پس از هبوط
۱- برای آدم دلتنگ، زمین وسیع خداوند، فروکاهیده میشود به چهار دیوار، چار دیوار سخت سیاه... که برکت جهان در روشنایی دل است نه برق بازار روزگار.
۲- دلتنگی نفرین خداوند خداست بر بنیآدم: که عهد شکستید و کردید آنچه که نباید، پس از بهشت من رانده شدید اما بیشما باغ عدن تاریک است و دلم تنگ... پس دلتنگی، تازیانهء قهر من باشد بر شما، نماد جفایی که با من کردید و قهری که وادار شدم به آن... بادا که دلتنگی وزان گردد بر خانههای جانتان
۳- کدام ماست که دلتنگ شده باشد و واقف نباشد به امید مستتر در آن آوار اندوه؟ که دلتنگی چطور آدمی را میکشد به ورطهء یونس در دل نهنگ یا بیتالاحزان یعقوب چشمانتظار یوسف؟
۴- و خداوند خدا مهربان بود: که دورترینتان اگر که بداند چه مشتاقم به او، نزدیکترین خواهد شد... پس باشد که امید همزاد دل رنجور باشد ابد الاباد. تا تاب بیاورید سبکی سنگین دل تنگ را به برکت امید.
۵- دلتنگ بود آدم. بیآنکه بداند آن روزهای سخت پس از هبوط، دلتنگ باغ بود بیشتر یا باغخدا؟ فقط میدانست دلتنگی فراخنای جهان را فروکاهیده بود به چهار دیوار، چار دیوار سخت سیاه
که دلم تنگ است
✍#امیر_حسین
@DeyrBook