من توی این مدت متوجه شدم که یک”ego” به شدت پر سر وصدا دارم
که همش میخواد بهتر باشه
همش میخواد تعلق داشته باشه
همش مقایسه
همش برچسب
همش قضاوت
فقط میخواد خوب باشه و جنبه های دیگه شو نمیپذیره
و اگر یه سری باور هارو برای خودم عوض نمیکردم احتمالا دیوونه میشدم
ما نه از کسی عقبیم نه از کسی جلو
تا به امروز هیچ فردی نه با ژن ما ،نه شرایط ،نه هیچ چیز ما ثانیه ای زندگی نکرده و ما داریم همچین زندگی های منحصر به فردی رو مقایسه میکنیم و لیبل خوب و بد میزاریم روش
و این باعث عدم پذیرش خودمون میشه
اگه کسی تا الان ادعا داره عاشق خودشه و هنوز خودشو مقایسه میکنه و میخواد همش بزنده مسابقه باشه،باید بگم فقط داره عدا در میاره که خودشو دوست داره و همش دنبال دوست داشته شدن از طرف دیگرانه
اینکه بفهمی الان جایی که هستی ،جاییه که باید میبودی؛
میشه نقطه اغاز ارامش و گشایش زندگیت
من تو هیچ رقابتی شرکت نمیکنم که بگم من بهترم،شرکت میکنم چون کیف میده بازی کردن.همش بازیه نه تلاش برای اثبات بهتر بودن
این دو تفکر کاملا باهم فرق داره.
که همش میخواد بهتر باشه
همش میخواد تعلق داشته باشه
همش مقایسه
همش برچسب
همش قضاوت
فقط میخواد خوب باشه و جنبه های دیگه شو نمیپذیره
و اگر یه سری باور هارو برای خودم عوض نمیکردم احتمالا دیوونه میشدم
ما نه از کسی عقبیم نه از کسی جلو
تا به امروز هیچ فردی نه با ژن ما ،نه شرایط ،نه هیچ چیز ما ثانیه ای زندگی نکرده و ما داریم همچین زندگی های منحصر به فردی رو مقایسه میکنیم و لیبل خوب و بد میزاریم روش
و این باعث عدم پذیرش خودمون میشه
اگه کسی تا الان ادعا داره عاشق خودشه و هنوز خودشو مقایسه میکنه و میخواد همش بزنده مسابقه باشه،باید بگم فقط داره عدا در میاره که خودشو دوست داره و همش دنبال دوست داشته شدن از طرف دیگرانه
اینکه بفهمی الان جایی که هستی ،جاییه که باید میبودی؛
میشه نقطه اغاز ارامش و گشایش زندگیت
من تو هیچ رقابتی شرکت نمیکنم که بگم من بهترم،شرکت میکنم چون کیف میده بازی کردن.همش بازیه نه تلاش برای اثبات بهتر بودن
این دو تفکر کاملا باهم فرق داره.