خستگی باستانی، خستگی موروثی ذرهذره از تنم بهدر میشود.
آرامش پربار این درخت، به من هم سرایت کردهاست.
خوبم! خوشم! کجام؟ هیچجا! نیمهشب است یا نزدیک سحر؟ نمیدانم! انگار در مکثی خالی میان دو دقیقهی پرهیاهو نشستهام. میان بینهایت گذشته، و بینهایت فردا. و نگاهم، به عنکبوتی است که صبور و آرام، توری نازک میبافد.
- درخت گلابی/ داریوش مهرجویی
🤍
آرامش پربار این درخت، به من هم سرایت کردهاست.
خوبم! خوشم! کجام؟ هیچجا! نیمهشب است یا نزدیک سحر؟ نمیدانم! انگار در مکثی خالی میان دو دقیقهی پرهیاهو نشستهام. میان بینهایت گذشته، و بینهایت فردا. و نگاهم، به عنکبوتی است که صبور و آرام، توری نازک میبافد.
- درخت گلابی/ داریوش مهرجویی
🤍