‏به زن عموم فکر میکنم که تو جنگ تانک از رو بچه‌ش رد شد،اسم‌ بچه‌شو از رو کوچه کند چون تو اون کوچه بازم شهید داشتن.
به بچه‌هاش گفت لیاقت درس خوندن اگه ندارید با خون داداشتون نرید دانشگاه .
و حواله سفر کربلا رو تو بنیاد شهید ریز ریز کرد.
و گفت خراب بشه اون عراقی که بچه منو ازم گرفت ولی‏شما دارید آبادش میکنید.
و بعد نگاه میکنم میبینم خدایا اینا دیگه کی هستن، که بچه‌ی حروم لقمه‌شون با اسلحه افتاده به جون شهروند غیر مسلح کشور خودش و حالا چون به درک واصل شده از اینکه دو نفر رو کشتن سیر نشدن !
و بیشتر حرص میخورن که چرا یه دکتر پولدارم اعدام نمیکنید ما خوشمون بیاد !
آخه ‏تو زندگی فلاکت بارشون هیچوقت فکر نمیکردن اسمشون کنار یه پزشک قرار بگیره و تازه اینا شاکی باشن.
بایدم جفتک بندازن،چون پول مفت با طعم خون مزه کرده.

@politicscafe