#پارت۳۳۹
یا فقط براي کم کردن عذاب وجدانش داره انجام میده؟
وقتی از حموم دراومدم کنار تخت ایستاده بود و نگاهش بهم افتاد.
حوله اي که بهم داده بود خیلی کوتاه بود.
بیشتر بدنم در معرض تماشا بود و این منو عصبی میکرد.
اما به محض اینکه یادم افتاد امشب چه اتفاقی برام افتاده
دیگه بی خیال شدم..
اومد طرفمو دستمو گرفت .
برد سمت میز کنسول.
اتفاقی نگاهم به تخت خوابش افتاد.
ایستادم... ملحفه ي تخت عوض شده بود.
یعنی خودش عوض کرده بود...
یا فقط براي کم کردن عذاب وجدانش داره انجام میده؟
وقتی از حموم دراومدم کنار تخت ایستاده بود و نگاهش بهم افتاد.
حوله اي که بهم داده بود خیلی کوتاه بود.
بیشتر بدنم در معرض تماشا بود و این منو عصبی میکرد.
اما به محض اینکه یادم افتاد امشب چه اتفاقی برام افتاده
دیگه بی خیال شدم..
اومد طرفمو دستمو گرفت .
برد سمت میز کنسول.
اتفاقی نگاهم به تخت خوابش افتاد.
ایستادم... ملحفه ي تخت عوض شده بود.
یعنی خودش عوض کرده بود...