این خرقه که من دارم در رهن شراب اولیٰ
وین دفتر بیمعنی غرق می ناب اولیٰ
چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم
در کنج خراباتی افتاده خراب اولیٰ
چون مصلحتاندیشی دور است ز درویشی
هم سینه پر از آتش، هم دیده پرآب اولیٰ
من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت
این قصه اگر گویم با چنگ و رباب اولیٰ
تا بیسروپا باشد اوضاع فلک زین دست
در سر هوس ساقی، در دست شراب اولیٰ
از همچو تو دلداری دل برنکنم آری
چون تاب کشم باری زان زلف به تاب اولیٰ
چون پیر شدی حافظ از میکده بیرون آی
رندی و هوسناکی در عهد شباب اولیٰ
#حافظ
@AltafOlAshaar
وین دفتر بیمعنی غرق می ناب اولیٰ
چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم
در کنج خراباتی افتاده خراب اولیٰ
چون مصلحتاندیشی دور است ز درویشی
هم سینه پر از آتش، هم دیده پرآب اولیٰ
من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت
این قصه اگر گویم با چنگ و رباب اولیٰ
تا بیسروپا باشد اوضاع فلک زین دست
در سر هوس ساقی، در دست شراب اولیٰ
از همچو تو دلداری دل برنکنم آری
چون تاب کشم باری زان زلف به تاب اولیٰ
چون پیر شدی حافظ از میکده بیرون آی
رندی و هوسناکی در عهد شباب اولیٰ
#حافظ
@AltafOlAshaar