیس (حنا مادر مریم)، مریم و کودکی عیسی را به‌تصویر درآورده است. عیسی در حال در آغوش‌کشیدن بره قربانی نشان داده‌شده که نمادی از مصائب عیسی است در حالی‌که مریم می‌خواهد مانع او شود. این نقاشی برای بالای محراب کلیسای سانتیسیما انونزیاتای فلورانس به لئوناردو سفارش داده شد و موضوع آن مدت‌ها او را مشغول خود کرد.

@artforartt


این روزها که می‌گذرد، هر روز
احساس می‌کنم که کسی در باد
فریاد می‌زند
احساس می‌کنم که مرا
از عمق جاده‌های مه‌آلود
یک آشنای دور صدا می‌زند
آهنگ آشنای صدای او
مثل عبور نور
مثل عبور نوروز
مثل صدای آمدن روز است

از “روز ناگزیر” #قیصر_امین‌پور



🎨 راهی با شکوفه های بادام، آشیل لوژه - ۱۹۱۰

@artforartt


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
فیلم کوتاه "اگر کوسه ها آدم بودند"
بر اساس داستانی از #برتولت_برشت.



📽 @artforartt

6k 0 261 2 50

#Vakhtang_Kakulia
@artforartt


#Vakhtang_Kakulia
@artforartt


#Vakhtang_Kakulia
@artforartt


#Vakhtang_Kakulia
@artforartt


#Vakhtang_Kakulia
@artforartt

Показано 20 последних публикаций.