✴️منتظران ناباور!
🔸رحیم قمیشی
به ما گفته بودند وقتی زمین پر از ظلم و بیداد شود، امامی که پردۀ غیبت است میآید و همۀ ما و زمین را نجات میدهد.
به ما گفته بودند او ۱۲۰۰ سال است زندگی میکند و به حکم خدا اصلا هم پیر نمیشود.
به ما گفته بودند او اگر ۳۱۳ یار همراه داشته باشد، دیگر حتما میآید. یار ندارد.
و ما هزار آیتالله العظمی میدیدیم که همزمان زندگی میکردند، ۳۰۰ نفر از آنها خود را نایبالامام میدانستند و او نمیآمد.
در یک شب چند هزار شهید میدادیم که هر کدام از سربازی امامان هم بالاتر بودند.
و هیچ نمیگفتیم.
ما اصلا نمیدانستیم باید دعا کنیم ظلم بیشتر شود تا او بیاید یا ظلم کمتر شود.
حقیقتش را بگویم ما اصلأ از آمدنش میترسیدیم.
مبادا دوباره جنگهای جهانی شروع شوند. خون و خونریزی، و مسلمان کردنهای با شمشیرهای آخته.
یعنی پرسشهای فراوانی در ذهن ما میآمد، که میترسیدیم بپرسیم.
معلمهای دینی گوشمان را میکشیدند و از کلاس پرتمان میکردند بیرون.
نپرسیدیم، و علما تصور کردند ما قانع شدهایم!
وحالا بلد نیستیم جواب نسل جوانمان را بدهیم.
او میپرسد، اگر خدا میخواست به یک نفر عمر جاودانه یا چند هزار ساله بدهد بهتر نبود آن عمر را به پیامبر خاتمش میداد که ارتباطش با او مستقیمتر و شأن او بالاتر از همه بود؟
او میپرسد چطور میشود کسی چند هزار سال عمر کند و استخوانهایش تحلیل نروند، ماهیچههایش ضعیف نشوند، دندانهایش پوسیده نشوند.
او میپرسد کسی که بود و نبودش امروز برای ما مساوی است، هیچ اثری از او در زندگیمان نمیبینیم، کشته میدهیم، سر زندانی بیگناه بالای دار میرود، در سلول به زندانی تجاوز میشود، به خانواده عزادار اجازه عزاداری نمیدهند، جسد میدزدند و مخفیانه دفن میکنند، و او هیچ کاری نمیکند، پس تفاوت زنده بودن و نبودنش در چیست؟
نسل جدید از من میپرسد، اگر "عقیده به وجود امامی زنده نداشته باشد، که یک وقت به کمکش میآید"، آن وقت محکمتر و با برنامهریزی بهتر عمل میکند یا آن وقتی که منتظر است کسی میآید و نجاتش میدهد؟
او میپرسد صدها سال کسانی با سوءاستفاده از نام امام غایب، مال مردم را خوردند، آنها را به جنگهای بیسرانجام فرستادند، حکم اعدام و سرکوب وحشیانه دادند، فرزندان و خاندانشان را سرور کردند، و گفتند ما از همهتان برتریم! چرا او کاری نکرد؟ چرا یک یادداشت با نشانه نگذاشت، تا نگذارد بدنام شده و مردم بهخاطر نبودنش زجر بکشند.
بچه که بودم از معجزات امام زمان میگفتند او در جایی میایستد و صحبت میکند، همزمان همه جهانیان صدایش را میشنوند.
تازه بلندگو به بازار آمده بود، تجسم بلندگویی به اندازه یک کامیون یا صد کامیون، به من دلداری میداد.
در میانسالیام اینترنت آمد، ترامپ یک توئیت میزد، کل جهان همان لحظه میشنیدند! تکنولوژی معجزه امام زمان را تبدیل به یک موضوع پیشپا افتاده کرد.
و من باز میترسیدم بپرسم.
چرا تعریف جدیدی از امامتان نمیکنید!
او صلح میآورد یا جنگ؟
او عشق میکارد یا خون؟
او انتقام میگیرد یا میبخشد؟
او با ۹۹ درصد غیر شیعه جهان چه میکند؟
این روزها با نسل جدید راحتم.
میدانم بخواهم یا نخواهم، آنها مثل ما نیستید.
میپرسند و نمیترسند به آنها انگ بزنند.
آن دینداران اگر واقعا به حرفهای خود معتقد بودند اینطور دنبال انباشتن مال حرام نمیرفتند.
آنها که میگفتند مهدی میآید تا عدالت برقرار کند، چنین ظلم و بیداد را ترویج نمیکردند.
دین را پوستین وارونهای به تن کردهاند تا باز بساط بتپرستی و ظلم را ترویج کنند.
نمیترسند از اینکه بگویند ما این دین و این عقاید شما را قبول نداریم.
فعلا که ۴۴ سال است آنها که باید مقدمات ظهور را فراهم میکردند، دو دستی چسبیدهاند به حفظ قدرت خودشان. میدانند این حرفهایشان تنها برای پیشبرد اهداف شخصیشان بوده.
آنها اشتباه ما را نمیکنند.
حتما پرسشهایی که در بالا نوشتم پاسخهایی دارد. اما نسل جوان قبول نمیکند به او بگویند چون این روایت آمده باید بپذیرد. او میخواهد با منطق قوی به او اثبات کنند؛
که چرا باید یک منتظر خوب باشد!
و نه خودش یک مهدی بشود.
