📖 کتاب «بخوانند و داوری کنند» (شیعیگری)
🖌 احمد کسروی
🔸گفتار یکم : شیعیگری چگونه پیدا شده؟... (یک از ده)
شیعیگری تاریخچهی بسیار درازی میدارد ، بلکه خود تاریخی میباشد. ولی ما در اینجا آن را بکوتاهی یاد خواهیم کرد.
شیعیگری باین معنی که خواست ماست از زمان بنیامیه آغاز یافته. چون معاویه بدستاویز کشته شدن عثمان ، با امام علیبنابیطالب بجنگ برخاست و پس از مرگ او خلافت را ، با زور و نیرنگ بدست آورده در خاندان خود ارثی گردانید ، این رفتار او به بسیاری از مسلمانان گران افتاد ، و کسان بسیاری آرزوی خلافت کرده چنین خواستند که آن را از دست بنیامیه بیرون آورند.
لیکن تا معاویه زنده میبود کسی نیارَست [=جرأت نکرد] بجنبد. پس از مرگ او حسینبنعلی بکوشش برخاست ولی از ناپایداری پیروانش کاری از پیش نبرد و بدانسان که همگی میدانند کشته گردید. سپس چون یزید پسر معاویه مُرد و پسر او معاویهنام ، پس از چهل روز خلافت کناره از آن جُست و برخی آشفتگیها بمیان افتاد ، عبداللهبنزُبیر در مکه و محمدبنحَنَفیه در مدینه بدعوای خلافت پرداختند ، و مختار در کوفه برخاست که او نیز در نهان بخلافت میکوشید. ولی اینها نیز کاری نتوانستند و یکایک از میان رفتند.
سپس دو خاندان بزرگی با بنیامیه به نبرد برخاستند : یکی عباسیان (پسران عباس عموی بنیادگزار اسلام) ، دیگری علویان (پسران علی). عباسیان بنیاد کار خود را بزمینهچینی نهاده چون ناخرسندی ایرانیان را از بنیامیه میدانستند و از آمادگی آنان بشورش آگاه میبودند ، نمایندگانی به ایران فرستادند که در اینجا نهانی بکوششهایی پردازند و دستههایی از پیروان پدید آورند. لیکن علویان بسادگی برمیخاستند و جنگ میکردند و کشته میشدند (چنانکه زیدبنعلی ، یحیا پسر او ، محمد نفس زکیه ، برادرش ابراهیم ، حسین صاحب فَخ و دیگران کشته شدند). از اینرو بنیعباس کار را پیش بردند و با دست ابومسلم بنیاد بنیامیه را برانداخته خود بجای ایشان خلیفه گردیدند.
کوتاهسخن آنکه از نیمهی دوم سدهی نخستِ تاریخ هجری کشاکشهای بسیار سختی بسر خلافت پیدا شده نبرد و جنگ بسیار میرفت. آرزومندان خلافت از هیچگونه کوشش در راه آرزو بازنمیایستادند.
خونها از هم میریختند. خاندانها برمیانداختند. دروغ و نیرنگ بکار میبردند.
در این کشاکشها پیروان علویان «شیعه» نامیده میشدند که به همان معنی «پیروان» میباشد. «شیعیگری» از همانجا آغاز گردیده.
📣 (خوانندگان همچنین میتوانند از راه نشانی زیر با ما همبستگی داشته پیام یا نوشتارهای خود را در این زمینه بنویسند. تنها خواهش ما اینست که نوشتارها تا جایی که تواند بود کوتاه و با دلیل همراه بوده و خواست از آن تنها روشنی مطلب و حقیقت باشد
@PakdiniHambastegibot
یک نظرپرسی هم در زیر آمده که میتوانید در آن شرکت کنید).
🌸
🖌 احمد کسروی
🔸گفتار یکم : شیعیگری چگونه پیدا شده؟... (یک از ده)
شیعیگری تاریخچهی بسیار درازی میدارد ، بلکه خود تاریخی میباشد. ولی ما در اینجا آن را بکوتاهی یاد خواهیم کرد.
شیعیگری باین معنی که خواست ماست از زمان بنیامیه آغاز یافته. چون معاویه بدستاویز کشته شدن عثمان ، با امام علیبنابیطالب بجنگ برخاست و پس از مرگ او خلافت را ، با زور و نیرنگ بدست آورده در خاندان خود ارثی گردانید ، این رفتار او به بسیاری از مسلمانان گران افتاد ، و کسان بسیاری آرزوی خلافت کرده چنین خواستند که آن را از دست بنیامیه بیرون آورند.
لیکن تا معاویه زنده میبود کسی نیارَست [=جرأت نکرد] بجنبد. پس از مرگ او حسینبنعلی بکوشش برخاست ولی از ناپایداری پیروانش کاری از پیش نبرد و بدانسان که همگی میدانند کشته گردید. سپس چون یزید پسر معاویه مُرد و پسر او معاویهنام ، پس از چهل روز خلافت کناره از آن جُست و برخی آشفتگیها بمیان افتاد ، عبداللهبنزُبیر در مکه و محمدبنحَنَفیه در مدینه بدعوای خلافت پرداختند ، و مختار در کوفه برخاست که او نیز در نهان بخلافت میکوشید. ولی اینها نیز کاری نتوانستند و یکایک از میان رفتند.
سپس دو خاندان بزرگی با بنیامیه به نبرد برخاستند : یکی عباسیان (پسران عباس عموی بنیادگزار اسلام) ، دیگری علویان (پسران علی). عباسیان بنیاد کار خود را بزمینهچینی نهاده چون ناخرسندی ایرانیان را از بنیامیه میدانستند و از آمادگی آنان بشورش آگاه میبودند ، نمایندگانی به ایران فرستادند که در اینجا نهانی بکوششهایی پردازند و دستههایی از پیروان پدید آورند. لیکن علویان بسادگی برمیخاستند و جنگ میکردند و کشته میشدند (چنانکه زیدبنعلی ، یحیا پسر او ، محمد نفس زکیه ، برادرش ابراهیم ، حسین صاحب فَخ و دیگران کشته شدند). از اینرو بنیعباس کار را پیش بردند و با دست ابومسلم بنیاد بنیامیه را برانداخته خود بجای ایشان خلیفه گردیدند.
کوتاهسخن آنکه از نیمهی دوم سدهی نخستِ تاریخ هجری کشاکشهای بسیار سختی بسر خلافت پیدا شده نبرد و جنگ بسیار میرفت. آرزومندان خلافت از هیچگونه کوشش در راه آرزو بازنمیایستادند.
خونها از هم میریختند. خاندانها برمیانداختند. دروغ و نیرنگ بکار میبردند.
در این کشاکشها پیروان علویان «شیعه» نامیده میشدند که به همان معنی «پیروان» میباشد. «شیعیگری» از همانجا آغاز گردیده.
📣 (خوانندگان همچنین میتوانند از راه نشانی زیر با ما همبستگی داشته پیام یا نوشتارهای خود را در این زمینه بنویسند. تنها خواهش ما اینست که نوشتارها تا جایی که تواند بود کوتاه و با دلیل همراه بوده و خواست از آن تنها روشنی مطلب و حقیقت باشد
@PakdiniHambastegibot
یک نظرپرسی هم در زیر آمده که میتوانید در آن شرکت کنید).
🌸