#تحلیلی
🔴 قطع برق؛ همچون بنزین جدید بر آتش نارضایتیهای اجتماعی
قطع گسترده و مکرر برق در شرایط کنونی این استعداد را دارد که به یک بحران اجتماعی عمیق بدل شود، درست مانند افزایش قیمت بنزین در آبان ۱۳۹۸ که جرقهی یکی از بزرگترین قیامهای سراسری را زد.
مشکل قطع برق نه صرفاً یک مسئله فنی یا مدیریتی، بلکه بخشی از تضادهای ساختاری موجود در جامعه است. برق در دنیای مدرن، به عنوان زیرساخت اساسی، نه تنها برای زندگی روزمره، بلکه برای ادامهی بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی حیاتی است. در واقع، قطع برق نماد عریان ناتوانی نظام حاکم در تأمین ابتداییترین نیازهای مردم است؛ به بیان دیگر این موضوع نشانهای از بحران مشروعیت حاکمیت است!
در نظامهای اجتماعی-اقتصادی، یکی از مفاهیم اساسی، «توازن فشارهای اجتماعی» است؛ به این معنی که اگر فشارهای اقتصادی و اجتماعی از حد معینی بگذرد، جامعه به یک وضعیت بیثباتی وارد میشود که میتواند منجر به شکلگیری یک اعتراض ساختارشکن شود. قطع برق میتواند به عنوان یک کاتالیزور عمل کند که نارضایتیهای انباشته شده از مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را به آستانهی انفجار برساند. نگاهی به تجربههای تاریخی نشان میدهد که «بحرانهای زیربنایی» مانند بحران انرژی، آب، غذا یا سوخت اغلب منجر به اعتراضات گسترده شدهاند، زیرا این بحرانها به صورت مستقیم بر زندگی روزمره مردم تأثیر میگذارند.
از طرف دیگر، قطع برق و خاموشیهای گسترده پیامدهایی نمادین نیز دارد: نمادی از خاموشی قدرت، ناتوانی مدیریت، و سقوط توانایی حکمرانی. این وضعیت میتواند نارضایتیهای عمومی را از سطح مسائل روزمره به سطح مسائل بنیادین سیاسی و اجتماعی برساند، زیرا مردم درک میکنند که مشکل فراتر از یک بحران موقتی است و به ناکارآمدی کل ساختار برمیگردد. در چنین شرایطی، اعتراضات و نارضایتیها میتوانند به صورت خودجوش و سراسری بروز کنند، زیرا مردم دیگر به روشنی میبینند که ساختار حاکم قادر به تأمین ابتداییترین نیازها هم نیست.
بنابراین، قطع برق میتواند همان نقشی را بازی کند که مسئلهی بنزین در قیام آبان۹۸ ایفا کرد؛ جرقهای برای فعال کردن آتشفشان خشم خلق که اینبار در پیوند با کانونهای شورشی و مقاومت سازمانیافته، بلاوقفه با هر فراز و نشیبی تا سرنگونی استبداد مذهبی پیش خواهد رفت.
#سر_مار_در_تهران_است
#قیام_محله_محور
@protest_iran
🔴 قطع برق؛ همچون بنزین جدید بر آتش نارضایتیهای اجتماعی
قطع گسترده و مکرر برق در شرایط کنونی این استعداد را دارد که به یک بحران اجتماعی عمیق بدل شود، درست مانند افزایش قیمت بنزین در آبان ۱۳۹۸ که جرقهی یکی از بزرگترین قیامهای سراسری را زد.
مشکل قطع برق نه صرفاً یک مسئله فنی یا مدیریتی، بلکه بخشی از تضادهای ساختاری موجود در جامعه است. برق در دنیای مدرن، به عنوان زیرساخت اساسی، نه تنها برای زندگی روزمره، بلکه برای ادامهی بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی حیاتی است. در واقع، قطع برق نماد عریان ناتوانی نظام حاکم در تأمین ابتداییترین نیازهای مردم است؛ به بیان دیگر این موضوع نشانهای از بحران مشروعیت حاکمیت است!
در نظامهای اجتماعی-اقتصادی، یکی از مفاهیم اساسی، «توازن فشارهای اجتماعی» است؛ به این معنی که اگر فشارهای اقتصادی و اجتماعی از حد معینی بگذرد، جامعه به یک وضعیت بیثباتی وارد میشود که میتواند منجر به شکلگیری یک اعتراض ساختارشکن شود. قطع برق میتواند به عنوان یک کاتالیزور عمل کند که نارضایتیهای انباشته شده از مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را به آستانهی انفجار برساند. نگاهی به تجربههای تاریخی نشان میدهد که «بحرانهای زیربنایی» مانند بحران انرژی، آب، غذا یا سوخت اغلب منجر به اعتراضات گسترده شدهاند، زیرا این بحرانها به صورت مستقیم بر زندگی روزمره مردم تأثیر میگذارند.
از طرف دیگر، قطع برق و خاموشیهای گسترده پیامدهایی نمادین نیز دارد: نمادی از خاموشی قدرت، ناتوانی مدیریت، و سقوط توانایی حکمرانی. این وضعیت میتواند نارضایتیهای عمومی را از سطح مسائل روزمره به سطح مسائل بنیادین سیاسی و اجتماعی برساند، زیرا مردم درک میکنند که مشکل فراتر از یک بحران موقتی است و به ناکارآمدی کل ساختار برمیگردد. در چنین شرایطی، اعتراضات و نارضایتیها میتوانند به صورت خودجوش و سراسری بروز کنند، زیرا مردم دیگر به روشنی میبینند که ساختار حاکم قادر به تأمین ابتداییترین نیازها هم نیست.
بنابراین، قطع برق میتواند همان نقشی را بازی کند که مسئلهی بنزین در قیام آبان۹۸ ایفا کرد؛ جرقهای برای فعال کردن آتشفشان خشم خلق که اینبار در پیوند با کانونهای شورشی و مقاومت سازمانیافته، بلاوقفه با هر فراز و نشیبی تا سرنگونی استبداد مذهبی پیش خواهد رفت.
#سر_مار_در_تهران_است
#قیام_محله_محور
@protest_iran