🔸رحیم قمیشی
به ما گفته بودند وقتی زمین پر از ظلم و بیداد شود، امامی که پردۀ غیبت است میآید و همۀ ما و زمین را نجات میدهد.
به ما گفته بودند او ۱۲۰۰ سال است زندگی میکند و به حکم خدا اصلا هم پیر نمیشود.
به ما گفته بودند او اگر ۳۱۳ یار همراه داشته باشد، دیگر حتما میآید. یار ندارد.
و ما هزار آیتالله العظمی میدیدیم که همزمان زندگی میکردند، ۳۰۰ نفر از آنها خود را نایبالامام میدانستند و او نمیآمد.
در یک شب چند هزار شهید میدادیم که هر کدام از سربازی امامان هم بالاتر بودند.
و هیچ نمیگفتیم.
ما اصلا نمیدانستیم باید دعا کنیم ظلم بیشتر شود تا او بیاید یا ظلم کمتر شود.
حقیقتش را بگویم ما اصلأ از آمدنش میترسیدیم.
مبادا دوباره جنگهای جهانی شروع شوند. خون و خونریزی، و مسلمان کردنهای با شمشیرهای آخته.
یعنی پرسشهای فراوانی در ذهن ما میآمد، که میترسیدیم بپرسیم.
معلمهای دینی گوشمان را میکشیدند و از کلاس پرتمان میکردند بیرون.
نپرسیدیم، و علما تصور کردند ما قانع شدهایم!
وحالا بلد نیستیم جواب نسل جوانمان را بدهیم.
او میپرسد، اگر خدا میخواست به یک نفر عمر جاودانه یا چند هزار ساله بدهد بهتر نبود آن عمر را به پیامبر خاتمش میداد که ارتباطش با او مستقیمتر و شأن او بالاتر از همه بود؟
او میپرسد چطور میشود کسی چند هزار سال عمر کند و استخوانهایش تحلیل نروند، ماهیچههایش ضعیف نشوند، دندانهایش پوسیده نشوند.
او میپرسد کسی که بود و نبودش امروز برای ما مساوی است، هیچ اثری از او در زندگیمان نمیبینیم، کشته میدهیم، سر زندانی بیگناه بالای دار میرود، در سلول به زندانی تجاوز میشود، به خانواده عزادار اجازه عزاداری نمیدهند، جسد میدزدند و مخفیانه دفن میکنند، و او هیچ کاری نمیکند، پس تفاوت زنده بودن و نبودنش در چیست؟
نسل جدید از من میپرسد، اگر "عقیده به وجود امامی زنده نداشته باشد، که یک وقت به کمکش میآید"، آن وقت محکمتر و با برنامهریزی بهتر عمل میکند یا آن وقتی که منتظر است کسی میآید و نجاتش میدهد؟
او میپرسد صدها سال کسانی با سوءاستفاده از نام امام غایب، مال مردم را خوردند، آنها را به جنگهای بیسرانجام فرستادند، حکم اعدام و سرکوب وحشیانه دادند، فرزندان و خاندانشان را سرور کردند، و گفتند ما از همهتان برتریم! چرا او کاری نکرد؟ چرا یک یادداشت با نشانه نگذاشت، تا نگذارد بدنام شده و مردم بهخاطر نبودنش زجر بکشند.
بچه که بودم از معجزات امام زمان میگفتند او در جایی میایستد و صحبت میکند، همزمان همه جهانیان صدایش را میشنوند.
تازه بلندگو به بازار آمده بود، تجسم بلندگویی به اندازه یک کامیون یا صد کامیون، به من دلداری میداد.
در میانسالیام اینترنت آمد، ترامپ یک توئیت میزد، کل جهان همان لحظه میشنیدند! تکنولوژی معجزه امام زمان را تبدیل به یک موضوع پیشپا افتاده کرد.
و من باز میترسیدم بپرسم.
چرا تعریف جدیدی از امامتان نمیکنید!
او صلح میآورد یا جنگ؟
او عشق میکارد یا خون؟
او انتقام میگیرد یا میبخشد؟
او با ۹۹ درصد غیر شیعه جهان چه میکند؟
این روزها با نسل جدید راحتم.
میدانم بخواهم یا نخواهم، آنها مثل ما نیستید.
میپرسند و نمیترسند به آنها انگ بزنند.
آن دینداران اگر واقعا به حرفهای خود معتقد بودند اینطور دنبال انباشتن مال حرام نمیرفتند.
آنها که میگفتند مهدی میآید تا عدالت برقرار کند، چنین ظلم و بیداد را ترویج نمیکردند.
دین را پوستین وارونهای به تن کردهاند تا باز بساط بتپرستی و ظلم را ترویج کنند.
نمیترسند از اینکه بگویند ما این دین و این عقاید شما را قبول نداریم.
فعلا که ۴۴ سال است آنها که باید مقدمات ظهور را فراهم میکردند، دو دستی چسبیدهاند به حفظ قدرت خودشان. میدانند این حرفهایشان تنها برای پیشبرد اهداف شخصیشان بوده.
آنها اشتباه ما را نمیکنند.
حتما پرسشهایی که در بالا نوشتم پاسخهایی دارد. اما نسل جوان قبول نمیکند به او بگویند چون این روایت آمده باید بپذیرد. او میخواهد با منطق قوی به او اثبات کنند؛
که چرا باید یک منتظر خوب باشد!
و نه خودش یک مهدی بشود.