دانا تقریبا ده پونزده روز پیش اینو یک کتاب دیگه رو بهم داد
باخودم قرار گذاشتم توی مسیر رفت و آمد کار و دانشگاه، کلا بجای گوشی کتاب بخونم
خیلی کند پیش رفتم میدونم
قدیما چهارصد و پنجاه صفحه برام کار یه شبانه روز بود
ولی مغزم میگه این کتابها فقط مال توی مسیره و نمیذاره تو خونه بخونم:)
پنجاه شصت صفحه اول رو که خوندم، واقعیتش گفتم چقدر بیخوده! دعوای چندتا مادر سر چندتا ریزه بچه توی پیش دبستانی!!
ولی چون دانا گفته بود خیلی جالبه، ادامه دادم.
الان صدوسی صفحه به پایان کتاب مونده
با بدبختی جلوی خودمو گرفتم که امشب تمومش نکنم! چقدر جذابه!
من همیشه بیشتر از داستان، غرق نوع تفکر نویسنده ها میشم! عاشق اینم بفهمم چی تو سر نویسنده میگذشته!
چرا و چطور بعضیا میتونن خالق یه جهان و موضوعاتی باشن که اصلا وجود خارجی ندارن! خدایا بعضیا خیلی خلاقن!!
(میدونم سریال داره، همیشه برای من کتاب هزاربار ارجحه به فیلم و سریال. من عاشق اینم از چشم نویسنده ببینم نه از چشم کارگردان)
باخودم قرار گذاشتم توی مسیر رفت و آمد کار و دانشگاه، کلا بجای گوشی کتاب بخونم
خیلی کند پیش رفتم میدونم
قدیما چهارصد و پنجاه صفحه برام کار یه شبانه روز بود
ولی مغزم میگه این کتابها فقط مال توی مسیره و نمیذاره تو خونه بخونم:)
پنجاه شصت صفحه اول رو که خوندم، واقعیتش گفتم چقدر بیخوده! دعوای چندتا مادر سر چندتا ریزه بچه توی پیش دبستانی!!
ولی چون دانا گفته بود خیلی جالبه، ادامه دادم.
الان صدوسی صفحه به پایان کتاب مونده
با بدبختی جلوی خودمو گرفتم که امشب تمومش نکنم! چقدر جذابه!
من همیشه بیشتر از داستان، غرق نوع تفکر نویسنده ها میشم! عاشق اینم بفهمم چی تو سر نویسنده میگذشته!
چرا و چطور بعضیا میتونن خالق یه جهان و موضوعاتی باشن که اصلا وجود خارجی ندارن! خدایا بعضیا خیلی خلاقن!!
(میدونم سریال داره، همیشه برای من کتاب هزاربار ارجحه به فیلم و سریال. من عاشق اینم از چشم نویسنده ببینم نه از چشم کارگردان)