Репост из: دار السّلام | محسن امین
آسیب علوم انسانی در ایران چیست؟
از چهار سال پیش و به بهانه طرحی مطالعاتی، تامل جدی و گروهی حول محور این مسئله را با همکاری و همراهی دوستان آغاز کردیم. یاسر خوشنویس، محمدرضا معینی و من هریک از زاویهای به وضعیت علوم انسانی در ایران معاصر پرداختیم. در گام نخست، کوشیدیم روایت این آسیبشناسی را از منظر اندیشمندان و پژوهشگران این حوزه مطالعاتی ارائه کنیم. سپس و بر اساس یافتهها، دستهبندیهای اولیه را مورد تجدیدنظر قرار دادیم و نهایتا به رهیافتهای تاریخی و تمدنی، نهادی، کارکردی و فرهنگی در وضعیتشناسی و به تعاقب آن، آسیبشناسی علوم انسانی و اجتماعی در ایران رسیدیم. حاصل این تحقیق که با حمایت مؤسسه حامی علوم انسانی انجام شد، در کتابی با همین عنوان گردآوری شده و حاوی گزارشی توصیفی-تحلیلی از بیش از ده صاحبنظر ایرانی (از رضا داوری اردکانی تا آرامش دوستدار و از حسین کچویان تا مقصود فراستخواه) است که امیدوارم بهزودی منتشر شود.
اما پس از این کتاب نیز دغدغه بهبود وضعیت علوم انسانی و اجتماعی همواره با من همراه بوده است. در مقاله "قصه فراز و فرود علوم اجتماعی در ایران" به گوشهای از این دغدغه پرداختم و این روزها نیز با همکاری مسعود زالیزاده مشغول نگارش فصلی برای کتابی با عنوان "سرگذشت علوم اجتماعی در ایران" هستیم. اثری که امیدوارم بحول الهی، توسط یکی از ناشران برجسته عرصه تاریخ و اندیشه سیاسی و اجتماعی در ماههای آتی منتشر شود.
در همین اثنا، با مجموعه گفتگوهای "خیام خیّام" آشنا شدم که سعی دارد از منظری نو به چالشهای نهاد علم در ایران بپردازد و از زوایای مختلف بر این مسئله نور بتاباند. کتاب "وضعیتشناسی علوم انسانی در ایران از منظر صاحبنظران" که ذکر آن رفت، بهانهای شد تا به دعوت دکتر آرش رستگار عزیز در یکی از همین نشستها حضور یابم. از دوستان گرانقدری که در آن پروژه تحقیقاتی از محضرشان بسیار آموخته بودم، محمدرضا معینی عزیز حاضر بود و متاسفانه یاسر خوشنویس عزیز امکان حضور نداشت.
باری، در این گفتگو که به میزبانی دکتر رضا فلاح مقدم، دکتر مسعود طوسی سعیدی و آقای یعقوب حسینزاده در مرکز آموزشی دانشپژوهان جوان برگزار شد، به همراهی محمدرضا سعی کردیم تا پای رهیافتی کمتر مورد توجه را به آوردگاه وضعیتشناسی نهاد علم در ایران معاصر باز کنیم و از دریچهای نسبتا نو، روایتی تاریخی-تمدنی از کیفیت مواجهه ایرانیان با علوم انسانی جدید در بازه پایانی حکومت قاجار تا سالهای منتهی به انقلاب اسلامی ارائه نماییم. در این بین، تجربههایی مانند مدرسه سپهسالار، دانشگاه تهران و دانشکده الاهیات و همچنین مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی را در کنار تحولات حوزه علمیه قم و نهاد دین مورد اشاره قرار دادهایم و میکوشیم از پس وارسی هریک از این تجارب، روایت خود از سرشت و سرنوشت نهاد علم و بهویژه علوم انسانی در ایران را در نیمه نخست قرن چهاردهم خورشیدی سامان دهیم.
