بهم گفت: بنظرت بابای خوبی میشم؟
من ساکت شدم چیزی نگفتم
آخه از نظر من پارتنر خوبی بود ولی خب نمیدونستم بابای خوبی میشه یا نه
یکم بهش نگاه کردم دیدم چقدر داره تلاش میکنه
برای همه چیز
برای زندگیش
درسشو میخونه
کارشو میکنه
باشگاهشو میره
چقدر احترام میذاره
چقدر با یه خانوم مثل پرنسسا رفتار میکنه
چقدر به خانوادش احترام میذاره و چقدر مهمه که زود بره خونه تا قبل اینکه اونا زنگ بزنن
در حالی که میتونست بیرون باشه با دوستاش
اما خانوادشو ترجیح داد
یه لحظه تو دلم گفتم: آره
بابای خوبی میشی!
خیلی خوب.
از اون بابا خوبا که دخترت در آینده دنبال مردی مثل پدرشه نه اینکه دنبال مردی برای فرار از پدرش…
و آره
تو خیلی خوبی
و بدون باورت دارم.
من ساکت شدم چیزی نگفتم
آخه از نظر من پارتنر خوبی بود ولی خب نمیدونستم بابای خوبی میشه یا نه
یکم بهش نگاه کردم دیدم چقدر داره تلاش میکنه
برای همه چیز
برای زندگیش
درسشو میخونه
کارشو میکنه
باشگاهشو میره
چقدر احترام میذاره
چقدر با یه خانوم مثل پرنسسا رفتار میکنه
چقدر به خانوادش احترام میذاره و چقدر مهمه که زود بره خونه تا قبل اینکه اونا زنگ بزنن
در حالی که میتونست بیرون باشه با دوستاش
اما خانوادشو ترجیح داد
یه لحظه تو دلم گفتم: آره
بابای خوبی میشی!
خیلی خوب.
از اون بابا خوبا که دخترت در آینده دنبال مردی مثل پدرشه نه اینکه دنبال مردی برای فرار از پدرش…
و آره
تو خیلی خوبی
و بدون باورت دارم.