☑🖋🎧
✔ خوانش شعرِ #لمس
اسبانِ وحشیِ رَمان
در خروشِ آبهای روان؛
این است رازِ آن چشمها
که فرشتگانِ معلق
در آسمانها را
سرمست کرده است.
بگو!
بگو کدام ترانهی ماه
بر لبانِ مردمِ اقمار
طنین میانداخت
آن دم که باد
در موهایت میپیچید
و من
در تمامیِ این سالهای گمشده
به کدام بیراه
کشیده میشدم؟
آخر این چگونه زندگی ست
بی تو
و دور
دور از جماعتِ رقصنده
بر پوستات؟
گفتم،
گفتم بیا برویم!
[به شب گفتم]
بیا برویم از همین لبههای
خمیدهی نورانیِ زمین
خود را بیاویزیم
شاید رستگار شدیم.
شاید تمام شود این
نمایشِ مضحکِ پر از نفرین
و روزی
از خاکهای همین اطراف
بتهای، درختی رویید و
اسمش را گذاشتند: عشقآیین.
شاید که در حوالیِ مرگ
لحظهای، دمی باشد
که خیال کنیم،
فقط خیال
که لمس
اتفاق افتاد
و درهای دروازههای هفت آسمان
به روی مردمِ پنج زمین
باز شد.
بیا!
بیا برویم.
شعر، صدا و ادیت: عیسی اسدی میم
سرایش: آذر ۱۴۰۲
خوانش: ۲۱ آذر ۱۴۰۳
Music: Close to You/ Meredi
@Miim_IsaAasadi
🫎
@CHAAVOUSH
✔ خوانش شعرِ #لمس
اسبانِ وحشیِ رَمان
در خروشِ آبهای روان؛
این است رازِ آن چشمها
که فرشتگانِ معلق
در آسمانها را
سرمست کرده است.
بگو!
بگو کدام ترانهی ماه
بر لبانِ مردمِ اقمار
طنین میانداخت
آن دم که باد
در موهایت میپیچید
و من
در تمامیِ این سالهای گمشده
به کدام بیراه
کشیده میشدم؟
آخر این چگونه زندگی ست
بی تو
و دور
دور از جماعتِ رقصنده
بر پوستات؟
گفتم،
گفتم بیا برویم!
[به شب گفتم]
بیا برویم از همین لبههای
خمیدهی نورانیِ زمین
خود را بیاویزیم
شاید رستگار شدیم.
شاید تمام شود این
نمایشِ مضحکِ پر از نفرین
و روزی
از خاکهای همین اطراف
بتهای، درختی رویید و
اسمش را گذاشتند: عشقآیین.
شاید که در حوالیِ مرگ
لحظهای، دمی باشد
که خیال کنیم،
فقط خیال
که لمس
اتفاق افتاد
و درهای دروازههای هفت آسمان
به روی مردمِ پنج زمین
باز شد.
بیا!
بیا برویم.
شعر، صدا و ادیت: عیسی اسدی میم
سرایش: آذر ۱۴۰۲
خوانش: ۲۱ آذر ۱۴۰۳
Music: Close to You/ Meredi
@Miim_IsaAasadi
🫎
@CHAAVOUSH