فایل تصویری این گفتگوی حدودا دوساعته از اینجا قابل مشاهده است؛
https://www.aparat.com/v/tgh1u06
@Darossalaam
از چهار سال پیش و به بهانه طرحی مطالعاتی، تامل جدی و گروهی حول محور این مسئله را با همکاری و همراهی دوستان آغاز کردیم. یاسر خوشنویس، محمدرضا معینی و من هریک از زاویهای به وضعیت علوم انسانی در ایران معاصر پرداختیم. در گام نخست، کوشیدیم روایت این آسیبشناسی را از منظر اندیشمندان و پژوهشگران این حوزه مطالعاتی ارائه کنیم. سپس و بر اساس یافتهها، دستهبندیهای اولیه را مورد تجدیدنظر قرار دادیم و نهایتا به رهیافتهای تاریخی و تمدنی، نهادی، کارکردی و فرهنگی در وضعیتشناسی و به تعاقب آن، آسیبشناسی علوم انسانی و اجتماعی در ایران رسیدیم. حاصل این تحقیق که با حمایت مؤسسه حامی علوم انسانی انجام شد، در کتابی با همین عنوان گردآوری شده و حاوی گزارشی توصیفی-تحلیلی از بیش از ده صاحبنظر ایرانی (از رضا داوری اردکانی تا آرامش دوستدار و از حسین کچویان تا مقصود فراستخواه) است که امیدوارم بهزودی منتشر شود.
اما پس از این کتاب نیز دغدغه بهبود وضعیت علوم انسانی و اجتماعی همواره با من همراه بوده است. در مقاله "قصه فراز و فرود علوم اجتماعی در ایران" به گوشهای از این دغدغه پرداختم و این روزها نیز با همکاری مسعود زالیزاده مشغول نگارش فصلی برای کتابی با عنوان "سرگذشت علوم اجتماعی در ایران" هستیم. اثری که امیدوارم بحول الهی، توسط یکی از ناشران برجسته عرصه تاریخ و اندیشه سیاسی و اجتماعی در ماههای آتی منتشر شود.
در همین اثنا، با مجموعه گفتگوهای "خیام خیّام" آشنا شدم که سعی دارد از منظری نو به چالشهای نهاد علم در ایران بپردازد و از زوایای مختلف بر این مسئله نور بتاباند. کتاب "وضعیتشناسی علوم انسانی در ایران از منظر صاحبنظران" که ذکر آن رفت، بهانهای شد تا به دعوت دکتر آرش رستگار عزیز در یکی از همین نشستها حضور یابم. از دوستان گرانقدری که در آن پروژه تحقیقاتی از محضرشان بسیار آموخته بودم، محمدرضا معینی عزیز حاضر بود و متاسفانه یاسر خوشنویس عزیز امکان حضور نداشت.
باری، در این گفتگو که به میزبانی دکتر رضا فلاح مقدم، دکتر مسعود طوسی سعیدی و آقای یعقوب حسینزاده در مرکز آموزشی دانشپژوهان جوان برگزار شد، به همراهی محمدرضا سعی کردیم تا پای رهیافتی کمتر مورد توجه را به آوردگاه وضعیتشناسی نهاد علم در ایران معاصر باز کنیم و از دریچهای نسبتا نو، روایتی تاریخی-تمدنی از کیفیت مواجهه ایرانیان با علوم انسانی جدید در بازه پایانی حکومت قاجار تا سالهای منتهی به انقلاب اسلامی ارائه نماییم. در این بین، تجربههایی مانند مدرسه سپهسالار، دانشگاه تهران و دانشکده الاهیات و همچنین مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی را در کنار تحولات حوزه علمیه قم و نهاد دین مورد اشاره قرار دادهایم و میکوشیم از پس وارسی هریک از این تجارب، روایت خود از سرشت و سرنوشت نهاد علم و بهویژه علوم انسانی در ایران را در نیمه نخست قرن چهاردهم خورشیدی سامان دهیم.
فایل تصویری این گفتگوی حدودا دوساعته از اینجا قابل مشاهده است؛
https://www.aparat.com/v/tgh1u06
@Darossalaam