ترجمه متن نامه نامجون:
زمانی که برای اولین بار به سربازی رفتم مربی های مرکز آموزشی و افسران ارشد یادمه که می گفتن: واقعا سال ۲۰۲۵ میرسه؟ و مهم نیست چه اتفاقی بیافته ۲۰۲۵هرگز نمیاد اما شگفت انگیزه زمان به سرعت می گذره حس میکنم بیشتر از ۲ سال گذشته..
الان همین رو به جوان ترها منتقل می کنم:
رفیق پس چی واقعا سال ۲۰۲۶ میاد؟
بله بچه گانس منم میدونم سال ۲۰۲۴ از خیلی جهات برای من یک سال طاقت فرسا بود چه خوب باشه چه بد فکر میکنم تا مدت ها در خاطرم بمونه برای شما چطور بود؟
با این حال از دیدن این دو عضو که مرخص شدن و قدرت خودشونو نشون دادن غبطه میخورم و خوشحالم غیرنظامیان بهترین هستن؟
اگر به کیم نامجون غیرنظامی برگردم چیزهای زیادی وجود داره که میخوام به شما بگم چیزهایی هستن که الان گفتنش سخته فکر میکنم شاید روزی به روش خودم حرفی برای گفتن خواهم داشت شب هایی که خوابم نمیبرد و تو تاریکی سرگردان میشدم مدام با خودم تکرار می کردم:این میگذره ۱۰ ژوئن قطعا میاد و در این روز لبخند خواهم زد:
هاهاهاهاها... باید بخندم الان فوریه هست و حدود چهار ماه دیگه باقی مونده از اونجایی که صدمین روز در ماه مارچ فرا میرسه مثل همیشهمن اینجا ورزش میکنم ساز میزنم و موسیقی گوش میدم و در حین تماشای فیلم آخر هفته مطالعه میکنم و برای بازگشت به خوبی آماده میشم امیدوارم همگی سلامت باشید من یه بار دیگه سرم و به یاد گروهبان شدن تراشیدم عکس رو ضمیمه میکنم اوه عکس قبل از تراشیدن سرمه به هر حال حالم خوبه پس زیاد نگران نباشین.
دوستتون دارم✨
─✧@bighitland_ir2 ✦
زمانی که برای اولین بار به سربازی رفتم مربی های مرکز آموزشی و افسران ارشد یادمه که می گفتن: واقعا سال ۲۰۲۵ میرسه؟ و مهم نیست چه اتفاقی بیافته ۲۰۲۵هرگز نمیاد اما شگفت انگیزه زمان به سرعت می گذره حس میکنم بیشتر از ۲ سال گذشته..
الان همین رو به جوان ترها منتقل می کنم:
رفیق پس چی واقعا سال ۲۰۲۶ میاد؟
بله بچه گانس منم میدونم سال ۲۰۲۴ از خیلی جهات برای من یک سال طاقت فرسا بود چه خوب باشه چه بد فکر میکنم تا مدت ها در خاطرم بمونه برای شما چطور بود؟
با این حال از دیدن این دو عضو که مرخص شدن و قدرت خودشونو نشون دادن غبطه میخورم و خوشحالم غیرنظامیان بهترین هستن؟
اگر به کیم نامجون غیرنظامی برگردم چیزهای زیادی وجود داره که میخوام به شما بگم چیزهایی هستن که الان گفتنش سخته فکر میکنم شاید روزی به روش خودم حرفی برای گفتن خواهم داشت شب هایی که خوابم نمیبرد و تو تاریکی سرگردان میشدم مدام با خودم تکرار می کردم:این میگذره ۱۰ ژوئن قطعا میاد و در این روز لبخند خواهم زد:
هاهاهاهاها... باید بخندم الان فوریه هست و حدود چهار ماه دیگه باقی مونده از اونجایی که صدمین روز در ماه مارچ فرا میرسه مثل همیشهمن اینجا ورزش میکنم ساز میزنم و موسیقی گوش میدم و در حین تماشای فیلم آخر هفته مطالعه میکنم و برای بازگشت به خوبی آماده میشم امیدوارم همگی سلامت باشید من یه بار دیگه سرم و به یاد گروهبان شدن تراشیدم عکس رو ضمیمه میکنم اوه عکس قبل از تراشیدن سرمه به هر حال حالم خوبه پس زیاد نگران نباشین.
دوستتون دارم✨
─✧@bighitland_ir2 ✦